رونمایی از «شهر مردگان» با سخنان فرزند شهید بهشتی/ میخواستند کتاب سال جمهوری اسلامی را خمیر کنند!
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری آنا، در این مراسم که با استقبال دانشجویان و طلاب و برخی اساتید حوزه و دانشگاه همراه شد، از مجموعه مقالات حجت الاسلام والمسلمین سروش محلاتی با محوریت «حقوق اساسی مخالفان» رونمایی شد.
دکتر سید محمدرضا حسینی بهشتی، فرزند شهید آیت الله بهشتی در ابتدای این نشست به بیان تجربهای از دوران تدریس در رشته فلسفه پرداخت و گفت: در طول این سالهایی که مشغول فلسفه بودم، دریافتی داشتم و آن این بود که قبل از هر دورهای از یک تلاش برای اندیشه جدید، ما با دورهای مواجه هستیم که در آن چیزهایی که بدیهی هستند، از بداهت خارج می شوند و افراد را با حیرتی روبرو میکند که سرآغاز «پرسش» است؛ در واقع این پرسش جدید واکنشی است به آن حیرت.
وی با اشاره به نظر افلاطون و ارسطو که سرآغاز فلسفه را حیرت می دانند، افزود: در تاریخ فلسفه انگار همیشه چنین اتفاقاتی افتاده و دورههایی را پیدا میکنیم که در آنها یک نوع تردید نسبت به آنچه که درباره امور متداول شده رخ می دهد و حالا دوباره از نو برخاستنی، از نو پرسیدن و از نو برانگیخته شدنی حاصل میشود.
نگاهی نو به امر بدیهی و خروج از بداهت
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: با خواندن این کتاب همان تجربه را در عرصهای دیگر لمس کردم و عمق درگیری به اندارهای است که ما را به تکاپو واداشت و آن هم یک تکاپویی که احساس میشود خود سرآغاز تکاپویی دیگر است و در ادامه خود محقق و افرادی دیگر به حرکت واداشته میشوند. از این جهت این کتاب برای من دربردارنده نکات جدید است.
بهشتی با تقدیر از نویسنده این کتاب برای پاسخگویی به آنچه که ذهن برخی افراد جامعه را درگیر کرده و مساله روز است، گفت: من به آقای سروش محلاتی تبریک میگویم، چراکه گویی قدم در مسیری گذاشتند که ممکن است تلاش خودشان و دیگران با ثمرات دراز مدتی روبرو شود.
فرزند شهید آیتالله بهشتی از انتخاب موزه شهید بهشتی به عنوان محل برگزاری این نشست نیز تقدیر کرد و گفت: از اینکه این منزل را که روزگاری خاستگاه چنین پرسش هایی بود و نقطه عزیمت تفکرات و اندیشه های جدید، انتخاب کردید، بسیار خوشحالم.
بیان نواندیشانه با زبانی ساده و شیوا
دکتر داوود فیرحی، پژوهشگر و مدرس حقوق و علوم سیاسی در دانشگاه تهران که از دیگر سخنرانان این مراسم بود، با ذکر خاطره ای از نوجوانی خود و مطالعه زندگی نامه خودنوشت آیت الله شهید بهشتی به عنوان تغییر دهنده مسیر زندگی اش، طی سخنانی اظهار کرد: من کتاب «شهر مردگان» را از چند جهت مهم میدانم؛ یکی از نکات بسیار مهم این کتاب بارقههای سنگین نواندیشانه است که به شکلی بسیار روان بیان شده است. به طوری که بسیاری از بحثهای این کتاب قابلیت تفصیل و گسترش دادن را داشتند، اما خیلی ساده و شیوا ارائه شده است.
وی افزود: دومین ویژگی این کتاب به نظر من بیان مطبوعاتی و مساله روز بودن مقالات است. فقهای ما یا یک فتوای کوتاهی میدهند و یا یک بحث تفصیلی مفصلی را شروع میکنند. این مباحث عمیق هست، ولی گاه مصرف اجتماعی روشن ندارد و اهمیت این کتاب هم درست بر همین اساس است که با وجود اهمیت مساله، مصرف روز دارد و خیلی ساده بیان شده است.
این پژوهشگر اندیشه سیاسی با بیان اینکه کتاب «شهر مردگان» در حال احیاء برخی موضوعات فراموش شده است، گفت: کتاب، جهت گیری روشنی دارد و نشان می دهد نویسنده اش زمان شناس است.
