صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۱۱ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۵

احمدی‌ن‍ژاد نسخه بدیل خود را به میدان رقابت فرستاده است؟

روزنامه قانون مدعی شد: مشکل احمدی‌نژاد این است که تصور می‌کند با تفکیک قائل شدن میان ساختار فردی‌اش با فرهنگی اشتباه که در ادبیات سیاسی ایران پایه‌گذاری کرد، قادر به تداوم حیات سیاسی در افکار عمومی مردم، البته با نشانی فرعی خواهد بود. دقیقاً به همین دلیل نه خود، بلکه نسخه بدیل خویش را با نشانی انحرافی به میدان رقابت فرستاده است.
کد خبر : 160766

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، در ادامه یادداشت این روزنامه آمده است: شنبه ایرانی با خبری جالب آغاز شد و طبل انتخابات ریاست جمهوری ایران در بهار آینده یک‌بار دیگر به صدا درآمد اما با صدایی زیر و بسیار متفاوت و خفیف. محافل خبری به نقل از نزدیکان قسم‌خورده محمود احمدی‌نژاد اعلام کردند معاون او حمید بقایی، قصد کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری بهار آینده ایران را دارد.


بقایی خود 24 ساعت بعد این خبر را رسماً تأیید و دلیل آن را وجود شرایط «مهم و تعیین‌کننده» در کشور اعلام کرد؛ اما نگفت منظورش از شرایط مهم و تعیین‌کننده چیست. برخلاف تصور معمول در رقابت‌های مشابه انتخابات ریاست جمهوری، ظاهراً قرار است انتخابات هیجان‌انگیزی را تجربه و مشاهده کنیم که بالقوه می‌توان فصلی غیرقابل پیش‌بینی در کارنامه رقابت‌های سیاسی در ایران تلقی شود. غیر قابل پیش‌بینی نه در نتیجه نهایی انتخابات، بلکه عمدتاً به دلیل تأثیر پایداری که انتخابات، روی «برآمدگان سیاسی که نماینده طبقه خود تلقی می‌شوند» خواهد گذاشت.


اهمیت انتخابات ریاست جمهوری سال آینده ایران، عمدتاً در مراحل کنشگری جاری، بسیار مهم است اما نه به دلیل حضور شخصی مانند حمید بقایی! این تصوری به غایت خام خواهد بود. بلکه به دلیل تفاوت‌های سیاسی ماندگاری است که این انتخابات بر جای خواهد گذاشت.


بقایی در «ساختار عمومی قدرت سیاسی ایران یا قابلیت جذب اجتماعی توده‌های گوناگون مردم» فاقد موقعیتی است که حتی بتواند شخصاً اعتباری برای طبقه‌ای سیاسی یا اجتماعی (همگن یا همراه) که آن را نمایندگی می‌کند، کسب کند.


از طرف دیگر، انتخابات مهم است چون استمرار موقعیت برتری نسبی و نیز حفظ جایگاه امتیازات روحانی، عملا موضع استقراری سایر عناصر سیاسی رقیب در صحنه را با خطر روبرو کرده است؛ در حالی که ماه‌هاست مخالفان از او، چهره یک رئیس‌جمهور تک‌دوره‌ای ترسیم کرده‌اند.


همه‌چیز را در انتخابات ریاست جمهوری خلاصه کردن، این ریسک بسیار مخاطره‌آمیز را برای مخالفان به دنبال داشته که برنده‌شدن حسن روحانی در رینگ بوکس، حال با «ضربه فنی» یا «تفاضل امتیازات» یا «کسب امتیازات منفی بیشتر از سوی رقیب» عملا آن‌ها را تا مدت‌های مدید از صحنه رقابت سیاسی دور نگه خواهد داشت. البته ممکن است رقبای آینده‌نگر حسن روحانی در بخش ریشه‌دار اصولگرایان معتدل و میانه‌رو، الزاماً دچار چنین سرنوشتی نشوند که فکر می‌کنم نخواهند شد. اما مساله اصلی به حواشی و تبعاتی مربوط می‌شود که نه احتمالا بلکه حتما، پدیده‌ای به نام احمدی‌نژاد برای آن‌ها ایجاد خواهد کرد.


احمدی‌نژاد از اثر چنین مؤثری بسیار آگاه است. از جنبه شخصی، مشکل رئیس‌جمهور پیشین این است که تصور می‌کند با تفکیک قائل شدن میان ساختار فردی‌اش با فرهنگی اشتباه که در ادبیات سیاسی ایران پایه‌گذاری کرد، قادر به تداوم حیات سیاسی در افکار عمومی مردم، البته با نشانی فرعی خواهد بود. دقیقاً به همین دلیل نه خود، بلکه نسخه بدیل خویش را با نشانی انحرافی به میدان رقابت فرستاده است. چیزی شبیه راهنمای چپ زدن، اما به راست پیچیدن.


احمدی‌نژاد و مجموع حامیانش تصور می‌کنند با فرستادن زودتر یک نماینده بدلی در صف، سهم بیشتری از عایدی نهایی دریافت خواهند کرد. هر چند حضور فوری و خارج از نوبت حمید بقایی این حامی قسم‌خورده آقای احمدی‌نژاد و برعکس، به خودی خود امر تعجب‌برانگیزی نیست و احمدی‌نژاد هم سوگند بزرگ نخورده بود که فعالیت سیاسی نکرده و از کسی حمایت نکند، اما با دیدی شخصی از حضور بقایی در عرصه انتخابات ریاست جمهور بهار آینده باید عمیقاً حمایت کرد و آن را مفید به حال جسم سیاسی ایران دانست.


صرف نظر از حق طبیعی و قانونی او که نباید سلب شود (مگر به حکم قانون)، بقایی مثل هر ایرانی دیگر کاملا محق به عمل سیاسی و کاندیداتوری است، از این جنبه هیچ انتقادی به او وارد نیست؛ اما نکته آن است که اولاً در این قضیه، ایشان شخص خودش نیست و مراد آن دیگری است که جلو نمی‌آید (هرچند اصرار ناموفق به مستقل بودن می‌کند). ثانیاً و اثباتاً او چه بخواهد یا نه، طبقه مشهور و منسوب له خود را گریزناپذیر نمایندگی می‌کند. اتفاقا به همین دلیل از حضور او نه از جنبه شخصی، بلکه به اعتبار وابستگی طبقاتی‌اش به گروهی شناخته شده، خاص و بسیار ادعاطلب و مطالبه‌جو باید استقبال کرد تا «این محک سخت عبرت‌برانگیز روزگار باشد که آن‌ها را متوجه واقعیتی تلخ در کنه افکار عمومی مردم کند».


به قول وودی آلن «یکی از مضرات گوشه‌نشینی و در سایه نشستن، توهم‌زایی است». باید از حضور سیاسی بدیل جریانی که فکر می‌کند با آدرس عوض کردن می‌تواند ملتی را به کوچه بن‌بست بکشاند استقبال کرد.


انتهای پیام/

ارسال نظر