صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۱۴ - ۲۷ بهمن ۱۳۹۵
حمید میرزاده*

راز پیراهن یوسف در حیات و ممات آیت‌الله

کد خبر : 159248

نور جان در ظلمت‌آباد بدن گم کرده‌ام


آه از این یوسف که من در پیرهن گم کرده‌ام


شاید اگر بخواهیم آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی را در یک عبارت یا چند جمله توصیف کنیم، زندگی و سرنوشت ایشان، مثل سرنوشت پیراهن حضرت یوسف(ع) است که در سه برهه از زندگی آن حضرت نمایان است؛ برهه اول زمانی بود که بدخواهان پیراهن حضرت یوسف را «بدَم کَذب» به خون دروغین آغشته کرده و حضرت یعقوب(ع) آن دروغ را نپذیرفت و حقیقت برملا شد؛ این ماجرا درست مثل ماجرای ترور آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی و شایعه شهادت ایشان بود که گروه فرقان مرتکب شد و حضرت امام خمینی(ره) در مورد ایشان فرمودند «هاشمی زنده است تا نهضت زنده است.»


در برهه‌ای دیگر به حضرت یوسف (ع) تهمت زدند و گفتند پیراهن وی در قصر فرعون از جلو پاره شده است اما این دروغ نیز فاش و برملا شد که آن پیراهن از پشت و در حین فرار آن حضرت از معصیت پاره شده است؛ «قدّ من دُبُر» درست همان‌گونه که سیل تهمت‌ها و افتراهای ناروا در 60 سال مبارزه آیت‌الله‌ هاشمی به ویژه در سالیان اخیر بر ایشان روا شد و بی‌پایه و ‌اساس بودن آنها و اثبات پاکدامنی ایشان که بعد از انقلاب ثروت ایشان کمتر از قبل انقلاب بوده و حتی حقوق ماهیانه کمی می‌گرفته و اجاره‌نشین بوده، روشن شد و بعد هم با ارتحال جانگدازشان در یک بیمارستان ساده دولتی، چگونگی امر بر همگان اثبات شد.


و اما سومین بار که داستان پیراهن حضرت یوسف(ع) در قرآن مجید مطرح می‌شود، زمانی است که پیراهن او را بر چشمان یعقوب(ع) که از دوری‌‌اش نابینا شده بود، می‌اندازند و به اذن خدا دوباره بینا می‌شود؛ «فارتد بصیرا» حال شاهد آن هستیم که به همان شکل ارتحال آیت‌الله‌ هاشمی باعث همبستگی مردم شد که نتیجه بینایی است و این کرامتی بود که از ایشان دیدیم. سرنوشت زندگانی آیت‌الله‌ هاشمی در قسمت سوم همچون سرنوشت پیراهن حضرت یوسف است که باعث بینایی مردم شد که خادم واقعی خود را شناختند، هرچند عده‌ای قدر خدمات او را ندانستند اما این مردم بودند که دانستند و میلیونی به تشییع پیکرش آمدند.


آری امروز بر همگان روشن است که آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی یک قهرمان ملی و امیرکبیر ثانی، قهرمان مبارزه با استبداد و استعمار، یک شخصیت جهانی و یک انقلابی مظلوم بود. امروز نه تنها دانشگاه آزاد اسلامی پدر معنوی خود را از دست داد بلکه ملت شریف ایران از یک فرزانه معتدل، و جهان از یک تئوری‌پرداز برجسته محروم شد که هیچ‌گاه تاریخ، پژواک ندای حق‌طلبی و یک عمر مبارزه مخلصانه ایشان در مسیر حق و عدالت را از یاد نخواهد برد.


کارنامه درخشان


بی‌شک نام بلند این شخصیت جهانی و کم‌نظیر در دوران معاصر بر تارک تاریخ پرافتخار ایران چون ستاره‌ای تابناک در کنار نام شهدا و امام شهدا و بزرگانی چون امیرکبیر خواهد درخشید.


کارنامه درخشان آیت‌الله‌ هاشمی در تمام مبارزات قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی، فرماندهی شجاعانه دفاع مقدس و سهم ایشان در مدیریت مدبرانه نظام جمهوری اسلامی ایران در سنگرهای ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست‌جمهوری، ریاست مجلس خبرگان و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ذخیره گرانبهایی برای علو درجات این رادمرد بزرگ خواهد بود.


به راستی آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی دانشمندی قرآن‌پژوه، مجاهدی نستوه و مدیری استراتژیست بود که نماد مقبول تفکر اجتماعی، محور وحدت در جامعه و تفکر اعتدال و مایه فخر روحانیت است اما با همه صلابتی که داشت، بسیار مظلوم بود.


