صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۳:۰۳ - ۲۹ بهمن ۱۳۹۵
راهب در گفتگو با آنا:

هیزم‌شکنان جای باغبانان ادبیات را گرفته‌اند/ گردانندگان کانون‌های ادبی را چه کسی تایید می‌کند؟

علیرضا راهب با انتقاد از روند برگزاری جلسات و کارگاه‌های شعر، می‌گوید: «امروز در ادبیات ایران، هیزم‌شکنان جای جنگل‌بانان را گرفته‌اند؛ جای کسانی را که ادبیات ایران را باغبانی می‌کردند را کسانی گرفته‌اند که تمام فاکتورهای ادبی را به حضیض کشانده‌اند. این وضعیت، نتیجه آن است که جلسات و کارگاه‌های ادبی را کوتوله‌های ادبی اداره می‌کنند.»
کد خبر : 159702

علیرضا راهب، شاعر و منتقد در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی آنا، با انتقاد از وضعیت جلسات و کارگاه‌های شعر گفت: «وضعیت نامطلوب آموزش ادبیات حرفه‌ای و رشد ذهنی نامناسب در فضاهای تنگ و تارک، سرنوشتی جز تبدیل شدن افراد به کوتوله‌های ادبی به همراه ندارد.»


وی با اشاره به وضعیت این جلسات در شهر تهران، ادامه داد: «متاسفانه در تهران، بزرگترین ضربه به ادبیات به عنوان هستی‌مندی ملی، کاملا مشهود است و در این راستا، سازمان‌ها و نهادهایی که برگزاری این جلسات را عهده‌دار هستند، با رویکردهای اشتباه فکر می‌کنند وظیفه‌شان تربیت سیاهی‌لشکرهای ادبی هستند.»


این شاعر با به چالش کشیدن شیوه اداره این جلسات، گفت: «مربیان این جلسات را چه کسانی ارزشیابی می‌کنند و بر چه اساسی مسئولیت اداره جلسات ادبی به این افراد سپرده می‌شود؟ عمده این افراد، چیزی از ادبیات واقعی نمی‌دانند و شعر را نمی‌شناسند. هیچ نظارتی در این زمینه وجود ندارد و به همین‌خاطر من به این جلسات می‌گویم، جلسات کوپنی!»


وی ضمن بیان این مطلب که بعضا اسامی برای کانون‌های ادبی انتخاب می‌شود که کاملا بی‌معنا و فاقد سنخیت با شعر هستند، اظهار داشت: «چرا کسی کارنامه این کانون‌ها را بررسی نمی‌کند تا مشخص شود عملکرد آن‌ها در تربیت و آموزش به حاضران در آن چیست؟»


راهب افزود: «من بسیاری از این گردانندگان جلسات ادبی را می‌شناسم که به زحمت توانسته‌اند مجموعه شعری منتشر کنند و در ادامه، با ایجاد جنجال‌های تبلیغاتی در فضای مجازی، به جذب فالوور پرداخته‌اند و برای خودشان شهرتی دست و پا کرده‌اند. گاهی با برخورد به بعضی از این موارد، از خودم می‌پرسم این شاعر کیست که مثلا 100 هزار نفر طرفدار دارد؟ بسیار خوشحال می‌شوم اما وقتی شعرش را می‌خوانم، به ضعف‌‌های اساسی شخص در شناخت از مبانی شعر پی می‌برم.»


شاعر مجموعه «عشق‌ پاره‌وقت» اظهار داشت: «در یک دوره‌ای ژورنالیسم بر ادبیات کشور سلطه پیدا کرده بود و یک‌سری با استفاده از امکانات مطبوعاتی، توانستند نوعی هرج‌ومرج‌طلبی‌ را به نام ادبیات پست‌ مدرنیسم جعل کنند؛ طوری که انگار ادبیات صاحب ندارد. حالا در زمانه‌ای هستیم که فضای مجازی بر ادبیات سلطه پیدا کرده و هر کسی می‌تواند بدون پشتوانه علمی، خودش را مدرس شعر معرفی کند و به تعریف ادبیات بپردازد.»


وی خاطرنشان کرد: «امروز در ادبیات ایران، هیزم‌شکنان جای جنگل‌بانان را گرفته‌اند؛ جای کسانی را که ادبیات ایران را باغبانی می‌کردند را کسانی گرفته‌اند که تمام فاکتورهای ادبی را به حضیض کشانده‌اند.. این وضعیت، نتیجه آن است که جلسات و کارگاه‌های ادبی را کوتوله‌های ادبی اداره می‌کنند.»


شاعر مجموعه «دو استکان عرق چهل‌ گیاه» ادامه داد: «کارگاه، یعنی کلاسی که در آن یک استاد در آن مرجعیت داشته باشد و همه شاگردان خودشان را با او کوک کنند و او به تربیت شاگرادان بپردازد، اما در حال حاضر هر کسی برای خودش کارگاه می‌گذارد و در فضای مجازی فراخوان منتشر می‌کند که: خانه‌دار و بچه‌دار! بشتابید و ثبت‌نام کنید.»


