صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۴۰ - ۰۶ دی ۱۳۹۵

فخر شاهانه در انتظار نابودی/ مسعودیه، مخروبه‌ای با ظاهر باستانی + تصاویر

«دیگر کوچه و خیابان شمس العماره است که بهترین بناها و بهترین کوچه‌های تهران تلقی می شود. این کوچه یک دروازه از آخر باغ و عمارت بادگیر و شمس العماره دارد که شاه اغلب از این در سوار شده به تفرج می‌روند» شاید این توصیف کوتاه اعتمادالسلطنه، از عمارت مسعودیه، بیش از هر توصیف دیگری عظمت این اثر تاریخی در زمان خود را شرح دهد. روزگاری این عمارت با شکوه طعنه به کاخ‌های زمان خود می زد.
کد خبر : 145694
به گزارش گروه فرهنگی آنا از روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، آینه کاری‌ها، اوراسی‌ها، مقرنس ها، نجاری و همه هنرهایی که می‌تواند در یک معماری برجسته جلوه کند را دورن خود پرورش داد و برای هر بیننده‌ای دلفریب بود. حال این کاخ قاجاریه با دوران پرشکوه خود قرن ها فاصله گرفته و در اثر بی مهری‌هایی که در سال‌های اخیر شده، هم اکنون در حال تبدیل به یکی از اماکن مخروبه تهران است که اگر مرمت آن همچنان در پیچ و تاب‌های حقوقی به تعویق بیفتد، نابودی این اثر دور از انتظار نخواهد بود.

ظاهری با شوکت شاهانه


به محض ورود به عمارت مسعودیه، هیبت شاهانه آن هرکسی را تحت تاثیر قرار می دهد. از سر در عمارت خانه، پیاده رویی طولانی شروع می شود که انتهای آن عمارت دیوان خانه است. پیاده رویی زیبا که هنوز کنار آن باغچه هایی با درختان شولای زمستانی بر تن کرده و خاکی زیر و زبر شده برای گل‌هایی که هنوز سر از خاک بیرون نیاورده اند. هنوز هم خاطرات دوران مشروطیت و سال های پر آشوب قاجاریه را در خود زنده نگه داشته است ابتدای این پیاده رو، ساختمان های اداری برای رسیدگی به امور به این عمارت وجود دارند که بنابر گفته های مسئولان حفاظت از این عمارت، قدمت تاریخی ندارد و در دوره های اخیر ساخته شده اند. کمی جلوتر، ساختمان های پهلوی است که روزگاری ساختمان مرکزی وزرات آموزش و پرورش و محل دفتر شهید رجایی، وزیر آموزش پرورش وقت بوده است اما در سال های بعد این آثار تاریخی در جهت بهره برداری از منافع اقتصادی، به کافی شاپ تبدیل شده است.


آغاز ویرانی‌های تاریخی


با نزدیک شدن به عمارت دیوان‌خانه، کم کم هارمونی شاهانه عمارت مسعودیه برهم می‌خورد. در ضلع غربی، دیوارهایی نیمه کاره از آجر و سیمان که به حال خود رها شده‌اند و در ضلع شرقی، حصارهای فلزی دیده می‌شود که در مقابل حفاری‌های اخیر قرار داده شده است. این موارد چشم انداز حیاط جلوی دیوان خانه را تحت تاثیر قرار داده است. حفاری‌های انجام شده به گفته مسئولان این عمارت، از جمله تغییراتی بوده که هزینه‌های زیادی را برای بازسازی و مرمت کامل این اثر تاریخی تحمیل کرده است. مهندس فرشید عبداللهی، مدیر فنی صندوق احیا (صندوقی که مرمت و حفظ آثار تاریخی را بر عهده دارد)، در مورد این حفاری‌ها می‌گوید: «حفاری‌ها در دو جبهه شرقی و غربی انجام شده که در جبهه شرقی تا نزدیکی زیرساخت‌های سازه دیوان خانه و در ضلع غربی نیز از ساختمان سید جوادی تا پشت عمارت، خاک‌برداری شده است. این سطح از حفاری فاقد مجوز و حتی بدون رعایت ضوابط مربوط به آن روی داده است.» عبداللهی این حفاری ها را عامل ریزش و تضعیف استحکامات بنای دیوان‌خانه می‌داند.


