صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۵۰ - ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۴
اندیشکده آمریکایی طی گزارشی بررسی کرد

پشت‌پرده سیاست‌خارجی جدید عربستان در خاورمیانه/ از ائتلاف با آمریکا تا ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای

تجاوز عربستان به یمن طی هفته‌های گذشته انعکاس‌دهنده آن است که این کشور مدعی سلطه بر خاورمیانه است و حتی از نیروهای نظامی نیز برای رسیدن به اهداف خود بهره می‌برد.
کد خبر : 14001

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، اندیشکده آمریکایی «شورای روابط خارجی»، در مقاله‌ای به بررسی سیاست خارجی جدید عربستان در پی تجاوز هوایی این کشور به یمن پرداخته است.


در این مقاله که به قلم «ری تاکیا» عضو ارشد موسسه مطالعات خاورمیانه نگاشته شده، این‌گونه آمده‌است که: عربستان پس از سال‌ها وابستگی به قدرت‌های خارجی، در ابتدا انگلیس و سپس آمریکا، اکنون به منظور حفظ امنیت خاک خود و دستیابی به اهداف منطقه‌ای، قصد دارد به منابع خود تکیه کند. دشوار بتوان فهمید که آمریکا، چه نقشی در اتخاذ سیاست خارجی جدید عربستان دارد. در حالی‌که پادشاهی عربستان به ترسیم آینده خود پرداخته است، متحدی که زمانی هسته مرکزی جهت‌گیری‌های دولت سعودی بود اکنون چندان اهمیتی در این کشور ندارد.








امروز؛ بار دیگر خاورمیانه دستخوش بحرانی تازه شده و این بار اختلافات فرقه‌ای آتش این بحران را شعله‌ور ساخته‌است. جنگ سرد میان عربستان و ایران، در نتیجه بحران‌ در کشورهای بحرین، عراق، لبنان، سوریه و بیش از همه در یمن، رو به شدت نهاده‌است.

مطمئنا، آمریکا نقش مهمی در یمن دارد و این نقش را با فراهم آوردن اطلاعات برای دولت سعودی و حمایت‌های دیپلماتیک اقدامات آن ایفا می‌کند. اما وجود اختلاف فاحش در موضوعاتی چون نحوه دخالت در جنگ‌های داخلی سوریه و همچنین مذاکرات هسته‌ای با ایران، دولت سعودی را دیگر چندان پایبند متحد قدیمی خود نگاه نمی‌دارد. نتایج این امر در منطقه‌ای که دستخوش تحولات گسترده‌ای شده بسیار حائز اهمیت است.


متحد نامتعارف


به سختی بتوان فراموش کرد که ائتلاف سعودی-آمریکایی ائتلاف آرامی بوده‌ است. این ائتلاف به اوایل قرن بیستم باز می‌گردد. زمانی‌که شرکت‌های پترولیوم آمریکا با کشف چاه‌های نفت جدید در عربستان سعودی دچار بحرانی بزرگ شدند. چاه‌هایی که کشف آنها عربستان را تبدیل به غول انرژی عظیم امروزه کرده‌است.


در دیگر سو، اتحاد یک کشور پادشاهی اسلامی با یک دولت دموکرات لیبرال، همواره اتحادی نامتجانس به شمار آمده‌ و البته عربستان همواره به نقش آمریکا در حل و فصل بحران‌های منطقه و ایجاد ثبات در آن تردید داشته‌ است.


از سال 1958، ظهور نیروهای شبه‌نظامی رادیکالیست خاورمیانه را دستخوش بحران کرده‌ است مصر، اردن و لبنان دستخوش تغییرات بسیار شدند. دولت‌های محافظه‌کار اردن و لبنان در آستانه سرنگونی قرار گرفتند و سلطنت عراق به طور کامل از میان رفت. سعودی‌ها مصرانه خواستار دخالت نظامی آمریکا، البته به‌طور محدود، شدند همانطور که اکنون خواهان دخالت نظامی آمریکا در سوریه هستند. انقلاب سال 1979 ایران که منتهی به سرنگونی رژیم‌‌شاهنشاهی در ایران شد به همان اندازه خشم عربستان نسبت به آمریکایی‌ها را برانگیخت که در سال 2011 از کنار ایستادن آمریکا و نظاره سرنگونی دولت حسنی مبارک در مصر خشمگین شد.


حادثه 11 سپتامبر، رابطه عربستان سعودی با تکفیری‌های رادیکالی و اقداماتی که منتهی به اشاعه تصویری خشن و تند از آن در میان کشورهای اسلامی شد، به این امر دامن زد.


با حمایت‌های مالی عربستان از گروه تروریستی القاعده و دیگر گروه‌های تکفیری، روابط میان دو کشور به سردی گرائید.