آزادی نیاز به دلیل ندارد؛ استبداد است که دلیل میخواهد
فیرحی درباره محتوای مقاله اول این کتاب با عنوان «شهر مردگان» گفت: در این مقاله نویسنده محترم یک مبنای فقهی را باز میکند که میگوید شهری که انسان آن آزاد نباشد، گورستان است. یعنی آزادی مهمترین شأن انسانیت تصور شده؛ به عبارت دیگر هرکجا که انسان ارادهای از خود نداشته باشد و نتواند هرنوع استدلال، تهمت و پیش داوری علیه خودش را جواب دهد، به آن فرد عنوان مرده و به آن شهر، شهر مردگان اطلاق میشود.
وی با تأکید بر اینکه مقاله اول این کتاب درباره آزادی، پایهای برای تمام مقالات کتاب است، افزود: بزرگترین متفکر دوره ما، آیتالله نائینی در کتاب «تنبیه الاُمَّة» همین موضوع را عنوان میکند؛ آنجاکه از ایشان سوال میشود که
مطالب این کتاب و استدلالهای آن کوتاهند، اما ناقص نیستند؛ استدلالها هم نیمه عمومی و نیمه تخصصی هستند و به روایات و مبانی نیز اشاره شده است. این گونه کتابها انسان را به یاد خیزشهای دهه 20 میاندازد که کتابها کوتاه، اما برنده بودند و معتقدم حرفهای مهم همیشه کوتاه هستند |
آزادی باید یک دلیل داشته باشد. ایشان پاسخ میدهند که آزادی دلیل نمیخواهد، آنچه که دلیل میخواهد استبداد است.
این استاد حوزه علمیه با اشاره به ذهنیت نادرست عمومی از فقه و دستگاه فقهی ادامه داد: در جامعه ما که یک جامعه مذهبی است، تحولاتی رخ داده و خیلیها حتی اهالی دانشگاه فکر میکنند که دیگر از دانشهایی مثل فقه انتظار پشتیبانی از حقوق مردم، آزادیها، حق عمومی و کرامت انسانی نیست و تصور میکنند که فقه همهاش تکلیف است. این ذهنیت ناشی از محدودیتهای زندگی سیاسی امروز است که برخی آن را به فقه نسبت میدهند.
فیرحی افزود: این کتاب یا کتابهایی از این دست، آغازی بر گفتمانی دیگر است؛ گفتمانی که بنیان آن در آزادی است، نه در محدودیت. اصلا کار فقه دفاع از آزادی است و اگر فقه جایی از آزادی دفاع نکرده، آن فقه تحریف شده و این کتاب آن چهره پنهان فقه را نمایان میکند. در واقع کار این کتاب پرداختن به وجوه درخشان و مغفول فقه است.
فیرحی در در پایان سخنان خود یادآور شد: مطالب این کتاب و استدلالهای آن کوتاهند، اما ناقص نیستند؛ استدلالها هم نیمه عمومی و نیمه تخصصی هستند و به روایات و مبانی نیز اشاره شده است. این گونه کتابها انسان را به یاد خیزشهای دهه 20 میاندازد که کتابها کوتاه، اما برنده بودند و معتقدم حرفهای مهم همیشه کوتاه هستند. من هم به جامعه طلبگی که به اینگونه مباحث توجه نشان میدهد تبریک میگویم و هم به نویسنده ارجمند این متن و فکر می کنم که این کتاب، آغازی برای درخششهای بزرگ است.
توقف 30 سال تألیف کتاب برای اعمال تغییرات عمده
حجت الاسلام و المسلمین محمد سروش محلاتی، نویسنده کتاب «شهر مردگان» نیز در این مراسم ضمن گرامی داشتن یاد و خاطره دکتر بهشتی گفت: اگر چیزی در این آثار وجود داشته باشند، استفاده و بهرهایست که از زندگی آن بزرگوار حاصل شده است.
وی با بیان یک نکته درباره ی کتاب، تاکید کرد: حقوقی که اسلام برای مردم در نظر گرفته بسیار بسیار زیاد است و من در این کتاب به حقوق مخالفان بر اساس منابع اسلامی پرداختم.
محلاتی با اشاره به سابقه 30 ساله خود در عرصه نویسندگی، گفت: حدود 12 سال قبل اثری از من با عنوان «آزادی، عقل و ایمان» منتشر شد که در زمان انتشار خود، عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی را تصاحب کرد و در حوزه علمیه قم هم به عنوان اثر برتر و ممتاز شناخته شد. قبل از آن هم یک کتاب حجیم و وزین از نظر ظاهر، به نام «دین و دولت» از من منتشر شده بود که آن هم با استقبال محافل علمی روبرو شده بود.
این پژوهشگر علوم دینی افزود: ولی از حدود 10 سال قبل این کار را که به آن مشغول بودم و موفقیتهایی نیز به دست آورده بودم، قطع کردم و به روش دیگری روی آوردم؛ من حس کردم که دو تغییر را باید در کار خودم بدهم و دادم؛ یکی تغییر محتوایی و یکی هم تغییر شکلی.