یکی دیگر از آسیب‌های جدی ساختمان، پس از حفاری‌های انجام شده در ضلع غربی عمارت، نمای بیرون بنا دیوان‌خانه است. ایوانی که در ضلع غربی وجود دارد، حالتی خمیده پیدا کرده که به اصطلاح کارشناسی شکم آورده است. یکی از مسئولان حفاظت از عمارت، این خمیدگی را یادگار جشن‌هایی می‌داند که در آن زمان، بدون در نظر گرفتن محدودیت‌ها و آسیب‌های احتمالی برگزار شده است. یکی از این نمایش‌ها، بازسازی صحنه به توپ بستن مجلس در زمان لیاخوف روسی بوده که بیش از 300هنرور به شکل سرباز در ایوان و طبقه دوم این بنا جمع شدند و از مابقی اتاق‌های این عمارت خانه نیز به عنوان محل گریم، تعویض لباس، سالن پذیرایی و اسکان میهمانان استفاده شده و از این منظر وزن زیاد حاضران در سالن و سازه های تضعیف شده این ساختمان، فارق از خطرات جانی که حاضران را تهدید می کرد، موجب خمیدگی و تغییر فرم این بنا شده است.


عمارتی برای فقرا


در ورودی ساختمان دیوان خانه قفل شده بود که به اعتقاد مسئولان این عمارت، وضعیت وخیم و خطرناکی که این بنا دارد، نمی‌تواند محل امنی برای بازدید عموم باشد. پس از آنکه قفل در ورودی ساختمان دیوان خانه باز شد، در خود هیچ نشانه‌ای از یک اثر تاریخی بی‌نظیر نداشت. پله‌هایی ناقص و خراب، دیوارهایی پر از ترک، پرده چوب‌هایی فرسوده و خاک گرفته و اتاق‌هایی که گوشه‌های آن تکه‌های جدا شده از سقف و دیوار به خوبی دیده می‌شد. عبداللهی در مورد عمیق‌تر شدن خرابی‌های این عمارت در سال‌های اخیر می‌گوید: «زمانی که این عمارت به شرکت عظام (شرکت پیمانکاری که مسئولیت مرمت عمارت مسعودیه را بر عهده گرفت) واگذار شد یک بخش به طور کامل آماده بهره‌برداری بود مانند حیاط خلوت، ساختمان‌های پهلوی، طبقه هم‌کف دیوارخانه و دیگر قسمت‌هایی که در گذشته، سازمان میراث آنها را مرمت کرده بود. بخش دیگر ساختمان‌هایی بود که قبلا در خصوص مرمت آنها کمتر توجه شده بود و طبق قرارداد واگذاری به شرکت عظام، مرمت این بخش‌ها بر عهده این شرکت بود مانند امارت‌های اصلی که بسیار بزرگتر و حجیم‌تر از بناهای بخش اول بودند مانند سفره‌خانه و دیوان‌خانه. این بناها آسیب‌های جدی دیده بودند و نیاز به رسیدگی فوری داشتند اما این شرکت قسمت‌های قابل بهره‌برداری این عمارت را به سرعت تجهیز کرد و مورد بهره‌برداری قرار داد. کافی شاپ و رستوران بهره‌برداری‌هایی بود که از این بناها داشت و عمارت دیوان‌خانه را که باید مرمت می‌شد هیچ اقدامی نکرد و در ورودی آن را قفل و به کلی از یاد برد.»


