صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۱۳ - ۱۹ بهمن ۱۳۹۵
در نشست علمی «چیستی و شاخص‌های فرهنگ دانشگاهی»

قانعی‌راد: ساختار دانشگاه در ایران باعث سرقت علمی می‌شود/ دانشگاهیان قربانی ساختار دانشگاه‌ها هستند

نشست علمی «چیستی و شاخص‌های فرهنگ دانشگاهی» روز گذشته با حضور دکتر محمدامین قانعی‌راد عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، دکتر خسرو باقری و دکتر حسین مصباحیان اعضای هیات علمی دانشگاه تهران در دانشکده علوم‌اجتماعی این دانشگاه برگزار شد.
کد خبر : 157038

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، محمدامین قانعی‌راد، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در این جلسه گفت: «من می‌خواهم بگویم که در حوزه فرهنگ دانشگاهی چه راه‌حل‌هایی می‌توانیم ارائه دهیم. در ابتدا باید بگویم که دانشگاه در ناخودآگاه خود یک ارتباط نهادین با یک نهاد دیگر دارد و تحت‌تاثیر یک فرهنگ نهادین دیگر قرار دارد. در قرون وسطی یک فرهنگ کلامی و یک فرهنگ فراغت در دانشگاه حاکم بود. در این دوران دانشگاهی منتزع از نهادهای جامعه نداریم. بعد از این دوران و در دوره جدید چیزی که اهمیت پیدا کرد فرهنگ کار در مقابل فرهنگ فراغت بود. جهت‌گیری جامعه مدرن هم مبتنی‌ بر تقسیم کار است و به همین دلیل فضای فرهنگ از فراغت به کار تبدیل شده است. شاید بگوییم در دوره جدید فرهنگ کار بر دانشگاه حاکم بوده است و اکنون که 300 سال گذشته است هنوز هم همان فرهنگ کار و کارآفرینی حاکم است؟ در این 300 سال چه اتفاقی در دانشگاه افتاده است؟ در پاسخ باید بگوییم در این مدت زمان دو الگو یعنی الگوی برآمده از فرهنگ کار و الگوی برآمده از فرهنگ فراغت با هم در جدال بودند و اکنون شاهد این هستیم که فرهنگ کار هر روز پیروزتر می‌شود.»


رئیس سابق انجمن جامعه‌شناسی ایران بر فرهنگ‌های حاکم بر دانشگاه در ادوار گذشته اشاره کرد و گفت: «آگاهی کلامی یک آزادی عمومی بود نه تخصصی. یک عالم دینی خود را متخصص یک حوزه خاص نمی‌دانست و نگرش جامع‌تری داشت؛ اسپنسر در حوزه جامعه‌شناسی معتقد است که علم برای اقتدارگرایی و استقلال‌نگری و دلیل‌آوری موثر است. در حالی که آموزش کلامی ما را به تبعیت از اقتدار موجود سوق می‌دهد. صاحب‌نظران زیادی معتقدند که تخصص، یک دید محدود به افراد می‌دهد و بنابراین باید دید جامع‌تری مانند همان‌چیزی که در قرون وسطی بود به عنوان یک دستاورد مثبت در نظر گرفته شود. بعد از گذشت مدت‌زمانی، این تخصص مورد نقد قرار گرفت و در مقابل آن فرهیختگی مطرح شد. فرهیخته کسی است که می‌تواند به قضاوت‌هایی فراتر از حد برسد. اولین‌ کسانی که فرهیختگی را مطرح کردند که دانشگاه باید انسان فرهیخته را تربیت کند، کسانی بودند که با عنوان اومانیست‌ها از آنها نام می‌برند.»


او افزود: «چیز دیگری که در امتداد رشد دانشگاه مطرح شد، این بود که اگر یک عامل دیگر وارد دانشگاه شود، باعث می‌شود تا از فرهنگ تخصص کاسته شود و انسان فرهیخته تربیت شود. عده‌ای معتقد بودند که باید فرهنگ فلسفی را وارد کنیم. عده‌ای هم به ادبیات انگلیسی اعتقاد داشتند و گروه دیگری هم فرهنگ زیباشناسی را مطرح می‌کردند، به همین ترتیب کسان دیگری هم خواستار بازگشت فرهنگ دینی اما این‌بار نه در قالب حقیقت مسیحی به دانشگاه بودند که انسان به چیزی فراتر از خود معتقد باشد.»


