مراسم گرامیداشت سالروز ورود امام به ایران با حضور خانواده آیتالله هاشمی/ چشمان اشکبار محمود دعایی در فرودگاه مهرآباد
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، در این مراسم چهرهها و شخصیتهایی همچون زهرا مصطفوی دختر امام خمینی(ره)، عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی، مجید انصاری معاون حقوقی رئیس جمهوری، محمود علوی وزیر اطلاعات، حسین هاشمی استاندار تهران، زهرا احمدیپور معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان میراث فرهنگی و شخصیتهایی نظیر حجج اسلام قدرتالله علیخانی، محمود دعایی، میرتاجالدینی و فاطمه راکعی حضور داشتند.
همچنین عفت مرعشی و یاسر هاشمی رفسنجانی، همسر و فرزند مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز در مراسم حضور پیدا کردند.
در این مراسم، سید محمود دعایی ضمن تسلیت مجدد به مناسبت رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی درباره پیروزی انقلاب اسلامی ایران گفت: بنا نبود سخن بگویم. سخنران اصلی برادر دانشمند انصاری هستند. برای من گران است با خاطراتی که از آقای هاشمی بیان شد، بر نفسم تسلط داشته باشم. من فراموش نمیکنم که آقای هاشمی سال قبل با دردمندی گفت پاداش خوبی به یادگار امام ندادیم.
او افزود: در سه مقطع شاهد صلابت و ایمان به راه امام بودم. در اوایل سفری که امام قصد هجرت داشتند به مرز کویت رفتند. از نقطهای که در آن آرامش داشتند در حال عزیمت به محل ناشناختهای چون کویت بودند. ما ناراحت بودیم ولی امام ما را دلداری میداد. حاج احمد آقا گریه میکرد و اشک میریخت. امام از مرز عبور نکردند و مقدور نبود به کویت بروند. برگشتند و دو روز بعد قرار شد ایشان به پاریس بروند. من به عنوان رابط بیت امام با دولت عراق حامل پیامی بودم.
مدیر مسئول روزنامه اطلاعات گفت: مسئول امنیتی عراق گفت تو موظف هستی این پیام را به امام بدهی که اگر فرانسه هم شما را نپذیرفت به عراق برگردید و شما ممنوعالورود هستید. من به امام نگفتم ولی به حاج احمدآقا گفتم. امام به کشوری میرفت که احتمال نپذیرفتن وجود داشت و ممنوعالورود هم بودند. من در پرواز انقلاب برای ورود به ایران هم بودم و در همه این سفرها آرامش و اطمینان را در چهره امام دیدم.
او با بیان اینکه «امروز در اینجا گرد آمدهایم تا خاطرهای را تجدید کنیم»، گفت: این انقلاب پیروز شد، چون ملت ایران از هر گروهی متحد پشت امام و رهبرش جمع شد و رژیمی که جهان از او حمایت میکرد را شکست داد. رمز این پیروزی انسجام و اتحاد بود. این همدلی و اتحاد را باید ادامه بدهیم. من شاهدم امام در همین سالن وقتی پشت تریبون ایستاد نمایندگان مختلفی از گروههای متعددی هم آمدند. روشنفکران، روزنامهنگاران و دگراندیشان هم بودند. اصغر صدر حاج سیدجوادی هم بود. هق هق میکرد. گفتم چرا گریه میکنی؟ گفت به صلابت و ایمان او رشک میورزم که با اتکا به مردم با این رژیم در افتاده است. اینها اشک شوق است.
وی در ادامه گفت: باید این وحدت را حفظ کنیم.
سخنرانی کوتاه سید محمود دعایی در حالی انجام شد که چشمان وی به دلیل ارتحال آیتالله هاشمی رفسنجانی گریان بود.
انتهای پیام/