گفتوگوی اختصاصی با هوشنگ اتحاد در استودیو خانه کتاب برگزار شد
به گزارش گروه فرهنگی آنا از روابط عمومی خانه کتاب،هوشنگ اتحاد در معرفی خود گفت: شش ساله بودم که در بابل به مدرسه رفتم و سال اول به من کارنامه ندادند؛ به همین دلیل با تصمیم والدینم وارد مدرسه ملی شدم. بعد از سالهای دبیرستان که در مدرسه ادیب گذشت به دانشگاه رفتم و در رشته مهندسی کشاورزی فارغالتحصیل شدم.
وی ادامه داد: با اتمام دوره کارشناسی به یک موسسه بازرگانی پیوستم و در این زمینه شروع به فعالیت کردم. باید این نکته را یادآور شوم که در همه این سالها ادبیات در رگو ریشه من جریان داشت و با آن اخت شده بودم و در یک جمله میتوانم بگویم که تحصیلات من کشاورزی است اما دلداده ادبیات هستم.
این پژوهشگر حوزه ادبیات در توضیح مجموعه چهارده جلدیاش اظهار کرد: بهخاطر دارم که در آن سالها وقتی صحبت از عارف قزوینی میشد او را با فرد دیگری اشتباه میگرفتند و این اشتباه درباره شخصیتهای دیگر نیز اتفاق میافتاد. از طرفی وقتی عباس آشتیانی درگذشت سعید نفیسی چنان متاثر شد که شعرهای زیادی درباره او سرود به همین دلیل تصمیم گرفتم که این مطالب را در قالب مجموعهای جمعآوری کنم؛ بنابراین به سراغ این کار سخت و سنگین رفتم.
وی افزود: وقتیکه تصمیم به شروع کار گرفتم، با محمدتقی دانشپژوهش مشورت کردم که او در جواب به من گفت، «به زندگیت برس، رویایی فکر نکن و کاری با رویاهایت نداشته باش.» بعد از آن به سراغ سعید سیرجانی رفتم او گفت، که اینکار نیاز به ذوق، حوصله و سواد دارد و استاد ایرج افشار نیز معتقد بود که اینکار را انجام بدهم اما از زندهها چیزی ننویسم و تنها به مردهها بپردازم؛ چراکه معتقد بود زندهها من را پیدا خواهند کرد و از من می پرسند که چرا از آنها کم نوشتهام. با این سه مشورت کار را آغاز کردم.
هوشنگ اتحاد با اشاره به ساختار این کتاب گفت: این کتاب چهار بخش یعنی متن اصلی، یاداشتها، نمونه نثر و کتابنامه تشکیل شده که بخش آخر به شکل کلی در انتهای کتاب آمده است. متنی که در این کتاب استفاده شده مورد تایید ایرج افشار و محمدرضا شفیعیکدکنی بوده است و باید در اینجا بگوییم که از این دو استاد در این مجموعه کمکهای زیادی گرفتهام.
وی ادامه داد: مجموعه را با علامه محمد قزوینی آغاز کردم؛ چراکه او را فردی امانتدار، منصف و باسواد میدانستم؛ از طرفی محمدرضا شفیعی کدکنی نیز موافق این موضوع بود. همیشه به فرزندانم توصیه میکردم که بار سنگین بردارند؛ چراکه بار سبک را کودکان نیز میتوانند حمل کنند. در چنین شرایطی خودم باید یک کار بزرگ انجام میدادم تا فرزندانم حرف منرا بپذیرند به همین دلیل شروع به نوشتن این اثر کردم. این کار سنگین را تنهایی آغاز کردم زیرا به کار گروهی اعتقاد ندارم و از دیدگاه من در کار گروهی نه خبری از انسجام است و نه حس مسئولیت.
این پژوهشگر حوزه نشر در توضیح شیوه جمعآوری منابع کتاب گفت: در این پروژه از شیوه تحقیقات میدانی نیز استفاده کردم اما این تحقیقات به شکل نوارهای ضبط شدهای بود که از دوستان، آشنایان و شاگردانم دریافت کرده بودم.
وی افزود: در این مجموعه گاهی چند صفحه از فردی آوردهام و گاهی مانند صادق هدایت یک جلد دربارهاش نوشتهام. دلیل این تفاوت این است که این افراد خودشان این ظرفیت را ایجاد کردهاند. من در تحقیق دنبالهروی دکتر معین هستم و شیوه او را ادامه میدهم، شیوهای که مورد تایید یارشاطر نیز بوده است. البته دکتر معین نیز در این روش مسیر آرنولد توینبی، محقق ایتالیایی را دنبال کرده است. در این روش مخاطب خودش از اطلاعات موجود نتیجه میگیرد و ما به تحلیل موضوع نمیپردازیم.
اتحاد با اشاره به برخی مشکلات در تأیید منابع موجود و صحت آنها اظهار کرد: از آوردن مطالب متناقض و مطالبی که پر از تملق بوده است خودداری کردهام و در تحقیق اصل بر شک کردن بوده است تا بتوانم مطلب موردنظر را انتخاب کنم چراکه معتقدم شک مادر خرد است.
وی ادامه داد: به نظرم با انتشار این کتاب توانستم شاخهای را به ادبیات اضافه کنم و به تذکرهنویسی سبک بدهم؛ چراکه تا قبل از این نوشتن تذکرهنویسی به این شکل نبود و تنها به زندگی افراد میپرداختند اما در شیوهای که من پیش گرفتم، مغز و فکر افراد برای ما مهم بوده است. برای مثال وقتی از پورداوود نوشتم از روز تولدش شروع نکردم و به تفکرات فکری او پرداختم.
این پژوهشگر حوزه نشر در توضیح فعالیتهای جدیدش گفت: در کنار فعالیتهای این مجموعه به منابع بسیار خوبی در حوزه موسیقی دست پیدا کردم. به همین دلیل این منابع را جمعآوری و از سال 87 شروع به فعالیت روی آنها کردم. تنها تفاوت این کتاب با مجموعه قبلی این است که یادداشت در آن نیامده است.
وی افزود: منابع بسیار خوب و مهمی برای نگارش این کتاب جمعآوری شده است و من این کار را با علیاکبر فراهانی آغاز کردم. به این کتاب پرداختم؛ چراکه معتقدم به حوزه موسیقی بیمهری شده و آنطور که باید به آن پرداخته نشده است.
اتحاد با اشاره به نقش خانواده در موفقیت یک پژوهشگر گفت: همه ما شنیدهایم که میگویند پشت سر هر مرد موفقی یک زن همراه است اما به نظر من این چنین نیست چراکه کار اکتیو ناخودآگاه دستوپای خانواده را میگیرد و شخصیت مرد باید جوری باشد که زندگی به مشکل نخورد. همسر ملکالشعرای بهار، فخرالدینی یا پورداوود افرادی بودند که در موفقیت همسرهایشان نقش مهمی داشتند.
انتهای پیام/