حافظ را باید بر اساس موازین ادبی جدید جهان نقد کرد
گروه فرهنگی آنا، ساسان گلفر: دکتر آذرمیدخت صفوی، رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی دانشگاه اسلامی علیگر در هندوستان را در دومین روز از همایش بینالمللی حافظ در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد در تهران میبینیم. فرصتی پیش می آید تا درباره آثار، پروژههای آینده و دیدگاه ایشان گفتوگویی داشته باشیم.
لطفاً برای آشنایی بیشتر خوانندگان خودتان را معرفی بفرمایید.
من آذرمیدخت صفوی، پروفسور زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اسلامی علیگر هستم و همینطور رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی در دانشگاه اسلامی علیگر در هند. من خودم این مرکز را بنا کردم و به راه انداختم و خدا را شکر که این مرکز در خدمت به زبان فارسی خیلی فعال است.
شما از فارسی زبانان هند هستید؟
من مسلمان هستم و از سادات. در مورد اسم من، چون پدرم خیلی عاشق زبان فارسی بود اسم من را آذرمیدخت نهاد. خانواده ما از خانواده صفویهای ایران بود که بعد از فتنه نادر به هند هجرت کردند، مقیم هندوستان شدند و در هندعروسیها کردند . هندی شدیم و البته فرهنگ فارسی را تا حدی در خانواده خودمان حفظ کردیم.
چند سال است که شما به حافظپژوهی میپردازید؟
از بچگی. در هند ما با خواجه شیراز و شیخ اجل سعدی آشنایی کامل داریم و وقتی که بچه هستیم پدر و مادرمان به ما شعر حافظ و سعدی را درس می دهند. خود من تقریباً هفت ساله بودم که شعر حافظ را یاد گرفتم. پدرم به من یاد دادند. من هنوز اولین شعر حافظ را که خواندم، به یاد دارم. شعر معروف خواجه است که واقعاً این روزها خیلی زیاد به چنین شعری نیاز داریم. میگوید:
«آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان تلطّف، با دشمنان مدارا»
قد ادبی خیلی رشد کرده است. یک وقتی بود که ما فقط میگفتیم: «خیلی کلامش فصیح است» یا «خیلی سلیس است». ولی حالا قانونهای نقد ادبی آنقدر رشد کرده است –بعضی از آنها از اروپا گرفته شده است و بعضی از آنها را خود ما پی گرفتهایم- و خیلی ضروری است که شعر حافظ، شعر سعدی و شعر مولانا را از روی آن قانونهای ادبی جدید، از روی موازین و اصول نقد ادبی جدید جهان پیگیری و ارزشیابی کنیم |
نزدیک شدن ما به حافظ شیرازی از همان وقت شروع میشود و بعداً چون من برای تحصیل فارسی به دانشگاه آمدم. نمیدانم شما خبر دارید یا نه، تقریباً تمام دانشگاههای هند، حافظ شیراز را در نِصاب (سطح) لیسانس و فوق لیسانس و دیپلم و دکتری دارند. ما از شعر حافظ در آنجا کتابهایی درست کردهایم که به دانشجویان از دیپلم تا فوق لیسانس درس میدهیم و همینطور یک نِصاب ویژه برای حافظشناسی در مقطع فوقلیسانس داریم که بچهها یک نِصاب مخصوص میخوانند و با آثار و احوال و فکر و سبک حافظ آشنایی پیدا میکنند.
حتماً اطلاع دارید که ما در هند خیلی از نسخ خطی فارسی را داریم که در کتابخانهها و موزههای مختلف حفظ می شوند و ما روی این نسخههای خطی خیلی کار میکنیم. تز دکتری من راجع به حافظ و سعدی بود، یعنی یک مقایسه و مطالعه تطبیقی بود بین غزلسرایی حافظ و سعدی. من در آنجا نشان دادم که در این یک قرن که فرق بود میان سعدی و حافظ، چگونه غزل رشد پیدا کرده است. سعدی در غزلش چه میگفت و حافظ در غزل خود چه می گفت. کار تخصصی من برای دکتری این بود. بعداً خیلی از نسخههای خطی فارسی را هم من تدوین و تصحیح کردم. بعضی از آنها تذکرههای صوفیها بودند که در ایران و هند وجود داشتند و بعضی از آنها خود کتابهای ادبی، مثلاً «سِلکالسلوک» را که یکی از کتابهای معروف عرفان و تصوف است، تدوین و تصحیح کردم.