فردی که به معنای واقعی کلمه اصولگراترین اصلاح‌طلب و اصلاح‌طلب‌ترین اصولگرا بود که علاوه بر اخلاق نیکو و اخلاص در شخصیت، داشتن روحیه بالا و تدبیر و امید در سراسر زندگی‌اش مشاهده می‌شد.


آیت‌الله‌‌ هاشمی رفسنجانی با شجاعت، دوراندیشی و درایت منحصربه‌فرد خود چه قبل و چه بعد از انقلاب منشاء تحولات بزرگ اجتماعی، سیاسی و... بود، بنابراین در تاریخ معاصر ایران، شخصیتی با این عمق نفوذ خیلی کم وجود دارد که در نهادینه کردن نظام جمهوری اسلامی و تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه، همانند ایشان نقشی تعیین‌کننده داشته باشند.


سنگ صبور انقلاب


ایشان قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یار و همراه امام (ره) و مقام معظم رهبری و سنگ صبور انقلاب بود که با صبر، سعه صدر و تدبیر، بحران‌ها را از سر کشور و انقلاب دور می‌کرد. ایشان یک تکیه‌گاه مردمی و یک لنگر تعادلی نیز برای ایران بود که ردپای پرصلابت مدیریتی ایشان در همه حوزه‌ها نمایان است.


چه بسا کمتر مدیری را در جمهوری اسلامی سراغ داریم که به اندازه آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی حوصله شنیدن مشکلات مردم را داشته باشد. آن اسطوره پایداری و پایمردی، هرگز پیمان خود با امام راحل و مقام معظم رهبری را نشکست.


فراموش نکنیم که آیت‌الله‌ هاشمی(ره) آرزوهای بزرگی برای ایران داشت. غصه رفاه مردم و توسعه ایران از دغدغه‌های همیشگی ایشان بود و اینجانب در طول سال‌های طولانی همکاری با آیت‌الله، هرگز حرکتی ریاکارانه از ایشان مشاهده نکردم و دلیل ماندگاری نام ایشان و علاقه مردم، همین اخلاص و خالی از ریا بودن آیت‌الله بود که به‌حق نام ایشان را در تاریخ ایران ماندگار کرد.


پژوهش‌های قرآنی


متأسفانه کوشش‌های علمی و پژوهش‌های قرآنی ایشان پشت پرده فعالیت‌های سیاسی و مدیریتی ایشان پنهان مانده است و این وظیفه ماست که تألیفات ارزشمند ایشان را بازنشر کرده و در اختیار جوانان قرار دهیم، چرا که شخصیت چندبعدی و چندوجهی آیت‌الله باعث شده بود علاوه بر مدیریت اجتماعی و سیاسی، دانشمندی سطح بالا در زمینه قرآن باشند و به عنوان قرآن‌پژوهی برجسته شناخته شوند.


در اینجا نباید از این نکته غافل شد که آیت‌الله چه قبل از انقلاب و چه پس از آن، خدمات بزرگی برای تثبیت و استقرار نظام و توسعه و آبادی کشور انجام داده است که از جمله آن می‌توان به تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی که موجب توسعه علمی، پژوهشی، فرهنگی، اقتصادی و... کشور شد، اشاره کرد.


تاسیس دانشگاه


اینگونه بود که سی و چند سال پیش دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان ماندگارترین یادگار آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی با دوراندیشی و دلسوزی ایشان نسبت به مردم، تأسیس شد و امروز با تأثیرات بسیاری که در زمینه‌های اجتماعی، علمی و فرهنگی ایران دارد، یادگار جاودان و صدقه جاری‌ای برای روح بلند ایشان است.


البته باقیات صالحات آیت‌الله‌‌ هاشمی منحصر به دانشگاه آزاد اسلامی نیست، بلکه ایشان در بسیاری از عرصه‌های نظام و در تمامی مسئولیت‌هایی که برعهده داشت، منشاء تحول، نوآوری و نهادینه‌سازی امور اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... بود.


در واقع آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی(ره) حتی اگر بنیانگذار و بانی این همه تحولات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و علمی نبود، با تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی و نهادینه کردن تحصیلات دانشگاهی در شهرهای کوچک و بزرگ سراسر کشور، بازهم به عنوان یکی از بزرگترین خادمین ملت از ایشان یاد می‌شود و وجود دانشگاه آزاداسلامی یادگاری جاودان برای ایشان خواهد بود.