گرایشهای فقه شیعه قبل و بعد از رسیدن به حکومت
سروش محلاتی در تشریح دلایل این تغییرات به لحاظ محتوایی گفت: وقتی مراجعه میکنیم به سابقه فقه شیعه، حداقل در 10 قرن اخیر آثار شیخ مفید بصورت مدون و کامل در اختیار ما وجود دارد. این فقه به لحاظ گرایش اجتماعی و سیاسی گرایش خاصی دارد؛ به دلیل اینکه شیعه معمولا یک گروه مغلوب و محروم و مظلوم بوده، این شرایط جامعه شیعی، تأثیراتی را بر مباحث فقهی فقهای ما داشته و آن تأثیر این است که فقهای ما دائما از حمایت از جمعیت مظلوم و محروم بحث کردهاند.
وی درباره گرایش فقه شیعه در آن زمان گفت: بطور کلی یک حمایت از مظلوم در سراسر این موارد دیده میشود و این گرایشی است که بر حسب نیاز وجود داشته و یک واقعیتی است که درست هم هست. خب در ادامه انقلاب اسلامی ما به پیروزی رسید و ما از وضع مغلوب به وضع غالب تغییر شرایط دادیم و حکومت در اختیار ما قرار گرفت. به عبارتی اگر دیروز میگفتیم که قدرت نداریم و «نمیتوانیم»، امروز قدرت داریم و «میتوانیم».
این پژوهشگر علوم دینی ادامه داد: این تغییر یک گرایش جدید فقهی را هم به تناسب خودش به همراه داشت و آن گرایش این بود که حالا باید از این حکومتی که آمده و میخواهد اسلام را پیاده کند، حمایت شود.
کمرنگ شدن «نمی تواند» ها به مرور زمان
سروش محلاتی با اشاره به برخی از خطابه ها و نظرات فقهی که در این سالها مطرح شده گفت: به طور مثال آمده «حکومت اسلامی میتواند، قراردادهای خود را با مردم، یک جانبه در صورتیکه صلاح بداند لغو کند و به هم بزند». این واژه «حکومت میتواند» باعث شد که ما به تقویت جانب حکومت بپردازیم و این را لازم و ضروری میدانستیم.
کسانی که منادی "حکومت نمیتواند" بودند، در جامعه و حوزههای علمی ما اهل فتوا بودند، آن نسل رفتند و نسل بعدی از قدرت گفتن «نمیتواند» برخوردار نبودند. پیام 8 ماده ای امام(ره) بر اساس همین «نمی تواند»ها شکل گرفت و با هدف تعادل در حکومت. اما رفته رفته، این توازن به هم خورد و از آن طرف متعادل کردن این شرایط هم سختتر و دشوارتر شد و بالانسی که وجود داشت، به هم خورد |
وی افزود: آرام آرام گذشت تا آنکه آن «نمیتواند» رو به تحلیل و ضعف رفت. چرا؟ احتیاج به یک بررسی کلی دارد. ولی یک جنبهاش این بود که آن کسانی که منادی نمیتواند بودند، در جامعه و حوزههای علمی ما اهل فتوا بودند، آن نسل رفتند و نسل بعدی از قدرت گفتن «نمیتواند» برخوردار نبودند. پیام 8 ماده ای امام(ره) بر اساس همین «نمی تواند»ها شکل گرفت و با هدف تعادل در حکومت. اما رفته رفته، این توازن به هم خورد و از آن طرف متعادل کردن این شرایط هم سختتر و دشوارتر شد و بالانسی که وجود داشت، به هم خورد و برخی تنها مرجعیتی را مطلوب میدانستند که یا تابع باشد و یا ساکت. اما این سوال ایجاد شد که آیا تنها باید از حقوق حکومت سخن گفت؟ پس مرزها و نباید های حکومت را چه کسی باید بگوید؟ صحبت از حقوق مردم چگونه باید مطرح شود؟ به نظر میرسد در دانشهای فقه، کلام، اخلاق و حقوق باید به این مباحث پرداخت.
کتابم را خمیر کردند
سروش در ادامه سخنان خود در این مراسم، درباره تغییرات ایجاد کرده در شکل کار خود نیز عنوان کرد: من کتاب دومم را با عنوان «آزادی، عقل و ایمان» به پیشنهاد دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، و زیر نظر آیتالله ابراهیم امینی نوشتم که ایشان در تمام مراحل نگارش کتاب ناظر بودند و کلمه به کلمه کتاب را هم میخواند و علی رغم اینکه گاهی بحث و گفتوگو هم داشتیم، اما اعمال نظر نمیکرد و میگفت که نویسنده باید حرف خود را بزند.
