هنرمند ایرانی بالاترین جایزه فستیوال تئاتر کلن را ربود
به گزارش گروه فرهنگی آنا، روز پنجم دسامبر (۱۵ آذر) سال جاری ۲۰۱۶ بیست وهفتمین فستیوال رقص و تئاتر کلن در هفت رشته تئاتر عمومی، تئاتر سیاسی، کودکان و نوجوانان، رقص، بازیگر امید، بهترین بازیگر و همچنین شخصیت تئاتری برجسته سال برگزار شد.
شخصیت تئاتری برجسته این فستیوال همواره قبل از آغاز مراسم معرفی میشود، اما بقیه برندگان در زمان مراسم اهدای جایزه از پیروزی احتمالی خود آگاه میشوند و هیجان گروههایی که نامزد دریافت جایزه هستند در سالن موج میزند.
شخصیت ممتاز امسال فستیوال رقص و تئاتر شهر کلن علیرضا کوشک جلالى، نویسنده، کارگردان، مترجم و پژوهشگر حوزه تئاتر ایران بود.
هیأت داوران این جایزه ۲۶۰۰ یورویی را به پاس فعالیتهای بیش از بیست ساله علیرضا کوشک جلالى در تبادل فرهنگی و هنری به او اهدا کرد. در این مراسم فرنلی بوسمن، بازیگر و نخستین معلم جلالى در آلمان و همسرش پتر بوسمن که یکی از معماران برجسته این کشور است و طراحی صحنه بسیاری از نمایشنامههای جلالی را به عهده داشته، از دوستی و کار با او از سالهای میانی دهه ۱۹۸۰ تاکنون گفتند.
فعالیتهای تئاتری
نمایش «من نفرت نمی ورزم» با بازیگری درخشان میشائیل مورگن اشترن، آخرین کارگردانی کوشک جلالی در آلمان است که نامزد جایزه بهترین نمایش سیاسی سال ۲۰۱۶ در شهر کلن بود. «من نفرت نمیورزم» نمایشی قدرتمند و پرهیجان درباره وضعیت کنونی نوار غزه است.
عزالدین ابوالعیش فلسطینی (نویسنده) قربانی تنفر و خشونت در این منطقه جنگ زده شده است. او در مقابل چشمانش سه دختر و برادرزادهاش را در بمباران غزه توسط اسرائیل از دست داده، اما راه دوستی و عشق و همزیستی را همچنان میپیماید و از نفرت دوری میکند.
روزنامه پراعتبار «کلنیشه روند شاو» درباره اجرای این اثر تاثیرگذار نوشت: «اشکهای زیادی در شب اول اجرا ریخته شدند. اشکهایی از سر همدردی، خشم و استیصال. اشکهایی که نمیشد جلویشان را در برابر پیام فوق بشری و صلحخواهانه ابوالعیش گرفت. با کارگردانی دقیق کوشک جلالی ... مورگن اشترن، بازیگر نمایش، با چنان قدرتی به آفرینش نقش میپردازد که به سرعت بازیگر بودناش را فراموش میکنیم. طراحی مینیمال صحنه بوسمن ... استفاده دقیق و بجا از ویدئو پروژکشن ... سکوتی طولانی در انتها و سپس تشویق بیامان تماشاگران.»
جلالی تاکنون ۴۳ نمایش را در کشور آلمان و ۱۷ اثر نمایشى را در ایران به روى صحنه برده است. از اواخر سال ۲۰۱۵ تا کنون، با کارگردانی یا نویسندگی او ۹ نمایش در آلمان، ایران، روسیه و ترکیه به صحنه رفتهاند و اجرای بسیاری از آنها هنوز ادامه دارد. موضوع بیشتر فعالیتهای جلالى گفتوگوی فرهنگها، صلح و دوستی و درک متقابل فرهنگی است.
در ۲۹ نوامبر سال جاری میلادی (۲۰۱۶) نمایش «پا برهنه، لخت، قلبی در مشت» (با کاروان سوخته)، که در سال ۱۹۹۹ جایزه نمایشنامه نویسی مردمی آلمان را دریافت کرد، برای ۶۲۱مین بار با کارگردانی جلالی، در چارچوب فستیوال تئاتر ایرانی-آلمانی در شهر کلن به صحنه رفت. این نمایش در کشورهای آلمان، سوئیس، اوکراین، روسیه، آمریکا، ایران و ترکیه اجرا شده است.
جلالی بیشتر کارهای آلمانی را خود به فارسی ترجمه و اجرا کرده است. از جمله آثار ترجمه او «پستچی نرودا» (آنتونیو اسکارمتا)، «خدای کشتار» (یاسمینا رضا) ، پوزه چرمی (هلموت کراوزه) و «جنون محض» (مایکل فراین) هستند.
فعالیتها در ایران
جلالی سالها است در ایران نیز فعالیتهای تئاتریاش را ادامه میدهد و در کنار اجرای نمایشنامههای پربیننده و دریافت جوایز فراوان با تشکیل سمینارها، کارگاههای آموزشی به پرورش هنرجویان جوان شهرستانها میپردازد.
پرورش هنرجویان شهرستانی برای او به هدفی بزرگ تبدیل شده است. میگوید ۷۰ تا ۸۰ درصد امکانات رشد تحصیلى و فرهنگى کشور، به پایتخت اختصاص یافته و تهران "کعبه آمال" اکثر جوانان شهرستانی شده است.
او با تاکید بر بحران امکانات در مقایسه تهران با دیگر شهرستانهای ایران توضیح میدهد: «سالهاست شاهد مهاجرت توده مردم روستایی و شهرهای کوچک، به تهران و شهرهای بزرگ هستیم. وقتی از تهران به شهرستانها میروید، از نظر امکانات محدود فنی، انگار پا به سیارهای دیگر گذاشتهاید. این تفاوت اصلی بین تئاتر تهران و تئاتر شهرستانهاست. اما از نظر خلاقیت، هوش و استعداد، هیچ تفاوتی نیست.»
کوشک جلالی سعى در انتقال آنچه از تئاتر اروپا آموخته، به هنرجویان شهرستانها دارد و با کمک عاشقان جوان تئاتر شهرستانها، سعی در «تمرکززدایی» میکند و در همین راستا کارگردانان تهرانی را تشویق میکند به کار در شهرستانها بپردازند.
کوشک جلالی اما درباره سهم هنر و هنرمند در رسیدن به جهانی آرام بدبین است و آن گونه که خود میگوید «یک بدبین خوشبین» است. در این باره میگوید: «من برای دل خودم مینویسم و خوب میدانم که هیچ تاثیری ندارد ... و چون یک بدبین خوشبین هستم، باز مینویسم و باز کارگردانی میکنم و امیدوارم که هنرم نجاتبخش باشد، اما در خفا به این حماقت از ته دل میخندم.»
جلالی در زمینه شعر نیز دو دفتر «آنگاه که درآمدی خورشید زانو زد» و «نیلوفری در قلب مرداب» را منتشر کرده است
انتهای پیام/