نقشه زن میانسال برای سرکیسه کردن مرد ثروتمند

ماجرای این پرونده از اسفند ٩٤ فاش شد. آن زمان مرد میانسالی به پلیس پایتخت مراجعه کرد و خبر از سرقت خانه‌اش داد. این مرد در تشریح جزییات این سرقت گفت: «به خارج از کشور سفر کرده بودم. تازه برگشته بودم و به تنهایی زندگی می‌کردم. یک روز زنگ در خانه‌ام را زدند و من در را باز کردم. یک مرد جوان بود که ادعا می‌کرد مامور پلیس است. او مدعی شد که من باید همراه وی بروم چراکه تحت تعقیب پلیس بوده‌ام. خیلی تعجب کردم و داشتم از او سوال می‌پرسیدم که ناگهان دو نفر دیگر آمدند و وارد خانه‌ام شدند. تازه متوجه شدم که آنها سارق هستند. ولی دیگر کار از کار گذشته بود. سارقان یک‌میلیون تومان پول نقد، ١٢‌هزار دلار، ١٧٠٠ یورو، ٧٠٠ پوند، ٢ سکه طلا و٤ نیم‌سکه را که در خانه داشتم به همراه یک چک ٢٥٠‌میلیون تومانی سرقت کردند. این چک را از یک زن میانسال برای احداث پمپ بنزین گرفته بودم. اما ماموران قلابی به این پول‌ها اکتفا نکردند و مرا با زور سوار خودرویشان کردند. آنها در خودرو با تهدید و زور یک چک سفید امضا هم از من گرفتند و در حاشیه شهر رهایم کردند.»
با اعلام این شکایت موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و تلاش در این رابطه آغاز شد. پلیس در نخستین گام از تحقیقات خود دوربین‌های مداربسته مقابل خانه مرد ثروتمند را بررسی کرد و درنهایت چهره یکی از ماموران قلابی شناسایی شد. بنابراین مرد جوان از سوی ماموران پلیس دستگیر شد و پس از دستگیری او بود که دو همدست دیگرش نیز گرفتار ماموران پلیس شدند. آنها بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفتند و به ماموران اعلام کردند که یک زن میانسال به نام سیمین آنها را برای سرقت اجیر کرده است.

یکی از متهمان در این رابطه گفت: «با سیمین از چند وقت پیش آشنا شدم. او می‌گفت بعد از آشنایی با شاکی، این مرد از او یک چک ٢٥٠‌میلیون تومانی گرفته و این چک را پس نمی‌دهد. او گفت که احتیاج به کمک دارد و من هم دلم برایش سوخت. برای همین تصمیم گرفتم به او کمک کنم. من موضوع را با دوستانم در میان گذاشتم و قرار شد برای ادب کردن این مرد به سراغش برویم. برای همین به خانه‌اش رفتیم و خودمان را مامور پلیس معرفی کردیم تا بتوانیم حق سیمین را از او بگیریم.»
با اعترافات این سه مرد، سیمین نیز بازداشت شد. مرد میانسال به ماموران گفت: «وقتی با سیمین آشنا شدم او ادعا کرد که در سازمان‌های دولتی نفوذ زیادی دارد. او گفت که می‌تواند در احداث یک پمپ بنزین به من کمک کند. من هم حرف‌هایش را باور و به او اعتماد کردم. این زن جوری صحبت می‌کرد که اصلا مشخص نبود دروغ می‌گوید. برای همین من هم ٢٥٠‌میلیون تومان برای احداث پمپ بنزین به او دادم و در عوض یک چک ٢٥٠ میلیون تومانی از او گرفتم تا کارم را راه بیندازد و در احداث پمپ بنزین کمکم کند. اما مدتی که گذشت سیمین به وعده‌اش عمل نکرد. در عوض می‌خواست که چک را به او پس بدهم. تازه آن‌جا بود که متوجه شدم او نمی‌تواند برایم کاری انجام دهد. پیگیر ماجرا بودم تا بتوانم پولم را پس بگیرم. اما ماموران قلابی مقابل خانه‌ام آمدند و پول و دلارها و چک سیمین را از من گرفتند، اما متوجه نشدم که با سیمین همدست هستند.»
با این اظهارات پرونده زن میانسال و سه مامور قلابی به شعبه ٥ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و این متهمان پای میز محاکمه ایستادند. آنها در این جلسه به جرم خود اعتراف کردند.
سه مرد جوان به هیأت قضائی گفتند: «ما تنها برای کمک به زن میانسال خودمان را مامور پلیس معرفی کرده بودیم. این زن گفت که شاکی از او کلاهبرداری کرده و با ترفند‌های مختلف از او چک گرفته است، اما حالا چک را پس نمی‌دهد. این زن گفت که در موقعیت بدی گرفتار شده برای همین به او کمک کردیم.»
در پایان این جلسه نیز هیأت قضائی وارد شور شدند و درنهایت زن میانسال را به اتهام معاونت در آدم‌ربایی و غصب عنوان به ٢‌سال و ٣ ماه زندان محکوم کردند. سه متهم دیگر نیز به جرم مشارکت در آدم‌ربایی همراه با آزار و غصب عنوان مامور اطلاعات به ٥‌سال و ٦ ماه زندان محکوم شدند. این حکم صبح دیروز به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید و قطعی شد.