صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۰۷ - ۰۲ بهمن ۱۳۹۵
حامد حیدری *

سه پرده از تراژدی پلاسکو

کد خبر : 152466

یکم، مسئولین، پلاسکو سوخت تا این بار جدی‌تر از همیشه توان سازمان‌های مرتبط را برای مقابله با بحران‌هایی از این دست به چالش بکشد و یک علامت سؤال جدی روبروی توان مقابله آن‌ها با تبعات زلزله احتمالی تهران قرار دهد. قهرمان نامیدن آتش‌نشان‌های فداکار-که بحق شایسته چنین عنوانی‌اند- چیزی از بار مسئولیت آقایان کم نمی‌کند. همان‌طور که مقصر نامیدن مردمی که در محل حادثه تجمع کردند، توجیهی برای قصورهای مختلفی نیست که این فاجعه را رقم زد. چرا پلاسکو مجهز به سیستم اطفای حریق نبوده است؟ آیا مسئولین شهرداری نمی‌توانستند کسری از قاطعیت خود در تخریب طبقه هفتم پاساژ علاالدین را برای الزام متولیان پلاسکو در تجهیز این پاساژ به چنین سیستمی خرج کنند؟ آیا اگر آتش‌نشانی تجهیزات مورد نیاز مانندنردبان‌های بلند و بالگردهای آبپاش را در اختیار داشت نیازی به حضور نیروی انسانی در طبقات و تجمیع آن‌ها در یک طبقه وجود داشت؟ چرا آتش‌نشان‌ها به وسایلی که محل حضور آن‌ها را مشخص کند مجهز نبوده‌اند؟ سؤالاتی از این دست بسیار است که در انتظار پاسخ مسئولین نهادهای مختلف خصوصاً شهرداری و آتش‌نشانی خواهد ماند.


دوم،مردم، عده زیادی آمدند و بنا بر گفته‌ها باحضورشان مانع تسریع امدادرسانی شدند. عمدتاً نیز دو گروه در چنین صحنه‌هایی حاضر می‌شوند، یکی برای کمک و دیگری برای تماشا. گروه اول باید درک کنند که در چنین مواردی بر احساسات خود غلبه کنند و اجازه دهند نهادهایی که وظیفه‌شان مقابله با چنین حوادثی است، کار خود را انجام دهند و بدانند حضورشان نه تنها کمک نیست بلکه مانع از تمرکز امدادگران، نظم آن‌ها و یکپارچه عمل کردنشان می‌شود. تحلیل رفتار گروه دوم از حوصله این بحث خارج است اما شاید اگر نهادهایی که برای حضور جمعی افراد است، نقش خود را به‌درستی ایفا کنند عده‌ قابل توجهی به هر بهانه نخواهند در محل واقعه حاضر شوند. نکته مهم‌تر اما این است که چرا دور کردن مردم از محل رویداد ساعت‌ها طول کشیده است؟


سوم، رسانه، در زمان وقوع بحران مراجعه مردم به رسانه‌ها به‌دلایلی مانند ارزش خبری رویداد، اهمیت حادثه، برجسته بودن وجه انسانی و... بیشتر می‌شود. خبرنگاران در این زمان به‌دنبال ارسال سریع‌تر اخبارند و در عین حال باید مراقب باشند صحت و دقت خبر فدای سرعت انتشار نشود که این نیازمند اطلاع‌رسانی به‌موقع مسئولین است. مسئولین اما در بحران‌های مختلف بیشتر در پی انکار، علت حادثه را به گردن دیگری افکندن و توجیهند و از اطلاع‌رسانی صحیح پرهیز دارند که همین خلأ اطلاعات، منشأ شکل‌گیری شایعات است.در حالت خوشبینانه یک ناهماهنگی در اطلاع‌رسانی به چشم می‌خورد که منشأ انتشار اخبار ضدونقیض می‌شود. در مورد حادثه پلاسکو ایجاد ممانعت از حضور خبرنگاران در بخش‌هایی از فرآیند آواربرداری و نبود ستاد متمرکز اطلاع‌رسانی و انتشار اطلاعات از مجراهای مختلف مصداق‌های این موضوعند. در سوی دیگر اما رسانه‌ها قرار دارند که به زعم نگارنده ناخواسته مرتکب اشتباهی شدند که یک بُعد رویداد را برجسته کرد. هر چند به تصویر کشیدن تمام ابعاد حادثه در شکل‌گیری پازل ذهنی مخاطب مهم و لازم است اما تأکید بر بخشی از رویداد که اتفاقاً جزو متن نبوده، تأثیر عمیق‌تر خود را بعدها نشان می‌دهد. واکنش‌های آتش‌نشان‌هایی که شاهد از دست دادن همکاران خود بودند، هر چند متأثرکننده است اما آیا به‌راستی جزو متن حادثه محسوب می‌شد و لازم بود تصاویری با این تعداد قابل توجه در خبرگزاری‌ها منعکس و به تبع آن در شبکه‌های اجتماعی بازپخش شود؟ آیا فعالین رسانه متوجهند که حاشیه یک رویداد برایشان تبدیل به متن شد؟ نکته مهمتر اما در اینجا نهفته است که پس از فروکش کردن تب احساسات انسانی و همدردی با آتش‌نشان‌ها، تصویری که از آن‌ها در ذهن مردم باقی مانده چیست و تناسبی با جایگاه اجتماعی و کلیت فعالیت آن‌ها دارد؟


*روزنامه‌نگار


انتهای پیام/

برچسب ها: آتشنشان پلاسکو
ارسال نظر