وی گفت: «اسامی این کارگاه‌ها هم در نوع خود جالب است. مثلا: «کارگاه نظریه‌های ادبی نقد ترانه امروز ایران». به قدری مهمل‌اند که فکر نمی‌کنم در هیچ کشوری بشود نظیر آن‌ها را پیدا کرد.»


راهب همچنین به تولید ترم‌های جعلی در ادبیات و شعر اشاره کرد و گفت: «بسیاری از افراد بدون اقتضا و نیاز، دست به معرفی ترم‌های جدیدی زدند که به نظر من حکم زنگوله به پای ادبیات و شعر را داشت؛ ترم‌هایی که با پیشوند‌هایی نظیر «فرا» مطرح شدند، آن‌هم در حالی که هنوز ساحت‌هایی در شعر وجود دارد که کسی آن‌ها را فتح نکرده است.»


وی افزود:‌ «هر کسی آمده بدون شناخت و آگاهی، دکانی برای خودش باز کرده است؛ دکان‌هایی که هیچ کدام ربطی به سیر حقیقی شعر و ادبیات ندارند و به فراخور نیاز‌های ادبی شکل نگرفته‌اند. این اتفاق‌ها، برای زبان و ادبیات ما تهدید به شمار می‌رود و متاسفانه در بسیاری از موارد هیچ داوری هم وجود ندارد. بزرگتر‌های ما نظاره‌گر این وضعیت هستند و آن‌هایی که به قول معروف از جشمه آب می‌خورند، به اتفاقات این چنینی خیره می‌مانند.»


راهب با انتقاد به سازمان‌هایی که در سال‌ها و دهه‌های اخیر جلسات اینجنینی را برنامه‌ریزی کرده‌اند، اظهار داشت: «وقتی به آن‌ها می‌گوییم از اساتید مطرح و کارکشته استفاده کنید که مکاتب ادبی و اصول نقد را بشناسند، می‌گویند هزینه‌اش زیاد است. آن‌وقت در را به روی کسانی باز کرده‌اند که هنوز دست چپ و راست‌شان را در ادبیات نمی‌شناسند.»


وی گفت: «به نظر من برگزارکنندگان این جلسات فکر می‌کنند ادبیات را می‌توان با هر کسی و به هر شکلی تولید کرد؛ مثل دستگاه تشتک‌سازی! در حالی که مدیریت فرهنگی با مفهوم تولید ادبی آشنا نیست و ضروت‌های آن را نمی‌شناسد.»


این شاعر و منتقد ادبی درباره متوقف ماندن جلسات ادبی شناخته شده و اثربخش در سال‌های اخیر، توضیح داد: «بسته شدن این کارگاه‌ها که ستون‌های محکمی در ادبیات ما بودند، دلایل مختلفی داشت. خیلی‌ها احساس کردند در فضای موجود، به در بسته می‌زند. البته بایدها و نبایدها و ممنوعیت‌هایی زیادی هم سر راه آن‌ها قرار گرفت که مانع از تداوم کار آن‌ها شد.»


وی ضمن بیان این‌که انحراف و انقراض در زبان آغاز شده است، گفت: «نوجوان 15 ساله به شیوه‌ای صحبت می‌کند که من به عنوان کاربر تخصصی زبان، صحبت‌های او را نمی‌فهمم. این یعنی گونه دومی از زبان ایجاد شده که گونه اصلی را تهدید می‌کند.»


راهب اظهار داشت: «با این رویه، چند سال بعد می‌بینیم دیگر معنی درستی از شعر باقی نمانده است و تعارف اشتباه از زیبایی شناسی، در شعر مرسوم می‌شوند. همان اتفاقی که در موسیقی رخ داد؛ افرادی که تنها به درد مدل شدن لباس و ساعت می‌خورند، فاتحه موسیقی در ایران را خوانده اند به طوری که اگر سالی 4-5 آلبوم موسیقی خوب منتشر نشود، می‌شود مرگ مطلق موسیقی را اعلام کرد.»


وی ادامه داد: «وقتی ناهنر، مورد پذیرش جامعه قرار بگیرد، می‌شود هنر! و وقتی ناشعر مورد پذیرش جامعه قرار بگیرد، دیگر به عنوان شعر شناخته می‌شود.»


این شاعر خطاب به مدیران فرهنگی گفت: «مدیران و متولیان علوم انسانی و فرهنگ! شما موظف‌اید با ایجاد زمینه مناسب برای تولیدات ادبی و فرهنگی، ایران را نجات بدهید. تا به حال هرآنچه دیده‌ایم، خلاف این وظیفه بوده است چراکه این تصور وجود داشته که تولید ادبی هم چیزی است که شما باید زیر آن را امضا کنید.»


وی خاطرنشان کرد: «اگر امروز این رویه‌ اصلاح نشود، روزی خواهد رسید که مجبور خواهید بود با صرف هزینه‌های چند برابری، از افراد بخواهید چیزی تولید کنند که مطابق با تعریف شما، ادبیات است. آن روز دیگر، زمان انقراض فرا رسیده است. پس امروز برای ایجاد بستر مناسب، سرمایه‌گذاری کنید.»


انتهای پیام/

ارسال نظر