صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۵۹ - ۲۹ فروردين ۱۳۹۶

مظلومیت مضاعف ارتش و شهدای ارتشی

دنیا، برای خود قهرمانان خیالی می‌سازد و چنان پروپاگاندا راه می‌اندازد که گویی حقیقتاً قهرمانند و بارها در مقابله با دشمنان، کارهای ناشدنی را ممکن کرده‌اند. آنان دارند قهرمانان خیالی خود را به کمک ابزار هنر و رسانه به عنوان قهرمانان حقیقی به جهان قالب می‌کنند اما ما با قهرمانان پهلوان واقعی خود چه کرده‌ایم؟ جوابش این است؛ با عرض شرمندگی، کاری که باید را انجام نداده‌ایم.
کد خبر : 172623

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه «جمهوری اسلامی» می‌نویسد: ما - با همه ادعاهامان - چندان کاری نکرده‌ایم برای شهدا، مخصوصاً شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران. کار در خوری نکرده‌ایم، در خور کاری که آن‌ها برای این مرز و بوم انجام دادند و اگر نبود مجموعه‌های تلویزیونی مثل شوق پرواز و سیمرغ درباره امیران شهید بابایی، کشوری و شیرودی و آنچه که درباره شهید قهرمان خلبان امیر عباس دوران ساخته شد، سهم ارتش از مجموعه کارهای تلویزیونی چقدر بود؟ آیا چیزی بالاتر از صفر؟


نمی‌دانم اگر هر کدام از این شهدای قامت کشیده در دیگر کشورها بودند، چگونه آنان را به آسمان می‌رساندند اما می‌دانم ما چنان عمل کرده‌ایم که این مردان آسمانی حقیقتاً در زمین و در میان ما که استقلال و عزت خود را مدیون آنان هستیم ناشناخته مانده‌اند و دلاوران زنده عرصه آتش و خون در پیچ و خم زندگی روزمره به فراموشی سپرده شده‌اند. تازه اسم‌هایی که بر قلم آمد و پیشتر برهه‌هایی از حماسه‌آفرینی‌شان در قاب تلویزیون میهمان چشم‌ها و اندیشه‌ها شد درباره خلبانان است و الا درباره نیروی زمینی و دریایی که کار در خوری نشده است. آیا صیاد شیرازی، آبشناسان، اقارب‌پرست و... هر کدام نمی‌توانند لااقل قهرمان یک فیلم و فیلم باشند؟


از خود پرسیده‌ایم که چقدر این امیران را می‌شناسند نسل امروز؟ نسل خود ما چقدر می‌شناسند اینان را، شناختن پیشکش، چند نفرمان هستند که الان اگر از آن‌ها نام امرای شهید ارتش را بپرسیم یا نام دلاوران زنده را که قهرمانان جنگ بودند، می‌توانند به اندازه انگشت‌های دو دست اسامی آنان را برشمرند؟ شهدای ارتش و حتی عملیات‌های بزرگی که ارتش در آن نقش محوری داشت، برای ما ناشناخته مانده است. بخشی از این را باید سازمان‌های متولی در ارتش پاسخ بدهند و بخشی از آن بر دوش ما اصحاب رسانه سنگینی می‌کند و بر شانه‌های سینما و هنر و هر کس که می‌تواند کاری بکند و نکرده است.


ارتش باید آغوش خود را به سوی رسانه‌ها و اصحاب هنر باز کند و اینان نیز باید با تمام توان برخیزند تا ادای دین کنند به مردان حماسه‌ساز این مرز و بوم. باید نسل امروز، با این چهره‌ها و عملیات‌ها و... آشنا شود تا در فردا روز، در فردای مبادا، که شاید پیش بیاید، هر کدام خود یک قهرمان شوند، یک صیاد شیرازی، یک عباس دوران.


دنیا دارد قهرمانان نداشته‌اش را اسطوره جهانی می‌کند، دارد مرد عنکبوتی و بن تن را در دیده و دل فرزندان ما بزرگ می‌کند، اما ما از مردان بزرگ و قهرمانان واقعی این مرز و بوم غافلیم. به باور من این غفلت یک اقدام ضدانقلابی است. باور انقلابی حکم می‌کند، قهرمانان انقلاب را به جامعه انقلابی معرفی کنیم تا همگان بدانند که روزگاری این مردان با کمترین امکانات در برابر دشمنی ایستادند که مستظهر به قدرت شرق و غرب بود؛ ارتشی را به زانو در آوردند که مدرن‌ترین تجهیزات دو بلوک باطل دنیا را توأمان در اختیار داشت.


قدرت واقعی ما، شهدا بودند و رزمندگان ارتشی، سپاهی، بسیجی و جهادی که با سلاح ایمان و تدبیر و شهادت طلبی می‌جنگیدند. دشمن «سوپراتا ندارد» داشت، ما عباس بابایی، او میراژ داشت ما عباس دوران. او میگ و سوخو و بالگرد و موشک داشت، ما یاسینی و ستاری و کشوری و شیرودی. او تانک T72 داشت و ما صیاد شیرازی. او ایسوزو داشت، ما ناوچه پیکان و شهید هاشمی و... در کنار سپاه پاسدارانی که هر سردارش، یک تاریخ حماسه و بسیجی که هر رزمنده‌اش یک قهرمان واقعی بود.


آن‌ها آهن داشتند و ما آدم. آن‌ها تانک داشتند و ما حسین فهمیده، آن‌ها «سحره» نظامی جهان را به خدمت گرفته بودند، ما باطل‌السحرهایی چون کاوه و برونسی و همت و باکری و چمران و... داشتیم و این‌گونه بود که در نبرد نابرابر، ما دست بالاتر را گرفتیم و... عاشورا تمام شد. امروز از عاشورای هشت‌ساله گفتن و مقتل خواندن وظیفه ماست و در اولویت نخست وظیفه بازماندگان دفاع مقدس وظیفه ارتش، سپاه، بسیج است و همه آنانی که باید بگویند، اما کم می‌گویند مخصوصاً ارتش که از کم هم کمتر می‌گوید...


خدا کند تا مردان حماسه را نفسی در جان است، کلمه‌ها، کلام شوند در زبان‌ها و از آن حماسه بگویند و از فرهنگی که آن هشت‌سال را متمایز کرد تا درسی باشد برای امروز، فردا و فرداهای ما...


انتهای پیام/

برچسب ها: ارتش شهدا
ارسال نظر