این در حالی است که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان باستان‌شناسی، به تعویق افتادن مرمت این‌گونه ساختمان‌ها، خود موجب تشدید خرابی‌ها می‌شود و به روال فرسایشی آنها سرعت می‌بخشد. بی‌مهری و بی‌تعهدی شرکت عظام در مرمت بنای دیوان خانه و حتی بهره‌بردای‌های منفعتی از این ساختمان، بر عمق جراحات موجود و خرابی‌های گذشته افزوده است. عبداللهی یکی از این بی‌تفاوتی‌ها را باز گذاشتن پنجره‌های این ساختمان می داند که با وزش تند باد در سال‌های گذشته و پیچیده شدن آن در ساختمان، اوراسی‌ها و آیینه‌کاری‌ها به شدت تخریب شده است. این در حالی بود که اوراسی‌های این بنا از نادرترین و زیباترین اوراسی های معماری معاصر به شمار می‌آید.


پله‌های عمارت که به طبقه دوم ساختمان منتهی می‌شد، ظاهری ناموزون و شکسته شده داشت. ترک‌های زیادی بر روی دیوار شکل گرفته بود که به اعتقاد مدیر فنی صندوق احیا، در سال‌های اخیر شدت یافته بود. عبداللهی با اشاره به یکی از ترک‌های عمیقی که در یکی از اتاق‌های طبقه بالا ایجاد شده بود می‌گوید: «در علم باستان شناسی هر گاه ترک جدیدی بر روی دیوار یا دیگر بخش های هر اثر تاریخی به وجود می آید، مسئولان نگهداری با استفاده از علائمی آن را نشانه گذاری می کنند و تاریخ ایجاد آن را به ثبت می رسانند. به این اقدام شاهد گذاری می گویند. اگر به ترک های این ساختمان نگاه کنید متوجه می شوید که بیشتر شاهدگذاری‌ها مربوط به سال‌های قبل از واگذاری این بنا بوده و حتی ترک‌های جدیدی که ایجاد شده هیچ شاهدگذاری ندارد. ترک های قبلی نیز عمیق‌تر شده و به وضعیت خطرناکی رسیده است.»


عمیق‌تر شدن ترک های گوشه‌های دیوار تنها آثار خرابی این بنا نبود بلکه به گفته مسئولان، حرکت‌های موریانه شدت بیشتری یافته است. یکی از مسئولان با اشاره به خط زرد رنگی که در بالای دیوار ایجاد شده بود آن را ترک نمی‌داند بلکه شدت یافتن حرکت موریانه‌ها می‌داند. این کارشناس گسترش فعالیت‌های موریانه در این محل را بسیار خطرناک می‌داند چراکه اسکلت‌بندی این بنا را متشکل از خرپاهای چوبی عنوان می‌کند.


در کنار یکی از اتاق‌های طبقه دوم عمارت، تکه های کنده شده از سقف و دیوارها بر هم انباشته شده بودند. بعضی از قطعه‌ها، به صورت یک طرف آیینه‌کاری شده که از سقف ریخته است. آیینه‌کاری‌های این عمارت یکی از بی‌بدیل‌ترین ایینه‌کاری‌ها در گذشته بوده که معماری رضا قلی خان ملقب به سراج‌الملک بنا شده بود. این در حالی است که این قطعه‌های ارزشمند در انباری مخروبه تر انباشته شده است. عبداللهی در این باره میگوید: «بسیاری از شیشه‌کاری‌ها و آیینه‌کاری‌هایی که قبلا وجود داشته، در حال حاضر معلوم نیست کجاست. کما این‌که در یکی از انبارهای عمارت، تعداد زیادی از قطعه‌های گنده و ریخته را پیدا کردیم.»


در یکی از اتاق‌های طبقه دوم عمارت، حفره بزرگی خراب‌شده‌ای به کلی منظره اتاق را تحت‌الشعاع خود قرار داده بود. یکی از مسئولان می‌گوید در اینجا شومینه قرار داشته که شکل ظاهری آن مانند شومینه‌ای که آن‌طرف تر از اتاق هست، بوده است.


طبقه سوم نیز وضعیت چندان مناسبی نداشت. بر اساس شواهد تاریخی، این طبقه محل استراحت میهمانان بوده اما هم اکنون با دیوارهایی تخریب شده و پنجره‌های پوسیده به خانه‌های مخروبه شباهت یافته است. یکی از مسئولان این عمارت می‌گوید که در سال‌های گذشته و قبل از آنکه این عمارت به شرکت عظام واگذار شود خرپاهای سقف آتش گرفته بود و مرمت آنها بسیار حیاتی بود اما در سال‌هایی که کلید این عمارت دست این شرکت افتاد هیچ اقدامی در این راستا انجام نشد.


