صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

مروری بر رابطه ایران و مصر: چراغ‌های رابطه هنوز تاریک‌اند

قطع رابطه ایران و مصر و مشکلات موجود بین دو طرف آنچنان بزرگ می‌نماید که کوچک‌ترین تحرکی مخالف این جریان نیز اغلب با بزرگ‌نمایی رسانه‌ای و تحلیلی روبه‌رو می‌شود. آن‌هم پس از سه دهه کج‌دارومریز رابطه. پناه‌دادن به شاه فراری‌شده از ایران، قطع رابطه و سفر چندساعته رئیس‌جمهوری این کشور به تهران تنها برای تحویل عنوان رئیس سازمان همکاری‌های اسلامی را کنار جدیدترین پارامتر که بگذاریم، نتیجه معادله اندکی متفاوت می‌شود.
کد خبر : 141739
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از شرق، ایران حضور در اجلاس سوریه را مشروط به حضور مصر کرد و بر این درخواست چنان مُصر ماند که از وزیر خارجه آن کشور دعوت شد و او هم به نشست آمد. اگرچه از تعامل وزیر ایرانی و نماینده مصری، گزارشی مخابره نشده اما خود این شرط و پیش‌قدمی از سوی تهران، مایه شگفتی است. حجت‌الله جودکی، کارشناس و تحلیلگر مسائل مرتبط با مصر معتقد است که این همسویی اجباری است و شرایط منطقه موجب آن شده‌ است. شاید دور از نظر نباشد که همین همسویی‌های اجباری موجب برقراری صلح در منطقه خاورمیانه شود.