بدین ترتیب، می‌توان گفت وجود اختلاف بین این دو متحد امری جدید نیست اما دو کشور اتحاد خود را همچنان حفظ کردند. در طول جنگ سرد، دو کشور اتحاد خود را در مقابل نفوذ اتحاد جماهیر شوروی به خاورمیانه حفظ کردند. عربستان مخالف کمونیست حمایت خود را از اقدامات آمریکا ادامه داد و تلاش بسیاری برای حفظ حضور آمریکا در منطقه انجام داد. عربستان عنصری مهم در حمایت از گروه‌های ضد شوروی در افغانستان بود، در شکست ارتش شوروی سابق نقش داشت و دست یافتن به پیروزی مهم در جنگ سرد برای غرب را رقم زد.








اکنون قدرت نظامی آمریکا در منطقه حضور ندارد، عربستان دکترین نظامی خود را پیش گرفته و چشم دوختن آل سعود به منطقه، دال بر افزایش ناآرامی‌ها در این منطقه در آینده دارد.

در دهه 1990، شبح صدام در عراق سعودی‌ها و آمریکایی‌ها، هر دو را تحت تاثیر قرار داد. حمله عراق به کویت در سال 1990 بار دیگر، عربستان و آمریکا را کنار هم قرار داد و دو متحد برای مقابله با تهدیدی به نام صدام، بیش از پیش با یکدیگر دست به همکاری زدند. سرانجام، وجود منافع مشترک و مواجهه با تهدیدهای یکسان، اختلافات بین دو متحد را در مقابل وجوه اشتراک، کمرنگ جلوه داد و ائتلاف آمریکایی- سعودی همچنان به قوت خود باقی ماند.


امروز؛ بار دیگر خاورمیانه دستخوش بحرانی تازه شده و این بار اختلافات فرقه‌ای آتش این بحران را شعله‌ور ساخته‌است. جنگ سرد میان عربستان و ایران، در نتیجه بحران‌ در کشورهای بحرین، عراق، لبنان، سوریه و بیش از همه در یمن، رو به شدت نهاده‌است. ایران از حمایت دولت شیعه عراق، بشار اسد در سوریه و حزب الله در لبنان برخوردار است و این جریان، مشابه جنگ آمریکا و شوروی سابق نیست.


اجتناب از خاورمیانه


در حالی که خاورمیانه دیگر بار دستخوش بحران و درگیری‌های فرقه‌ای شده‌ است، این بار آمریکا تصمیم گرفته خود را چندان درگیر نزاع‌های منطقه‌ای نکند. دولت اوباما با غرور از اتکای خود به آسیا، قاره‌ای که معرف قرن بیست و یک در جهان خواهد بود، صحبت می‌کند. چین در حال توسعه و بازارهای رو به رشد آسیا در مقابل خاورمیانه و جنگ‌های خونین آن از اهمیت بیشتری برای واشنگتن برخوردار هستند. در حالی که اهمیت منابع نفتی خاورمیانه نیز در بازارهای جهانی رو به کاهش است، آمریکا دیگر چندان نگران پیوندهای خود با خاورمیانه نیست. و اقدامات ضدتروریستی آن از قالب حملات هوایی نیز به زودی جای خود را تنها به پرواز هواپیماهای بدون سرنشین خواهد داد.


با کمرنگ شدن حضور آمریکا در منطقه، اکنون کشورهای سنی عرب به فکر اتحاد با یکدیگر افتاده‌اند تا نه تنها نفوذ خود بر خاورمیانه را گسترش دهند بلکه مانع نفوذ ایران نیز بشوند.


در این جنگ سرد جدید، سعودی‌ها از توان نظانی خود به شکل بی سابقه‌ای استفاده کردند. در چهار سال گذشته، سعودی‌ها توان نظامی خود را در دو کشور به‌کار بردند: بحرین و یمن. این بدان معناست که ارتش سعودی قصد دارد سلطه نفوذ خود در منطقه را به هر قیمتی افزایش دهد.


گزینه هسته‌ای


ورای تمام این رخدادها، مسئله هسته‌ای عربستان نیز وجود دارد. در سال‌های اخیر، سعودی‌ها از تمایل خود به داشتن تکنولوژی هسته‌ای و حتی داشتن برنامه غنی‌سازی اورانیوم صحبت به میان آورده‌اند. داشتن تسلیحات اتمی برای کشوری با جمعیت قابل ملاحظه و ثروت چشمگیر، از اهمیت بالایی برخوردار است. تجهیز به چنین سلاحی می‌تواند این اطمینان را به عربستان بدهد که قلمرو او هرگز توسط همسایگانش تهدید نخواهد شد.


در گذشته، حمایت آمریکا از آل سعود، این اطمینان را برای آنها فراهم می‌آورد اما این امر دیگر چندان ادامه نخواهد داشت.


قرن بیستم، عصر خونین خاورمیانه بود و شاید قرن حاضر از آن هم بدتر باشد. خاورمیانه اکنون شاهد دولت‌های در حال فروپاشی، مسابقه میان نیروهای نظامی و نزاع‌های قبیله‌ای است. اکنون قدرت نظامی آمریکا در منطقه حضور ندارد، عربستان دکترین نظامی خود را پیش گرفته و چشم دوختن آل سعود به منطقه، دال بر افزایش ناآرامی‌ها در این منطقه در آینده دارد.


انتهای پیام/

ارسال نظر