وی افزود: در ادامه این کتاب را به فردی دیگر دادند که ایشان هم ببیند، اما ایشان از صفحه اول این کتاب شروع به اشکال گرفتن کرد. من نقلی از علامه طباطبایی کرده بودم که ایشان گفته بودند «جوامع اسلامی از آزادی خودشان را محروم کردند و همان وضعی که در حاکمیت کلیسا در جوامع مسیحی بود، ما هم به همان اوضاع و احوال مبتلا شدیم و چقدر خوب شد که این مشروطیت آمد و جلوی یک سری از این تندرویهایی که در بین متدینین وجود داشت، گرفته شد.» آن آقا گفته بودند که باید این مطالب را حذف کنید. من آن بخش را حذف نکردم و کتاب چاپ شد و مورد استقبال قرار گرفت و جوایز بسیاری از جمله کتاب سال و کتاب حوزه را به خود اختصاص داد ولی بعد از مدتی، افرادی به بنده مراجعه کردند و گفتند که این کتاب به درد توزیع در جامعه نمیخورد و باید خمیر شود.
چرا از فضای مجازی برای نگارش استفاده می کنم؟
وی با اشاره به تجربه دیگری از انتشار کتابهای خود نیز گفت: یک کاری انجام داده بودم در زمینه حریم خصوصی و حدود 4 سال برای آن وقت صرف کردم. آن فردی که متولی این کار بود از این کار خوشش نمیآمد. کتاب آماده شد، ارزیابی شد، اصلاحات و نمایههای آن کار شد و من تابستان 90 مقدمه آن را نوشتم، حالا بعد از 4 سال تازه بخش اول آن منتشر شده است!
سروش با اشاره به وضع تألیف و دشواریهای آن در جامعه گفت: من به این نتیجه رسیدهام که باید این شیوه و روش را کنار بگذاریم. ما هر روز یک مسئلهای در جامعه مان داریم و میآییم همان مسئله را به صورت مختصر و با استفاده از فضای مجازی پاسخ میدهیم. در این صورت دیگر یک بحثی مانند «حریم خصوصی» 4 سال و بیشتر از آن گرد و خاک نمیخورد. الان میتوانی بنویسی و بلافاصله در وبلاگ خود منتشر کنی و هر کسی هم که خواست استفاده کند.
وی ادامه داد: در طول این سالها حدود 100 مقاله از من در مطبوعات و فضای مجازی منتشر شده و تا به حال 3 تا از آنها مجددا به صورت کتاب منتشر شده و فکر میکنم که این روش بسیار مفیدتر و موثرتر است و میتوان نیازهای این دوره و زمان را به صورت سریعتر پاسخ داد و همواره در جلساتی که در قم با دوستان دارم بر ورود و استفاده از فضای مجازی برای پاسخ سریع به مسائل روز تاکید دارم.
در ادامه جلسه و بعد از رونمایی از کتاب، پرسش و پاسخ هایی میان حضار و مولف صورت گرفت و محمدرضا بهشتی نیز پیشنهاد داد، کتاب هایی از این دست، قبل از انتشار توسط برخی منتقدان و مخاطبان خاص، مطالعه شود و بعد اشکالات و انتقادات آنها، همراه با پاسخ های مولف در انتهای کتاب چاپ شود تا ابهامات و سوالات کتاب نیز پاسخ داده شده باشد. وی این روش را روش کانت در انتشار کتاب عنوان کرد.
بنابراین گزارش، شهر مردگان، مجموعه 10 مقاله درباره ی حقوق اساسی مخالفان است که توسط انتشارات میراث اهل قلم منتشر شده است.
سروش محلاتی در مقدمه ی کتاب آورده است: "دغدغهای که به نگارش و چاپ این مقالات انجامیده، همان دغدغهی دیرینهی بشر در هنگام بروز ظلم در نظامهای اجتماعی و سیاسی است. با آغاز حاکمیت دین، هرچند انتظار میرود که این نگرانی کاهش یابد، ولی گاه زمینهی تازهای از بیعدالتی، بهوجود میآید و همینجاست که دین و بهخصوص دانش فقه باید موضع خود را به شکل شفاف و روشن در قبال این نگرانی ارائه کند. بر این اساس، نگاه غالب در این مقالات، تحلیل دینی از زاویهی فقهسیاسی است. "
عناوین برخی از مقالات کتاب بدین شرح است: "آیا متهم می تواند قاضی شود؟" ، "تبرئه ی یزید؛ هرگز"، "کدام دولت: نامسلمان دادگر یا مسلمان بی دادگر؟" ، امام خمینی(ره) و نظریه طاغوت" و "آیا ما فقط آدمیم؟"
کتاب «شهر مردگان» را انتشارات میراث اهل قلم منتشر کرده و در راهروی 6، غرفه 12 نمایشگاه کتاب عرضه شده است.
انتهای پیام/