زیر بار گذشته
رابطه ایران و مصر را دقیقا می‌توان به دو بخش قبل و بعد از پیروزی انقلاب تقسیم کرد؛ البته روابط پیش از انقلاب نیز خود به دو بخش کاملا متضاد تقسیم می‌شود. تا پیش از کودتای «افسران آزاد» و سرنگونی حکومت سلطنتی، روابط تهران-قاهره از چنان گرمایی برخوردار بود که نخستین ملکه شاه وقت ایران، یک مصری و خواهر ملک فاروق، پادشاه مصر بود. در زمان جمال عبدالناصر اما روابط دو کشور چنان به تیرگی گرایید که علاوه بر جنگ شدید رسانه‌ای و حملات تبلیغاتی متقابل، دو کشور در اغلب چالش‌های منطقه‌ای هماورد هم تلقی شده و حتی از یاری مالی و نظامی مخالفان یکدیگر نیز دریغ نداشتند. مرگ ناصر و بر سر کار آمدن انور سادات در سال ١٩٧٠ سبب گسست یکباره مصر از اردوگاه شرق و حرکت این کشور به همان نقطه‌ای بود که شاه ایران به عنوان مهم‌ترین متحد منطقه‌ای غرب، در آن ایستاده بود. روابط شاه و سادات از آن پس چنان گرم و صمیمانه شد که پس از انقلاب اسلامی، مصر میزبان محمدرضا شاه شد تا آنکه او در همان کشور درگذشت و همان‌جا دفن شد؛ اما استقبال از شاه مخلوع در ایران انقلابی آن روزها شادمان‌کننده نبود و امام خمینی دستور به قطع رابطه ایران و مصر داد.
البته امضای قرارداد صلح کمپ‌دیوید بین قاهره و تل‌آویو نیز مزید بر علت شد. دو سال از قطع رابطه ایران و مصر می‌گذشت که انور سادات در جریان رژه نظامی، از سوی یک افسر اسلام‌گرا ترور شد. او عضو گروه جهاد اسلامی مصر بود که بعد از دستگیری با هم‌فکرانش در قفس‌های فولادی به دادگاه منتقل ‌شد؛ انگیزه‌اش از ترور انور سادات، همان قرارداد کمپ‌دیوید بود. همین قرابت مفهومی موجب شد که نام او بر تابلوهای خیابان وزرای سابق بنشیند؛ اما آن تابلوهای کوچک و نقاشی دیواری خیابان کریمخان، تنها تصاویری شهری در تهران نبودند، بانگ بلندش تا رود نیل رسید و بارزترین نشانه سال‌ها اختلاف تهران و قاهره شد. سال‌های جنگ ایران و عراق فرصت خوبی برای تسویه‌حساب بود، ازهمین‌رو مصر به‌شدت از صدام حسین دفاع می‌کرد. ١١ سال بعد روابط دو طرف در سطح اقتصادی به دلیل وجود منافع مشترک احیا شد اما روابط همچنان پرتنش بود.
سلام و ‌علیک بعد از قهر ٢٠ساله
چراغ‌های رابطه خاموش بود، مثل چراغ رابطه با کشورهای زیادی که یا خاموش بود یا کورسویی داشت. دولت اصلاحات اما با استقبال بسیاری در جهان مواجه شد، از اروپا تا آمریکا. مصر هم در این بین مستثنا نبود؛ رئیس دولت اصلاحات پس از ٢٠ سال قطع رابطه‌، در ژنو با حسنی مبارک دیدار و گفت‌وگو کرد اما سرما آن‌چنان بر درخت رابطه تازیده بود که با یک سلام و علیک، جانش گرم نمی‌شد.
تیرهایی که به سنگ خورد
نوبت به محمود احمدی‌نژاد که رسید او بدون آنکه بداند این رابطه باید دوسویه باشد و او به عنوان رئیس دولت برای چنین اظهارنظری باید اول از عزم داخلی مطمئن باشد. طبیعی بود که تیرش به سنگ بخورد. احمدی‌نژاد گفته بود که «آماده هستیم تا اگر همین امروز دولت مصر اعلام آمادگی کند، سفارتمان را در آن دایر کنیم»؛ اما دولت مصر از این پیام به‌سادگی گذشت. شاید جمهوری اسلامی ایران ‌را آن‌قدر که لازم بود مصمم نمی‌دید. حتی دو سال بعد حسنی مبارک، رئیس‌جمهوری وقت مصر، پس از اطلاع از دعوت محمود احمدی‌نژاد در نشست سالانه سران اتحادیه عرب در شهر دوحه قطر، از حضور در آن خودداری کرد.
روی‌کارآمدن مرسی و قدرت‌گرفتن جریان اخوان‌المسلمین توانست گرمایی به رابطه ببخشد. محمد مرسی که از رهبران جنبش اخوان‌المسلمین است آگوست ٢٠١٢ برای شرکت در اجلاس جنبش عدم تعهد به تهران آمد. اگرچه این سفر چند ساعتی بیشتر به طول نینجامید و فقط برای انتقال ریاست جنبش عدم تعهد تعریف شده بود اما اولین ملاقات یک رئیس‌جمهور مصر از ایران پس از انقلاب ١٩٧٩ بود؛ و بسیاری معتقد بودند فصل تازه‌ای در روابط دو کشور باز شده. یک سال بعد مرسی از همتای ایرانی‌اش، محمود احمدی‌نژاد، دعوت کرد در اجلاس سازمان همکاری‌های اسلامی در قاهره حاضر شود.
لغو بی‌فایده ویزا
احمدی‌نژاد که اصرار داشت برگ برنده‌ای در سیاست خارجی دولتش رو کند، در دولت دومش ویزای گردشگران مصری را یک‌طرفه لغو کرد و پرواز مستقیم تهران – قاهره را بعد از ٣٤ سال راه‌اندازی کرد؛ اما این پرواز تنها یک بار گردشگر به مصر برد و بعد از آن اسلام‌گرایان مصری، مقابل منزل کاردار ایران تجمع و عده‌ای هم به او حمله کردند. ایران خواستار امنیت دیپلمات‌هایش شد و آنها در مقابل، ورود ویزای ایرانی به کشورشان را ممنوع کردند. بهمن‌ماه سال ٩١ بود که محمود احمدی‌نژاد در واپسین ماه‌های ریاستش بر دولت، به بهانه شرکت در اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی راهی قاهره شد. سفری پرحادثه که سرانجامی خوش نداشت؛ به‌ویژه تنش‌های به‌وجود‌آمده در جریان سخنرانی او در الازهر و نیز تلاش ناکام برای پرتاب لنگه‌کفش به او در مسجد «الحسین» قاهره.
همسایگان پردردسر
اما رابطه دو کشور علاوه بر الزامات دو طرف، بر مبنای رابطه هرکدام از آنها با کشورهای عرب منطقه و مسائل منطقه بنیان گذاشته می‌شود. رابطه ایران و عربستان، کویت، قطر، سوریه و عراق و... بر رابطه ایران و مصر تأثیر می‌گذارد. در دیگرسو زدوبند‌های پیچیده نفتی هم معادله را چندمجهولی می‌کند. سیسی، رئیس دولت فعلی مصر، پیش از پیروزی در انتخابات گفته بود ایران به‌خوبی می‌داند روابط با مصر از مسیر کشورهای عرب خلیج‌ فارس می‌گذرد. آنها خانواده ما هستند و ما دوست داریم آنها در صلح زندگی کنند. تمام آنچه از ایران می‌خواهیم یک رابطه عادلانه است» ماجرای بیداری اسلامی، توافق هسته‌ای ایران و کشورهای ١+٥، بحران سوریه و کج‌دارومریز رابطه ایران و عربستان هرکدام بر رابطه دو کشور تأثیر و تأثر دارد و آن را به سوی آشتی یا ادامه روند فعلی سوق می‌دهد. نگاهی به وضعیت سیاسی چند دهه اخیر تهران و قاهره نشان می‌دهد که شرایط دو دولت فعلی روی کار، یعنی دولت سیسی در مصر و دولت روحانی در ایران، بستر مناسبی است برای روشن‌کردن چراغ‌های رابطه. شرط ایران برای دعوت از مصر در نشست سوریه می‌تواند گام اول باشد.



انتهای پیام/

ارسال نظر