صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۴۵ - ۱۳ فروردين ۱۳۹۶

میراث شاعران و نویسندگان در مسیر باد/ خانه‌هایی که فراموش یا ویران می‌شوند + تصاویر

خانه بزرگان شعر و ادبیات معاصر که جایگاه خلق آثار ارزشمند خالقان آن‌ها است، یکی پس از دیگر تخریب می‌شود. خانه بزرگانی مانند پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد ملک‌الشعرا بهار، صادق هدایت و... انگار هم نه انگار!
کد خبر : 166276

هادی حسینی‌نژاد، خبرنگار فرهنگی آنا: زنده نگه داشتن یاد نویسندگان و شاعران بزرگ با حفظ میراث ملکی آن‌ها، هم به لحاظ معنوی-هویتی و هم به لحاظ اقتصادی (به دلیل مباحث گردشگری) از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. به همین خاطر است که خانه نویسندگان بزرگ جهان، معمولا از سوی دولت‌ها به عنوان میراث هویتی، حفظ و نگهداری می‌شود و سالانه تعداد کثیری از جهان‌گردان به بازدید از آن‌ها می‌پردازند.


به عنوان مثال می‌توان به خانه ویکتور هگو در پاریس اشاره کرد. لازم به یادآوری است که این نویسنده سرشناس جهان، در سال 1885 میلادی؛ یعنی 132 سال پیش درگذشته است:



دیگر چه برسد به خانه نویسندگان متاخرتر مانند ارنست همینگوی که 56 سال از درگذشت او می‌گذرد؛ آن هم در هاوانای کوبا که محل سکونت این نویسنده آمریکایی در هنگام سفر به کوبا بوده است:



حالا خوب است نگاهی بیاندازیم به وضعیت خانه مشاهیر کشورمان. سراغ نویسندگان و شعرای قدیمی نمی رویم و فقط به معاصران بسنده می‌کنیم:


یکم: پروین اعتصامی


رخشنده اعتصامی معروف به پروین اعتصامی شاعری سرشناسی ایرانی در فروردین 1320 در تهران دیده از جهان فروبست. خانه این شاعر (خانه پدری او که با نام خانه پروین شناخته می‌شود) واقع در منطقه سرچشمه تهران است. این خانه در چند سال اخیر، حال و روز خوشی نداشته و ندارد.


سال 90 بود مالکان کناری این ملک، به دلیلی فرسودگی و نمناک شدن دیوارها، نسبت به وضعیت این خانه متروک مانده اعتراض می‌کنند و کمی بعد، صحبت از فروش و تخریب و ... به میان می‌آید. حتی گفته می‌شد قرار است این ملک را تخریب و به جای آن ملکی تجاری ساخته شود اما وضعیت این ملک فرسوده، کماکان به همان شکل باقی مانده و به دلیل نزدیکی‌اش به بازار و مراکز فروش کالا، کسبه از آن به عنوان انبار استفاده می‌کنند.


پیش‌از این فارس درباره این خانه نوشته بود: « قسمتی از این خانه را گل‌فروشی‌ و بخشی را بنگاه املاک و قسمتی را هم کارگاه مبل‌سازی کرده‌اند و تنها از منزل قدیمی پروین اعتصامی، یک اتاق باقی مانده است.»



دوم: صادق هدایت


بی‌گمان صادق هدایت را باید یکی از بزرگترین نویسندگان ایران خواند که شهرت جهانی دارد؛ نویسنده‌ای که در سال 1330 یعنی 65 سال پیش در پاریس، درگذشت.


جهانگیر هدایت، برادر زاده و رئیس بنیاد صادق هدایت در اردیبهشت ماه امسال (1395) در گفت‌وگو با خبرنگار آنا از بی‌جواب ماندن پیگیری‌های مکررش درباره وضعیت خانه پدری صادق هدایت خبر داد و گفت: «هر چه می‌کوشیم نمی‌توانیم این خانه را که ثبت ملی هم هست، از تصرف بیمارستان امیراعلم خارج کنیم. من بارها به رئیس سازمان میراث فرهنگی نامه داده‌ام اما هیچ پاسخی در این زمینه نگرفته‌ام.»



