کتاب «جسم و جان شهر» دعوت مردم به اهل تهران شدن است
به گزارش گروه فرهنگی آنا از روابط عمومی این مراسم، احمد مسجد جامعی در این مراسم با قدردانی از افرادی که بانی گردآوری یادداشتها و انتشار یادداشتهای وی در قالب کتاب «جسم و جان شهر» شدند، گفت: «این کتاب مجموعه مقالاتی است که من در سالهایی که به عنوان نماینده مردم در شورای اسلامی شهر تهران مشغول به فعالیت بودم، نوشتم. برای من خیلی جالب است که وقتی به یادداشتهای قدیمیام مراجعه کردم نام نخستین یادداشتی که در زمان عضویتم در شورا نوشتم «روح شهر» بود و اولین سخنرانیام بعد از عضویت در شورای شهر «روح محله، روح شهر» نام داشت که آن را در فرهنگستان هنر ایراد کردم. البته باز هم جالب است که اولین مصاحبهام بعد از عضویت در شورا با عنوان «انسان، گمشده برنامهریزی شهری» در رسانهها منتشر شد.»
وی با اشاره به همراهیهای صرافی، یاری و سلامزاده در کامل شدن کتاب «جسم و جان شهر» گفت: «این دوستان کتاب را دیدند و مباحثی به آن اضافه کردند. البته شاپور اعتماد هم کتاب را پیش از چاپ دیدند و مباحث آن را طبقهبندی کردند. باید بگویم که این کتاب اگرچه هنوز به صورت گسترده توزیع نشده اما حس کردم با این وجود مورد توجه بسیاری از صاحبنظران قرار گرفته و این برایم بسیار جالب است. به همین دلیل حالا تشویق شدهام سایر مقالات را هم جمعآوری کنم که انشاءالله در جلد 2 و 3 منتشر خواهد شد.»
احمد مسجد جامعی در ادامه سخنانش گفت: «نکتهای که درباره کتاب «جسم و جان شهر» وجود دارد این است که این مجموعه حاصل گفتوگوی جمعی است. در طول این سالها دوستان بسیاری از خبرنگاران، روزنامهنگاران و هنرمندان میآمدند و ما درباره مسائل این کتاب و مقالات آن با هم صحبت میکردیم.»
وی با بیان اینکه میتوان گفت این کتاب ایجاد یک پرسش است و یا حتی پاسخ به یک پرسش، افزود: «به عبارتی میتوان گفت این کتاب دفاع از خودم هم بوده است. دفاع از عملکردم در زمان نمایندگی مردم. من به موضوع حق حیات بسیار معتقدم. وقتی میگویم حق حیات مقصودم تنها حق حیات انسان نیست. حق حیات همه جانداران، گیاه، آب، باد و کوه هم هست که البته در راس همه اینها حق حیات انسان است.»
مسجد جامعی با یادآوری یکی ازخاطراتش در یکی از برنامههای تهرانگردی از خانه مرحوم فریدون رهنما به حاضرین در نشست گفت: «از باغبانی که در خانه مرحوم رهنما بود پرسیدم نام این درختان چیست؟ او پاسخی گفت که هنوز ذهن مرا درگیر کرده است. او گفت: یعنی چه که این چه درختی است؟ هر برگ این درخت با برگ دیگر تفاوت دارد و هیچ دو برگی نیست که شبیه هم باشد. اینها الف قامت یار است. حال پرسش من این است که اگر همه ما شهر را اینگونه همچون آن باغبان میدیدیم آیا هیچگاه شهر ما این چهره را پیدا میکرد؟»
وی ادامه داد: «به نامهای مناطق و محلات مختلف تهران دقت کنید. نام «ونک» از کجا آمده؟ «ونک» روزگاری پر از درختان «ون» بود. «نارمک» از کجا آمده؟ آن منطقه روزگاری پر از درخت «انار» بود. «پونک» محل رویش «پونه» بود. مگر میشود آن «ون»ها، درختان انارو آن پونههارا نادیده گرفت! مگر میشود به قول ظریفی گل سرخ را ندیده گرفت! و ما حالا دلمان خوش است که چمن میکاریم و درختانی که شاید ربطی به ما نداشته باشد.»
دعوت شهروندان به اهلیت
در ادامه این نشست پنل تخصصی با حضور ناصر تکمیل همایون، سید محمد بهشتی و مسعود کوثری برگزار شد.
سید محمد بهشتی در این پنل گفت: «وقتی حافظ میگوید خوشا شیراز وضع بیمثالش/ خداوندا نگهدار از زوالش، مقصودش کیفیتی از شیراز بوده که در آن عطر و باد و هوا مدیریت شده است؛ و برای همین کیفیت از شهر است که از خدا میخواهد شهرش را نگهدارد و آن را حفظ کند.»
