صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۰۴ - ۳۰ بهمن ۱۳۹۵

آنچه استاد اخلاق و پدر شهید به دانشگاهیان واحد سروستان سفارش کرد

استاد اخلاق شهر سروستان که حق استادی بر تعداد زیادی از کارکنان این دانشگاه دارد، معتقد است که مردم و دانش آموزان قدرشناس معلمان خود هستند و بعد از چندین سال مراسم و جشن می گیرند و آنان را یاد می کنند و هدیه می دهند. اینها بهترین پس انداز و نعمت است و خدا را شکر می کنیم. چه نعمتی بالاتر از این که مردم از ما احوال بگیرند.
کد خبر : 159861

مهدی رجبی سروستانی خبرنگار آنا- با همکاران دانشگاه تصمیم گرفتیم در ادامه فعالیت های فرهنگی دانشگاه دیداری با چند تن از خانوده معظم شهدا داشته باشیم، گوشی تلفن را برداشتم و شماره منزل شهید فرزاد شفیعی را گرفتم. مادر بزرگوار آن شهید گوشی تلفن را برداشت و بعد از احوال‌پرسی با پدر شهید گفت‌وگو کردم.


آقای عبدالرسول شفیعی سروستانی استاد اخلاق شهر سروستان که حق استادی بر تعداد زیادی از کارکنان این دانشگاه دارد بعد از احوال‌پرسی از ما درخواست کرد به خاطر مساعد نبودن شرایط، روز بعد به دیدارشان برویم و قرار گذاشتیم منتظر خبرشان بمانیم.


صبح روز بعد که به دانشگاه می‌رفتم گوشی تلفن همراهم زنگ خورد، استاد شفیعی بود، قرار گذاشتیم ساعت 11 صبح.


خبر دیدار را به اطلاع همکاران رساندم و در آن ساعت و با کمی تاخیر راهی منزل پدر شهید بزرگوار شفیعی شدیم. به گرمی از ما استقبال کرد و البته مادر شهید بزرگوار هم همینطور.


از استاد شفیعی درخواست کردیم به یاد روزهای درس و مدرسه ما را ارشاد کند. با تواضع همیشگی این‌طور آغاز کرد: «خوبان شما هستید و آنهایی که خداحافظی کردند و رفتند و اغلب مردم ما این‌طور هستند.»


استاد ادامه داد: «اگر آنچه خداوند و ائمه اطهار از ما خواستند رعایت کنیم و ناسپاسی نکنیم، خداوند ما را ارهنمایی می‌کند. سپس حدیثی از امام صادق(ع) عنوان کرد با این عنوان که؛ وقتی چیزی از خداوند می خواهید اول بنگرید چه دارید و چه چیزهایی به شما عطا کرده است. آنوقت است که می‌بینید همه چیز دارید. اگر چیزی هم نسبت به سایران کم داشته باشید، این کمبود و نداشتن نیست. خداوند نعمت های فراوانی به ما داده است که به نظر نمی آوریم و فکر می کنیم نعمت همین خورد و خوراک است و چند روز زندگی در حالی که رفت و آمدها و صله رحم نعمت‌های خداست.


استاد شفیعی با بیان آیه ای از قرآن تشریح کرد: «وقتی در راه من باشید از چند طریق شما را راهنمایی می کنم. اول: راهنمایی برای سلامت. منظور از سلامت فقط سلامتی تن و جسم نیست بلکه سلامتی انسان و جامعه است. سالم نگه داشتن جامعه با سلامت خانواده محقق می شود که مهمترین عامل آن صله رحم است.


دوم: اهدنا الصراط المستقیم: شما را به راه راست هدایت می کنیم البته آنهایی که به حقیقت پیوستند. مانند شهدای کربلا و شهدای انقلاب که این نوع راهنمایی مختص خود خداوند است.


سوم: یهدی من الظلمات الی النور: هدایت می کند از تاریکی به روشنایی.خدا کند انسان در تاریکی قرار نگیرد. تاریکی فکری، تاریکی عقلی و در تاریکی نظام خانواده. اینکه خداوند ما را از تاریکی به روشنایی می برد این نعمت خداست. امیدوارم بتوانیم قدردان نعمت های خداوند باشیم و مراعات کنیم آنچه فرمودند.


وی ادامه داد: «امام علی(ع) فرمود در خفا گناه نکنید زیرا جایی گناه می کنید که قاضی شما را می بیند و چرا گناه می کنیم بعد می خواهیم استغفار کنیم. بترسیم از محکمه ای که قاضی آن خداوند است. پس چه بهتر است که انسان دست از گناه بکشد.


استاد شفیعی با تاکید بر اهمیت علم و دانش گفت: «تنها ثروت و خوشحالیم در زندگی این است که خداوند من را راهنمایی کرد تا معلم شوم. معلم در خدمت به بچه ها و پدران و مادران. خاطرات آن سال ها و بعد از آن برایم فراموش شدنی نیست. مردم و دانش آموزان قدرشناس معلمان خود هستند. از ما احوال پرسی می کنند، حتی کسانی که ما آنها را نمی شناسیم بعد از چندین سال مراسم و جشن می گیرند و ما را یاد می کنند و کتاب هدیه می دهند. اینها بهترین پس انداز و نعمت است و خدا را شکر می کنیم. چه نعمتی بالاتر از این که مردم از ما احوال بگیرند.


به اذان ظهر نزدیک شده بودیم و می دانستم که آماده می شود تا نماز را به جماعت در یکی از مساجد اقامه کند. خدافظی کردیم و با بدرقه گرم ایشان به دانشگاه برگشتیم. با خود فکر کردم رمز آرامش این استاد اخلاق چیست؟


درس های این دیدار تاکیدی بود بر نقش مدرسه و دانشگاه در تربیت نسل امروز و اینکه چگونه رفتار کنیم تا مردم پس از سال ها احوال ما را بگیرند و براستی چه نعمتی از این بالاتر.


انتهای پیام/

ارسال نظر