و ادامه سخنان جهانگیر هدایت: «پیش از انقلاب، قرار بود این خانه به موزه تبدیل شود تا علاقه‌مندان به صادق هدایت، بتوانند از آن بازدید کنند اما در سال 58،‌ این خانه تبدیل به مهد کودک شد. هنوز هم نقاشی‌‌های خرس و گربه و ... روی دیوار بیرونی خانه باقی مانده و وسایل بازی کودکان در حیاط خانه وجود دارد. بعد از اعتراضات شدید، بالاخره مهد کودک تعطیل و خانه پدری صادق هدایت، در سال 78 به عنوان یک میراث تاریخی، ثبت ملی شد، اما نه تنها اقدامی برای بازسازی، نگهداری و تبدیل آن به خانه موزه صورت نگرفت، بلکه سال‌هاست این خانه در تصرف بیمارستان امیراعلم است.


درب ورودی این خانه، بسته شده و هیچ کس حق ورود به آن را ندارد. تنها اقدامی که صورت گرفته، نصب پلاک سازمان میراث فرهنگی کنار درب ورودی همیشه بسته این خانه است و تنها راه ورود به این خانه، دری است که از داخل محوطه بیمارستان امیراعلم به حیاط خانه باز شده؛ دری که معمولا با آویزان کردن یک پرده پارچه‌ای، پنهان می‌شود. مسئولان بیمارستان ظاهرا از این خانه به عنوان کتابخانه‌ای برای کادر پزشکی و کارکنان خود استفاده می‌کنند. همچنین این خانه به انباری برای تل‌انبار کردن وسایل به‌دردنخور تبدیل شده است.»


سوم: ملک‌الشعرای بهار


محمدتقی بهار، ملقب به ملک‌الشعرا و متخلص به «بهار»، شاعر، ادیب، نویسنده، روزنامه‌نگار، تاریخ‌نگار و سیاست‌مدار معاصر ایرانی را همه می‌شناسند. این ادیب مشهور هم در سال 1330 یعنی 65 سال پیش دیده از جهان فروبست. به نظر، عکس‌ها و فیلمی که از خانه این شاعر منتشر شده، خود گویای وضعیت این میراث ارزشمند باشد. نکته جالب توجه این است که این خانه در کوچه گوهر، واقع در خیابانی است که به نام ملک‌الشعرای بهار نامگذاری شده اما وضعیت خانه،‌ این است که می‌بینید:






چهارم: فروغ فرخزاد


فروغ فرخزاد، یکی از شاعران نوسُرای شعر معاصر ما بود. او توانست در عمر کوتاه خود (به‌جز حوزه سینما) موفقیت‌های چشم‌گیری در حوزه شعر داشته باشد و نام خود را در تاریخ ادبیات معاصر ثبت کند. فروغ در سال 1345 یعنی 50 سال پیش دیده از جهان فروبست و خانه او تا اوایل امسال یعنی سال 95 برجا بود ولی: آبان‌ماه بود که هوشنگ گلمکانی منتقد، روزنامه‌نگار و مترجم سینما، با انتشار تصاویری از ساختمان جدیدی که به جای خانه فروغ در حال ساخت است، از ویران شدن این خانه قدیمی خبر داد. او در این باره به خبرنگار مهر گفت: «من سالها در این خانه رفت و آمد داشتم و می دانم که این مکان خانه قدیمی فروغ فرخزاد بوده است. چند سال پیش متوجه شدم که این خانه را فروخته اند و امروز به صورت اتفاقی وقتی از کنار خانه رد می شدم دیدم که آن را نه تنها تخریب کرده اند بلکه به جای آن ساختمان مسکونی دیگری در حال ساخت است. من نمی دانم که قدمت این خانه چند سال بود اما از سال ۵۵ که با کاوه گلستان آشنا شدم حتی تا پس از مرگ فروغ می دانم که این خانه متعلق به او بوده است.»