قانعی‌راد نقدهایی که به این رویکردها وجود دارد را توضیح داد و گفت: «به نظر می‌رسد که این موارد در ماهیت تقسیم کار نمی‌تواند تاثیری داشته باشد. ما اکنون پزشکانی را داریم که جراحی خود را انجام می‌دهند و ممکن است عضو یک انجمن ادبی هم باشند. ما پزشکانی را داریم که وضو می‌گیرند، جراحی را انجام می‌دهند و بعد از آن زیرمیزی خود را هم می‌گیرند. این انتقادها را جامعه‌شناسان به رویکرد انسان‌گرایانه و انسان فرهیخته مطرح می‌کنند و بیشترین نقد به دیدگاه فلسفی است که بسیار انتزاعی است. جامعه‌شناسان معتقد بودند که باید به سوی الگوی دیگری برویم. دورکیم، مانهایم و دیگران کسانی بودند که با مفهوم تخصص برخورد کردند. من می‌خواهم بگویم دانشگاه افیون دانشگاهیان است. آنچه که باعث بی‌تاثیری دانشگاهیان و ناکارآمدی آنها می‌شود، تخصص است. جامعه‌شناسان الگویی را مطرح کردند که اتفاقا الان هم الگوی دانشگاه ما است و من اسم آن را "فرهیخته متخصص" گذاشته‌ام. مثلا اگر در دانشگاه‌های مهندسی بحث آموزش‌های مهندسان را راه‌اندازی کنیم تا بتوانند مسئولیت اجتماعی داشته باشند و فرهنگ خود را با جامعه ارتباط دهند، می‌توانیم فضایی را ایجاد کنیم که متخصصان و مهندسان با هم گفت‌وگو کنند.»


عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در ادامه گفت: «یک زمان بحث تعهد و تخصص مطرح شد که علی‌رغم همه ضررهایی که داشت چیزهای خوب هم در آن پیدا می‌شد. راهی که الان مسئولان در پیش گرفته‌اند تا دانشگاه را آن‌گونه که می‌خواهند بسازند، یک راه انتزاعی است. این کار ما دانشگاهیان را در برابر مسئولیت خود ناشکیبا می‌کند. آنقدر می‌گویند جامعه‌شناس اسلامی که من تبدیل به مداح می‌شوم، در حالی که من مداح نیستم. متاسفانه در حال‌حاضر افراد زیادی به اسم متخصص سرشان را در لاک خود فرو برده‌اند. در کشور بحران‌های زیادی وجود دارد و جامعه‌شناسان زیادی هم فعالیت می‌کنند، اما کسی حاضر نیست پا فراتر از حوزه خود بگذارد.»


او افزود: «متاسفانه دانشگاه در ایران در حال تخصصی‌شدن‌ است. مثلا دانشگاه‌های مهندسی را به اسم صنعتی شریف، خواجه‌نصیر، امیرکبیر و ... ایجاد کرده‌ایم. در حالی که همان پلی‌تکنیک سابق خیلی هم بهتر بود. من اینها را دانشگاه نمی‌دانم، اینها کالج فنی هستند. دانشگاه مفهوم خاصی دارد. متاسفانه فقط ایران و کوبا هستند که در جهان دانشگاه‌های علوم‌پزشکی این‌چنینی دارند. ما چرا می‌گوییم دانشگاه علامه‌طباطبایی دانشگاه نیست؟ چون فقط ادبیات دارد و علوم انسانی، در حالی که همه رشته‌ها باید در دانشگاه وجود داشته باشد و در خوابگاه‌های دانشجویی باید دانشجویان با تخصص‌های متفاوت در کنار هم قرار بگیرند.»


قانعی‌راد به مشکلاتی که ساختار دانشگاه برای دانشگاهیان ایجاد کرده است، اشاره کرد و گفت: «من جامعه‌شناس، معلم اخلاق نیستم، بلکه ساختارها را نقد می‌کنم. متاسفانه ساختار ما را به چاپ کردن مقاله و پول درآوردن و ارتقا دادن خود ترغیب و مجبور می‌کند و سنگینی زیادی هم دارد. دانشگاهیان در ایران قربانی ساختار دانشگاه شده‌اند. این ساختار سرقت علمی ایجاد می‌کند. تخصصی‌شدن زودهنگام که الان از دبیرستان هم عبور کرده و به سوی دبستان می‌رود، نتیجه این است که همه را به چشم نیروی کار نگاه می‌کنند. وقتی تخصص فقط یک تخصص می‌شود غیرانسانی است و باید تخصص‌های مختلف در کنار هم جمع شوند.»


او گفت: «اتفاقاتی مثل حادثه پلاسکو همان‌طور که در جلسه دیگری هم بیان کرده‌ام، از دید من به عنوان یک جامعه‌شناس عادی است. شورای شهر تهران اکنون که 10 سال از عمر انجمن جامعه‌شناسی ایران می‌گذرد، هنوز یک بار از ما دعوت نکرده است تا گفت‌وگویی شکل بگیرد و مشکلات را از دید خود با آنها مطرح کنیم.»


این استاد دانشگاه از نبود درک درست در استفاده از تخصص‌ها در مراکز و دستگاه‌های مختلف ابراز تاسف کرد و گفت: «من وقتی که می‌خواستم وارد وزارت علوم شوم، قبل از آن در وزارت بهداشت بودم، هنگام جدایی از وزارت بهداشت، به من گفتند متاسفانه و حیف که شما به درد ما نمی‌خورید و تخصص شما به کار ما نمی‌آید. متاسفانه آنها درک نمی‌کردند که یک جامعه‌شناس چه کمک‌هایی می‌تواند به حوزه بهداشت کند.»


انتهای پیام/

ارسال نظر