منفعت‌های اقتصادی با ویترین فرهنگ


دیوان‌خانه یا همان بنای اصل عمارت مسعودیه، اگرچه ظاهر شاهانه خود را حفظ کرده اما درون آن هیچ شباهتی با ایام پر زرق و برق خود ندارد. با این حال طبقه‌های هم‌کف این ساختمان، از آنجایی که برای مرمت آن هزینه کمتری برآورد می‌شده با اندکی تغییرات، به تالار نمایش با عنوان تماشاخانه بدل می‌شود که محل درآمدی برای مسئولان این عمارت خانه شده بود به طوریکه در سال‌های گذشته نمایش های متعدد در این محل برگزار شد. رئیس فنی عمارت مسعودیه استفاده از بخش ساختمان در جهت منافع فردی و اقتصادی را عامل تضعیف استحکام این بنا عنوان می کند. بنابر اعتقاد مسئولان حفاظت از این اثر تاریخی، آسیب‌های صوتی و حتی تعرق افراد حاضر در این سالن، مشکلاتی را به سازه وارد می‌کند که ریزش‌های اخیر سقف گواهی بر این مدعاست. عبداللهی در این باره می گوید: «زمانی که با اقدامات نابخردانه، سازه‌های ساختمان را تضعیف می‌کنند. با ادعای فعالیت فرهنگی، افراد زیادی را به طبقات پایین این بنا برای دیدن نمایش دعوت می کنند اما غافل از آن که هر آن ممکن است ساختمان فرو بریزد. سوال اساسی اینجاست که اگر مدیران شرکت عظام با برگزاری تئاتر در این سالن، قصد کمک به رشد و ارتقای فرهنگ کشور را داشتند، چرا برای مرمت یکی از مهمترین آثار تاریخی و فرهنگی کشور، هیچ اقدامی نکرده اند؟ پاسخ این سوال به خوبی روشن است. اقدامات منفعت طلبانه ای مانند تاسیس تماشاخانه یا کافی شاپ بیش از انکه رنگ و بوی فرهنگ دهد، بیشتر در راستای اقدامات اقتصادی و درآمدی است. اولویت اصلی این افراد در مواجه با این ساختمان حفظ منافع اقتصادی بوده نه کار فرهنگی.»


تاوان بی‌تعهدی برای یک اثر تاریخی


عمارت مسعودیه روزگاری پرزرق و برق‌ترین و مجلل‌ترین بناهای زمان خود بوده، هم اکنون به مخروبه‌ای با ظاهر باستانی تبدیل شده که بیش از هر زمان دیگری برای حفظ حیات خود، به مرمت و بازسازی نیاز دارد اما به دلیل مشکلات حقوقی که میان صندوق احیا و شرکت عظام وجود دارد، در برهه فعلی هیچ کس توان دخالت و بازسازی آن را ندارد. جالب انجاست که در مدت چند ساله مدیریت شرکت عظام بر این بنای تاریخی، هیچ یک از افراد و اشخاص اقدامی برای بازسازی و مرمت آن نکرده‌اند حتی از بازسازی ستون‌های ایوان که هزینه چندانی ندارد و تنها با مقادیری کم بهبود می‌یابد نیز امتناع کرده‌اند. به طور مثال ستون‌های اصلی ایوان به دلیل‌خوردگی و تحت وزش بادهای شدید، در حال نابودی است. حتی دیوارهای این عمارت نیز به دلیل لرزش های ناشی از خطوط مترو، در حال جداسازی و سقف آن در حال جابه‌جایی است. به نظر می‌رسد همین باقیمانده عمارت مسعودیه نیز اگر همچنان تحت بی‌توجهی قرار بگیرد، در ماه‌های آتی به مخروبه‌ای مانند کاخ تیسفون تبدیل می‌شود.




انتهای پیام/

برچسب ها: عمارت مسعودیه
ارسال نظر