البته جای خوشحالی است که خانه پدری فروغ،‌ همچان باقی است؛ اگرچه به نظر نمی‌رسد این بنا هم حال و روز کاملا مطلوبی داشته‌باشد:



پنجم: اخوان ثالث


مهدی اخوان‌ثالث یکی از شاعران برجسته شعر فارسی در دوره معاصر و یکی از اثرگذارترین چهره‌های ادبی کشورمان به شمار می‌آید. تاریخ درگذشت اخوان‌ثالث نیز به سال 1369 یعنی تنها 26 سال پیش. داستان از آن قرار است که خانواده این شاعر فقید، خانه پدری خود را با نیت اینکه شهرداری آن را به خانه‌موزه تبدیل خواهد کرد، به شهرداری می‌فروشند اما با گذشت چند سال، نه تنها خبری از خانه موزه نیست؛ بلکه اظهارات پسر شاعر مبنی بر آن است که بازسازی‌ها، حاصلی جز تخریب این میراث ارزشمند را به همراه نداشته است.


زردشت اخوان‌ثالث سال گذشته در گفت‌وگو با خبرنگار آنا در مورد وضع خانه پدری‌اش که به قصد تبدیل شدن به خانه موزه چند‌سال قبل به شهرداری فروخته شده است، گفت: «معمار بدسلیقه تغییراتی را به خانه داد که اصلا هیچ شباهتی با اصل بنا نداشت. به عنوان مثال پوشش دیوارهای حیاط آجر بهمنی بوده که بعدها برای جلوگیری از تخریب، روی آن سیمان کشیده شد اما در بازدید از خانه دیدم دیوارها را با سنگ مرمر قهوه‌ای رگه‌دار پوشانده‌اند... کف حیاط را به گونه‌ای موزاییک کرده‌اند که نقشه حیاط و باقچه‌ها تغییر کرده. همچنین یک حوض سه‌طبقه آب‌نما را با اردکی از دهانش آب بیرون می‌ریزد، کار گذاشته‌اند که هیچ نمی‌دانم چه ربطی به خانه قدیمی مهدی اخوان ثالث دارد.


فرفورژه با گل‌های طلایی نیز تناسبی با بنای اصلی ندارد... با دیدن تغییراتی که در خانه ایجاد شده بود،‌ به مسئولان و معمار اعتراض کردم و در پاسخ به بی‌تفاوتی آن‌ها گفتم خانواده اخوان در افتتاح این خانه‌ موزه شرکت نخواهد کرد زیرا این خانه،‌ دیگر خانه پدر من نیست.»



ششم: جلال آل‌احمد و سیمین دانشور


ماجرای خانه جلال و سیمین، زوج مشهور نویسنده ایرانی هم برای خودش ماجرایی است. زنده‌یاد دانشور 47 سال پس از شوهرش، یعنی در سال 1390 دیده از جهان فروبست. مدیرعامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران از تصمیم تبدیل شدن این خانه به خانه‌موزه خبر می‌دهد اما خانه باقی مانده از این زوج نویسنده، به سرعت رو به تخریب و ویرانی گذاشت. پروژه به دلایل مختلف، از جمله کمبود بودجه (آنطور که شهرداری تهران مدعی شد) به تعویق افتاد؛ اما انتشار خبر بازدید از وضعیت بازسازی این خانه، چند ماه قبل مایه دل‌گرمی شد. اگرچه حفظ و بازسازی از این خانه،‌ باید خیلی زودتر از این‌ها انجام می‌شد تا به این وضعیت نیفتد و مانند خانه اخوان‌ثالث، بیم از ایجاد تغییرات اشتباه در آن وجود نداشته باشد:






انتهای پیام/

ارسال نظر