یکی از کارهایی که کردهام و شما حتماً خیلی به آن علاقه دارید، درباره ادبیات و فیلم و نقاشی ایران پس از انقلاب اسلامی است. البته این کار به زبان انگلیسی است و به فارسی هم ترجمه شد. یک چاپخانه معروف دهلی آن را چاپ کرد با عنوان «ادبیات انقلاب اسلامی پس از 1979».
این همایش را از لحاظ بار علمی چطور ارزیابی میکنید؟
من، خدا را شکر، مرتباً برای شرکت در این کنگرهها و سمینارهای بینالمللی به ایران میآیم. نظر من این است که مخصوصاً این کنگرهها که از طرف جناب آقای دکتر ماحوزی اداره می شوند، خیلی سنگین هستند، یعنی خیلی بار علمی دارند و استادانی که از کشورهای مختلف جهان به ایران آمدهاند، مقالههای خیلی خوبی درباره حافظ، فکرشان، سبکشان، ایهام... ارائه دادهاند و از ابعاد و افکار مختلف حافظ سخن گفتهاند و من خیلی استفاده کردهام. به نظر من وجود چنین کنگرههایی خیلی لازم است، چون حالا نقد ادبی خیلی رشد کرده است. یک وقتی بود که ما فقط میگفتیم: «خیلی کلامش فصیح است» یا «خیلی سلیس است». ولی حالا قانونهای نقد ادبی آنقدر رشد کرده است –بعضی از آنها از اروپا گرفته شده است و بعضی از آنها را خود ما پی گرفتهایم- و خیلی ضروری است که شعر حافظ، شعر سعدی و شعر مولانا را از روی آن قانونهای ادبی جدید، از روی موازین و اصول نقد ادبی جدید جهان پیگیری و ارزشیابی کنیم. پس به نظر من به این علت، این کنگرهها که مرتب برگزار می شوند، هر سال یک قدم از سال گذشته به جاوتر مینهند. سال دیگر چیز دیگری از این مقالهها که در این کنگرهها ارائه میشود، داریم و خیلی از اینها استفاده میکنیم و افکار تازه در مورد خود شعر حافظ و درباره استادان گرامی که درباره حافظ کار میکنند، به دست میآوریم. از این نظر، این کنگره بینالمللی حافظ خیلی مهم است.
ممکن است درباره پژوهشهایتان که قرار است در آینده به چاپ برسد، به ما بگویید؟
بله. یکی از این پروژههای ادبی راجع به ادب فارسی که من فعلاً در دست دارم و در مرکز تحقیقات فارسی روی آن کار میشود، در مورد تبادل واژهها است. این به نظرم خیلی جالب است، تبادل افکار، تبادل واژهها، تبادل زبان، زبان فارسی با السنه محلی هند است. زبانهای محلی هند، مثل هندی که زبان رسمی کشور هند است و تامیل و تلگو و بنگالی، همه و همه از فارسی بهره بردهاند. یعنی ادب این السنه یا زبان یا فکر، همه از افکار شاعران ایرانی، از زبان فارسی خیلی بهرهبرداری کردهاند. شما تعجب میکنید که این روزها، یعنی در قرن بیستویک میلادی هم این زبانهای محلی هند الفاظ و کلمات فارسی را دارند که هیچ معادل در آن زبان خودشان پیدا نیست. همهاش را به فارسی به کار میبرند. این پروژه «نفوذ و تأثیر زبان و ادبیات فارسی در زبانهای محلی هند» یک پروژه است و دومی «سهم نویسندگان زن در داستان کوتاه پس از انقلاب اسلامی». نویسندگانی مثل راضیه تجار و خانمهای دیگر که پس از انقلاب اسلامی به نوشتن داستان کوتاه پرداختهاند. اینکه سهم این خانمها در ادبیات پس از انقلاب در ایران چیست. پروه دیگر این است که اقبال که یک شاعر معروف شبهقاره هند بود و به زبان فارسی شعر میگفت چگونه از حافظ الهام پذیرفت و در شعرهای فارسی اقبال چقدر نقش حافظ را میبینیم و مقاله من که انجشنبه در شیراز ارائه شد، راجع به همین تأثیرپذیری علامه اقبال (لاهوری) از حافظ شیرازی است.
* در تنظیم این گفتوگو سعی شده است حتیالامکان از اصطلاحات خاصی که خانم دکتر صفوی در گویش خود استفاده می کردند، استفاده شود.
انتهای پیام/