امیرحسن چهلتن: نمایشگاه کتاب به فروشگاهی بزرگ بدل شده است
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، روزنامه اعتماد نوشت: به انگیزه انتشار و ارایه این دو کتاب در سیامین نمایشگاه کتاب تهران گپ و گفتی کوتاه با او داریم.
آقای چهلتن خوشبختانه امسال کتابهای شما در نمایشگاه کتاب حضور دارند. اما در دولت نهم و دهم ظاهرا مشکلات زیادی برای چاپ مجدد این آثار داشتید.
خوشبختانه دو کتاب «مهرگیاه» و «تالار آیینه» در دولت آقای روحانی مجوز گرفت و تجدید چاپ شد اما دو کتاب دیگر من با نامهای «عشق و بانوی ناتمام» و مجموعه داستان «چیزی به فردا نمانده است»، همچنان امکان انتشار ندارند. این کتابها جزو کارهای قدیم من است که اجازه انتشار آن را صادر نکردهاند.
در این سالها کمتر فعال بودهاید و از سال هشتاد و چهار تاکنون رمان جدیدی منتشر نکردهاید. دلیلش چیست؟
دلیلش مجوز ندادن به چهار، پنج رمان قبلیام است. وضعیت سانسور کتاب و ممیزی وزارت فرهنگ و ارشاد به گونهای است که علاقهمند نیستم با روندی که در پیش است، هیچ کتاب تازهای را برای دریافت مجوز در اختیار این وزارتخانه قرار دهم.
با این وصف آیا دراین وضعیت کتاب تازهای هم نوشتهاید؟
بله، در حال نوشتن رمان تازهای هستم هرچند هیچ امیدی به انتشار رمانم در ایران ندارم چرا که وزات فرهنگ و ارشاد کتاب «امریکایی کشی» را لت و پار و ممیزیهای عجیبی بر آن وارد کرد؛ مانند اینکه یک فصل از کتاب را به سادگی حذف کرده بودند. با توجه به این شرایط دیدم که شانسی برای دریافت مجوز کتابهایم از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد ندارم. بنابراین کتاب دیگری را برای دریافت مجوز به ارشاد نخواهم سپرد.
فکر میکنید نمایشگاه کتاب تهران چقدر میتواند شرایط را برای همکاری و تبادل نظر میان نویسندگان ایرانی با ناشران خارجی فراهم آورد؟
زمانی که کشور ما به قانون کپی رایت بپیوندد و سانسور برداشته شود. آن زمان است که ناشر خارجی برای بستن قرارداد به سراغ ما میآید و این رسالتی است که بر عهده نمایشگاه کتاب تهران است اما متاسفانه میبینیم که نمایشگاه کتاب به یک فروشگاه تبدیل شده است. کتاب از سوی مسوولان یک تجمل مزاحم تلقی میشود. متاسفانه دولتها فقط کتاب را وسیله تبلیغات خود قرار میدهند و عملا برای آن کاری انجام نمیدهند.
با توجه به سرانه اندک مطالعه در کشور ما فکر میکنید مساله ممیزی و سانسور چقدر در ایجاد این وضعیت موثر است؟
سانسور، عدم اعتماد مردم به کتاب و همچنین نپیوستن به قانون جهانی کپیرایت از جمله موانع و مشکلاتی است که در حوزه نشر وجود دارد. در این وضعیت باید تلاش کنیم اعتماد از دست رفته مردم به کتاب را بازگردانیم. مخاطب کتاب نمیخرد چرا که معتقد است همه آنها دستکاری شدهاند. سانسور باید از بین برود و مردم باور کنند که اگر نویسنده چیزی مینویسد، بخشی از آن توسط عدهای در وزارت فرهنگ و ارشاد حذف نمیشود
یا تغییر نمیکند.
از نظر شما بهترین راه آشتی مردم با کتاب چیست؟
از مهمترین راههای آشتی مردم با کتاب، حذف سانسور و پیوستن ایران به قانون کپیرایت است. در حال حاضر سرانه مطالعه ما اسفبار است اما راههای مختلفی برای آشنایی مردم با کتاب وجود دارد که یکی از آنها، بردن کتاب به مدارس است. کلاس ادبیاتخوانی باید در مدارس برپا شود و جزو علوم درسی قرار بگیرد و به آن بها داده شود. کودکان باید از همان ابتدا با شعر و رمان فارسی آشنا شوند. پایین بودن سرانه مطالعه در کشور ما، زبان فارسی را که رکن مهم ملیت ما است، تهدید میکند. با تحت فشار قرار دادن ادبیات، زبان را تحت فشار قرار دادند. ذخیره لغوی مردم بیش از صد وپنجاه کلمه نیست و دلیل آن تحت فشار قرار دادن ادبیات به وسیله سانسور است.
انتهای پیام/