چند مصداق از تغییر سبک زندگی مردم به واسطه انقلاب
انقلاب اسلامی ایران، قبل و حین و بعد از شکل گیری، زمینه ساز تغییرات مثبتی در سبک زندگیِ مردم شد تغییراتی که شاید خیلی از افراد جامعه، به روند شکل گیری و اتفاق افتادنش آگاه نبودند اما با آن همراه شدند.
کد خبر : 157688
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از خراسان، برخی از مهم ترینِ این تغییرات را باهم مرور می کنیم.
شخصیت امام خمینی(ره) و نفوذ و محبوبیتش در میان مردم، باعث می شد بسیاری از ایرانی ها، سعی کنند در زندگی، شبیه ایشان باشند. سربه زیری، حق طلبی، حرّیت، ساده زیستی، کمک به هم نوع و حتی جزئیاتی مثل جشن عروسی های ساده که در مساجد برگزار می شد، از مصداق های این تلاش برای تغییر سبک زندگی است.
روز های انقلاب بود و راهپیمایی های باشکوه و شعار های هماهنگ. این هماهنگی و از ته دل فریاد زدن برای رسیدن به هدفی مشترک را تنها روح انقلاب می توانست خلق کند. همدلیِ عمیقی که یک باور مشترک در مردم شکل داده بود. همدلی و دلسوزی که باعث می شد زنان خانواده، هر روز صبح دست بچه ها را بگیرند و به راهپیمایی بروند. مغازه داران، جنس های ضروری را به دست انقلابیون برسانند یا شب های حکومت نظامی، مردم درِ خانه هایشان را برای پناه دادن به فراری های احتمالی، باز بگذارند.
مطالعه کتاب یا حتی بخش ها و بریده هایی از یک کتاب و جزوه برای آگاهی بیشتر از وضعیت موجود و شرایط ایده آل، از جمله رفتار های تازه ای بود که به طور معمول افراد روشنفکر به تحصیلکرده ها پیشنهاد می کردند و قشر دانشجو و دانش آموز هم در خانواده ها جا می انداختند. یک تغییر فرهنگی که به یک رویه همگانی تبدیل شد و این اشتیاق و عطش به حدی بود که در وانفسای کمبود کتاب، هر کتاب به بخش های مختلف تقسیم می شد و هر چند صفحه در اختیار یک نفر قرار می گرفت و به همین ترتیب، فصل های مختلف یک کتاب، دست به دست می چرخید.
خیلی از مردم شاید تا قبل از انقلاب، به شیوه ای معمولی و باتوجه به فرهنگ خانوادگی و طبقه اجتماعی شان حرف می زدند ولی حال و هوای انقلاب و روز های بعد از آن، واژه های جدیدی به گفتمان عمومی کشور اضافه کرد که یک جورهایی، حرف زدنِ پیر و جوان و فقیر و غنی شبیهِ هم شد. «رسیدگی به مظلومان جهان»، «مبارزه با امپریالیسم جهانی»، «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و... از همین کلیدواژه هاست که همه، چه افراد تحصیلکرده و چه مردمِ کوچه و بازار از آن استفاده می کردند.
فرض کنید هر لحظه ممکن است خودرو های ژاندارمری شما را در حال دیوار نویسی گیر بیندازند و بعدش هم دستگیری و کتک و شکنجه در انتظارتان است. یا اعلامیه هایی در کیف و زیر لباستان دارید که در صورتِ گیرافتادن، کمترین حکمشان حبس و شلاق است. با این حال هر شب برای دیوارنویسی به کوچه و خیابان می روید و هر روز در مدرسه و دانشگاه، اعلامیه دست به دست می کنید!
این روحیه متفاوت و متعالیِ مردم ایران در روز های بعد از انقلاب، تا سال های جنگ تحمیلی هم تداوم یافت و در شکل و قالب های گوناگون، ظهور و بروز داشت. هویت گرفتنِ مساجد به عنوان محور مرکزیِ دورهمی های مردم برای جمع آوری کمک های مردمی به جبهه ها، کمک های خالصانه مردم به رزمندگان که از مبالغ کلانِ حجره داران بازار تا یک شال گردنِ ساده که مادر پیری بافته بود و چند دانه مغز گردو که یک دانش آموز دبستانی با دست های خودش پوست کنده بود را شامل می شد و واژه و مفهوم «گلزار شهدا» که به واسطه شهادتِ رزمندگان در جبهه ها، شکل گرفت و آخر هر هفته، محلی برای نمازجماعت و مداحی و سینه زنی مردمِ داغدیده بود، از جمله این تغییرات است.
انتهای پیام/