وی با بیان اینکه این کیفیت اتفاقی نبوده و تنها درمورد شیراز اتفاق نیفتاده است، افزود: «وقتی به اصفهان یا قزوین یا شهرهای دیگر نگاه میکنیم میبینیم نوعی از مدیریت در زمانهای قدیم در این شهرها وجود داشته که شهر را به نقطهای برای «اهل» بودن تبدیل میکرده؛ کیفیتی ک اگر مواظب آن نباشیم مزمحل میشود.»
بهشتی با مثال زدن نسخهای کهن و بهجا مانده از عصر صفویه در اصفهان گفت: «این نسخه یک نامه است که دوستی برای دوستش مینویسد و از او دعوت میکند که اصفهان را ببیند؛ اما به او نمیگوید فلان بنا را ببین یا بهمان منطقه را سیاحت کن، به او میگوید اگر به نقش جهان رفتی سراغ فلان عطار را بگیر یا اگر از نایوان گذشتی ژیرمردی را ملاقات کن که بستنی میفروشد و... که من نام این راهنمای گردشگری قدیم را گذاشتهام «ملاقات با دل اصفهان».»
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی با اشاره به موضوع شهروندی عنوان کرد: «شهروندی یک مناسبت حقوقی است که فرد با شهر پیدا میکند اما اهلیت دست من و شما نیست؛ ممکن است فردی سالها شهروند یک شهر باشد اما اهل آن شهر نیست، اهل جایی بودن مزیتها و مختصاتی دارد که شاید نیاز باشد چند نسل بگذرد تا کسی به آن دست پیدا کند.»
بهشتی با بیان اینکه اهل بودن یعنی کسی بودن، تصریح کرد: «در شهری که اهل دارد، دیگر شورا شرکت سهامی نیست بلکه شورا هیات امنای اهالی است.
وی با بیان اینکه ما در دوران گذار هستیم و باید شهروندان را به اهلیت دعوت کنیم گفت: کاری که مسجدجامعی در کتاب «جسم و جان شهر» میکند و در دوران عضویتش در شورای شهر میکند به نوعی دعوت مردم به اهل تهران شدن است و به همین دلیل هم در کار خود موفق است.»
ناصر تکمیل همایون، جامعهشناس و پژوهشگر تاریخ نیز در این نشست گفت: «کتاب جسم و جان شهر کتاب بینظیر و نه کم نظیری است که در دههها و قرنهای آینده خواهد ماند.»
وی با بیان اینکه این کتاب منبع شناخت تهران است بیان کرد: «در ایران کتابهای بسیاری درباره شهرها نوشته شده که با عناوینی چون مسائل الممالک یا بلدانها شناخته میشوند و حتی ما شهرنامهها و سفرنامهها داریم و این کتابها درباره مدیریت سنتی شهرها صحبت میکنند.»
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه بیشتر توجه در شهرپژوهیها به ویژه پس از قاجاریه به جسم و فیزیک شهرها بوده است، افزود: «عدهای هم بودند مانند احمد اشرف که به جان شهر میپرداختند و پیش از انقلاب هم در کنگره تهران که با همت دکتر احسان نراقی برپا شد بزرگانی چون مهندس بازرگان درباره موضوعاتی که به جان شهر میپرداخت سخن گفتند.»
وی مسجدجامعی را نمونه بارز یک تهرانی و عصاره تهران واقعی نامید و گفت: «وقتی او درباره شوراها صحبت میکند شورای واقعی مد نظر اوست، همان شورایی که مورد نظر مرحوم مدرس، بهشتی و طالقانی بود و مشروطهخواهان هم از آن سخن گفتند.»
سخنران پایانی این مراسم خم مسعود کوثری استاد دانشگاه بود. او فیلم فارسی و تصویر غلط از سازندگی را دو چیزی دانست که تصور غلط از شهر ایجاد کرده اند. او از ساخت فیلم های جدید در هالیوود بر مبنای خاطرات یاد کرد و گفت: «مگر گذشته چیزی جدا از خاطره است؟ زمانی که چیزی در شهر خراب میشود دیگر هرگز برنخواهد گشت و ما خاطرات خود را گم می کنیم. او دماوند را دیو سپید پای در بندی توصیف کرد که انگشت خطابه خود را به سوی مردم گرفته و میگوید چه میکنید؟ و گفت این تعبیر، تعبیر استاد کاتولیک فرانسوی است که اخیرا به تهران آمده است و تعجب میکند از اینکه مگر اسلام دین آشتی با طبیعت نیست؟ پس چرا با طبیعت چنین میکنید.»
وی همچنین با اشاره به حفظ بافت باستانی شهرهایی مانند مسکو و شههای هندی از تخریب این بافت سنتی در تهران انتقاد کرد و گفت: «باید باور کنیم که شهر ما شهر غربی انگلیسی و فرانسوی نیست بلکه شهر ایرانی است. کوثری همچنین از اینکه تهران به دست دلالان و مقاطعه کاران افتاده است انتقاد کرد.»
انتهای پیام/