مرتضی مبلغ: اصولگرایان همچنان در چنبره مشکلات گذشتهاند
کاندیداتوری آقای رییسی و انصراف آقای فتاح مشکلات اصولگرایان را حل میکند؟
سازوکار کنونی اصولگرایان همچنان از مشکلات گذشته رنج میبرد و همچنان در چنبره مشکلات گذشته گرفتار است. نخستین نکته مهم این است که متاسفانه نقش برخی از جریانات تندرو را همچنان در این فرآیند جدی میبینیم. همچنان آن جریانات حضوری فعال دارند و حتی میدانداری هم میکنند. به خصوص در انتخابات اسفند 94 جریانات تندرو نقش پررنگی داشتهاند. یکی از دلایل اینکه آن لیست به حاشیه رفت همین امر بود. مشکل دیگر اصولگرایان سازوکار شکلگیری جمنا به عنوان نهاد وحدت بخش اصولگرایان است. یک جبهه سیاسی اگر بخواهد به طور اصولی وارد فرآیند رقابت انتخاباتی شود، باید سازوکار روشن و قابل دفاعی داشته باشد. هیچگاه اعلام نشد که جمنا چگونه شکل گرفته است و ملاک انتخاب افراد از سراسر کشور چه بوده است؟ با چه ضوابطی دور هم جمع شدهاند؟ احزاب چه نقشی در این سازوکار دارند؟ شفافیتی در روند شکلگیری این جبهه مشاهده نمیشود. مهمترین مشکل این جریان این بود که مبنای کارش را بر تخریب بنا کرد. هیچ برنامه و راهحل مشخصی هم در ازای نقدهایشان ارایه نکردهاند. برخی از این آقایان در نقد دولت به مشکلاتی در کشور اشاره میکنند که خودشان از مسببان آن بودهاند. سوابق آنها در آن 8 سال به گونهای بوده که نقش مهمی در تخریبها و آسیبهای گسترده داشتهاند. آنها به جای پاسخگویی مدعی هم شدهاند. به هیچوجه شایسته یک جریان اصیل نیست که با نقد تخریبی کار خود را پیش ببرد. اینکه آنها نمیتوانند به یک نامزد واحد برسند نیز نشان از مشکلات آنان دارد. به هر حال مشکلات اصولگرایان به این سادگی رفع نمیشود.
اگر اصولگرایان با تک کاندیدا یعنی رییسی بیایند و او رای نیاورد، این شکست چه تبعاتی میتواند برای اصولگرایان داشته باشد؟
اینکه در جریان رقابت یکی از جریانها شکست بخورد امری طبیعی است. مشکل خود اصولگرایان هستند که مساله را حیثیتی کردهاند و طوری عمل میکنند که گویی اگر شکست بخورند خیلی بد میشود. این هم یکی دیگر از مشکلات اصولگرایان است. این روزها میبینیم که چه فرآیند سیستماتیکی در تخریب دولت شکل گرفته است. حتی دستاوردهای سازنده و ملی دولت زیر سوال میرود. حتی نهادهای ملی و عمومی که از بیتالمال ارتزاق میکنند، وارد این فرآیند شدهاند و دولت را تخریب میکنند. مردم نیز واکنش معکوس به آنها نشان خواهند داد و میدانند که رفتار اصولگرایان صادقانه و اصیل نیست. اصولگرایان تمام قد تلاش کردند تا آقای رییسی به عرصه بیاید و او را تبدیل به شخصیت نجاتبخش این جریان کردهاند. به دلیل همین رفتارشان رای نیاوردن آقای رییسی برایشان میتواند مشکلساز باشد. آقای رییسی در جایگاه تولیت آستان قدس کار میکند و اگر پیروز نشود به خاطر این حیثیتسازیای که برای او شده به همان نسبت به ضررش خواهد بود. بالاخره رقابت پیروزی و شکست دارد. حضور آقای رییسی از نظر اصلاحطلبان بسیار خوب است چرا که بازار انتخابات را گرم میکند و رقابت را جدیتر میکند.
کاندیداها چطور میتوانند از خود چهره قابل قبولی برای افکار عمومی بسازند؟
این مساله به خودشان و طرفدارانشان باز میگردد. فقط یک توصیه میکنم که همه تلاش کنند که در فرآیند انتخابات از جایگاه خود و امکانات بیتالمال استفاده نکنند. رفتارهایی از ایشان سر نزند که شایبه انتخاباتی داشته باشد. این مساله به صلاح هیچکس نیست.
سبد رای رییسی به نظر شما کجا است و چطور میتوان آن را سنجید؟
سبد رای آقای رییسی بخشی از نیروهای اصولگرا است. در حال حاضر بخشی از اصولگرایان معتدل طرفدار آقای روحانی هستند. بخشی از جمنا هم به این سازوکار جمنا انتقاد دارند و همین امر میتواند باعث شود که در رای به آقای رییسی کم انگیزه شوند. پشتوانهای که در هر انتخابات اصولگرایان داشتهاند، پایگاه رای آقای رییسی نیز هستند.
با ورود آقای رییسی انتخابات دو قطبی میشود؟
دو قطبی به دو معنا به کار میرود. به یک معنا کشور وارد بحران میشود و من این نوع دو قطبی را به هیچوجه پیشبینی نمیکنم. دوقطبی دیگر این است که رقابت جدی شکل بگیرد و نیروهای فعال به صحنه بیایند و موتور انتخابات روشن میشود. این نوع دو قطبی به احتمال زیاد با حضور آقای رییسی به وجود میآید.
حوادث داخلی و بینالمللی آیا میتواند منجر به کنار گذاشته شدن آقای روحانی توسط مردم شود؟
در عالم سیاست هر اتفاقی امکان ظهور دارد اما قرائن و شواهد موجود در جامعه نشان میدهد که در این مقطع کسی که میتواند راه اعتدال و سازندگی را ادامه دهد و آرامش مدیریتی را تداوم بخشد، آقای روحانی است. به نظر من اکثریت قریب به اتفاق مردم چنین نظری دارند. بعید میدانم جامعه راه دیگری جز این را انتخاب کند.
پیشبینی شما از نتیجه انتخابات چیست؟
پیش بینی من این است که ریاستجمهوری آقای روحانی در 4 سال آینده هم ادامه داشته باشد.
انتهای پیام/