ایشان دانشگاه را به مثابه فرزند خود می‌دانست و علیرغم همه کارشکنی‌ها و حسادت‌ها، از آن مراقبت می‌کرد به طوری که مجموعه دانشگاه آزاد اسلامی با انرژی و روحیه آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی توانست کارهای سختی را انجام دهد و هر جایی که امور دانشگاه به خاطر کارشکنی‌ها و حسادت‌ها دچار مشکل می‌شد، حمایت‌های بی‌دریغ آیت‌الله کارگشا بود؛ آری اینگونه است که امروز رد پای مدیریت باصلابت و انگشت سلیمانی آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی در تمام حوزه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و علمی کشور مشاهده می‌شود.


این در حالی است که آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی جای خالی امیرکبیر را هم در عصر حاضر پر کرده بود و با تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی، ایران را در مسیر توسعه علمی قرار داد و در واقع آبروی علمی پژوهشی برای ایران به ارمغان آورد.


اگرچه امیرکبیر با تاسیس دارالفنون کار زیبایی را اما ناتمام در جهت توسعه علمی ایران شروع کرد، اما ما امروز خدا را شاکریم که آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی با تأسیس 400 واحد دانشگاهی به مثابه 400 دارالفنون، ثمرات باغ دانشی را که کاشته بود به عینه دید.


دستش ببوسم دستان او بوسیدنی بود


گل‌های باغ دانشش بوییدنی بود


عصاره خوبی‌ها


در واقع اینجانب شناختی را که ظرف 37 سال همکاری با آیت‌الله‌ هاشمی (ره) داشتم، می‌توانم در یک جمع‌بندی، در کلمات زیر خلاصه کنم:‌ هاشمی مظلوم بود مثل بهشتی؛ یار امام و رهبری؛ پناهگاه مردم؛ قهرمان ملی؛ قهرمان مبارزه با استبداد و استعمار؛ دانشمند قرآن‌پژوه؛ مدیر استراتژیست؛ سردار سازندگی؛ فرمانده پیروز جنگ؛ نماد مقبول تفکر اجتماعی معتدل و فراجناحی؛ شخصیت ملی و بین‌المللی؛ مجاهد نستوه و انقلابی؛ مجتهد مسلم؛ امیرکبیر ثانی؛ دورنگر و آینده‌پژوه؛ سنگ زیرین آسیاب انقلاب؛ سنگ صبور ملت ایران؛ خوش‌اخلاق و متواضع؛ سینه‌فراخ و روی گشاده و نرم‌خو، باصفا و با لبخندی ملیح؛ ظاهر و باطنی یکسان؛ مرد روزهای سخت و بحران‌ها؛ مرد خدا و دین‌باور و بااخلاص و بی‌ریا؛ استوانه انقلاب؛ اصولگرای اصلاح‌طلب؛ اصلاح‌طلب اصولگرا؛ مرد تکرارنشدنی تاریخ ایران؛ بنیانگذار بزرگترین دانشگاه حضوری جهان؛ سیاستمدار و سیاست‌ورز باتدبیر؛ اسطوره زمانه؛ فخر روحانیت و انقلاب؛ مرد استقامت؛ مبارز انقلابی؛ نوآور در صحنه جهاد و اجتهاد و سیاست و آزاداندیشی؛ تاریخ‌ساز؛ تشکیلاتی و برنامه‌ریز؛ نماد وحدت ملی؛ موثر در تاریخ 60 ساله اخیر ایران؛ انقلاب‌محور و مردم‌محور؛ لنگر تعادل اجتماعی ایران؛ استوانه خردمندی؛ تفکر عدالت‌محور؛‌ هاشمی جان جاویدان ایران؛‌ هاشمی عصاره همه خوبی‌ها بود.


درد فراق


اگرچه امروز دانشگاه آزاد اسلامی بزرگترین حامی و پشتیبان خود را از دست داده است، اما وظیفه ماست تا زمانی که توفیق خدمت داشته باشیم، برای اثربخشی بیشتر آن تلاش کنیم و تمام تلاش خود را برای تحقق آرزوها و اهداف آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی با قدرت، جدیت، پاکدامنی و دلسوزی در دانشگاه آزاد اسلامی انجام دهیم، امیدوارم خداوند روح پرفتوح این قهرمان ملی را که در قلب مردم کشور جای دارد با اولیا و انبیای الهی محشور کند.


در پایان از زبان حافظ شیرین‌سخن، داد دل و درد جانکاه فراق دوست و یار و رئیس بی‌همتای خود را عیان می‌کنم:


یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود


دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود


راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک


بر زبان بود مرا آنچه تو را در دل بود


در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز


چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود


بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق


مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود



* رئیس دانشگاه آزاد اسلامی



منبع: روزنامه اطلاعات


انتهای پیام/

ارسال نظر