آصفری: مجلس قصد پذیرش پروتکل الحاقی را ندارد/ قربان اوغلی:باید پرسید چه شد تحریمها به پرونده هستهای سنجاق شد؟
میزگرد بررسی بیانیه لوزان و مذاکرات هستهای ایران با 1+5 به دعوت گروه سیاسی خبرگزاری آنا، با حضور محمدحسن آصفری نماینده اراک و عضو هیئت رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و جاوید قربان اوغلی سفیر پیشین ایران در آفریقای جنوبی و الجزایر برگزار شد.
در این نشست، دو طرف به تحلیل مذاکرات هستهای و دستیابی به توافق نهایی برد- برد پرداختند که مشروح این مناظره را در زیر میخوانید:
آنا: درباره هزینه - فایده مذاکرات هستهای و تفاهم سیاسی که در لوزان اتفاق افتاد، دیدگاه خود را بیان بفرمایید.
آصفری: موضوع هستهای امروز یک مسئله حیثیتی برای ما و غرب محسوب میشود و دارای اهمیت بسیار بالایی است.
در این مسئله غرب سعی میکند امتیاز بیشتری از ما بگیرد و ما هم به طبع تلاش داریم به حق قانونی خودمان برسیم و امتیازات لازم را از طرف مقابل بگیریم.
مهمترین چالش کنونی در مذاکرات هستهای این است که کشورهایی با ما مذاکره میکنند و عضو 1+5 هستند که خود این کشورها بیشترین زرادخانه و فعالیتهای هستهای را دارند و اخیرا هم نخست وزیر فرانسه آقای اولاند به صراحت اعلام کرد که ما ۲۰۰ کلاهک هستهای داریم و این موضوع به هیچکس مربوط نیست.
این اظهارنظر یک مبحث جدی در عرصه بینالمللی است که چرا برخی از کشورها برای خودشان حق ویژهای قائل هستند؟ اما جمهوری اسلامی ایران به جهت آنکه به دنیا ثابت کند دنبال اعتمادسازی است و برای آنکه به غرب بفهماند جمهوری اسلامی به دنبال فعالیتهای صلحآمیز هستهای است و در چارچوب پادمان و ان.پی.تی عمل میکند، حاضر شد در مذاکرات هستهای شرکت کند.
منطق و اثبات حقانیت ایران ما را پای میز مذاکره آورده است
نکتهای که من اینجا باید به آن اشاره کنم این است که آنچه ایران را پای میز مذاکره آورده است، فشار و تحریم آمریکا و کشورهای غربی نبوده؛ بلکه احقاق حقوق ملت ایران است تا به دنیا ثابت شود جمهوری اسلامی ایران به دنبال فعالیت صلحآمیز هستهای است، لذا از هر طرف که به مذاکرات لوزان نگاه کنیم، این نکته دریافت میشود که ایران به عنوان کشوری با تمدن بیش از هزار سال، اهل گفتوگو و منطق است و این موضوع، تدبیر جمهوری اسلامی ایران و حق بودن آن را ثابت میکند. این موارد ایران را پای میز مذاکره آورده است، نه فشار غربیها.
اینکه مذاکرات لوزان چه خروجی داشته است اکنون زمان مناسبی نیست که در خصوص آن بحث کنیم و باید منتظر بمانیم تا توافق جامعی که قرار است در ۱۰ تیرماه انجام شود اجرایی شده تا ببینیم مفاد آن توافق چیست.
اما آنچه مهم است اینکه توافقی که حقوق هستهای ایران را به رسمیت بشناسد و لغو تمامی تحریمها را در پی داشته باشد مطمئنا ملت ایران از آن دفاع خواهند کرد و دولت و مجلس به دنبال چنین توافق برد - بردی هستند.
برد چنین توافقی برای غربیها این است که فعالیتهای هستهای ایران برای آنها اعتمادسازی میشود و به آنها ثابت میشود که ایران به دنبال فعالیتهای غیرصلحآمیز نیست و برد برای کشور ما نیز لغو تمامی و یکجای تحریمها و به رسمیت شناختن حقوق هستهای ایران است.
آنا: البته جناب آصفری توجه دارند که امروز تا پیش از تدوین متن توافق، زمان اظهارنظر و بیان دیدگاههاست. چراکه اگر توافق صورت گیرد دیگر نمیتوان انتقادات و پیشنهادها لازم را به تیم مذاکرهکننده مطرح کرد و کار از کار گذشته است. بر این اساس، نقد تفاهم سیاسی لوزان تا پیش از رسیدن به توافق اهمیت دارد.
قربان اوغلی: مذاکره از باب مفاعله است و باب مفاعله بابی است که دو طرف دارد. واژه مذاکره در معنای لغوی به معنای مکالمه کردن، به کسی چیزی یاد دادن و به یک تفاهمی رسیدن است.
نرمش قهرمانانه و نتیجه برد-برد؛ دو رهبرد ایران در مذاکرات هستهای
جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات هستهای دو راهبرد کلی را پیش روی خود داشت. یک راهبرد همان راهبردی است که مقام معظم رهبری به عنوان نرمش قهرمانانه از آن نام بردند؛ این موضوع را نباید دستکم گرفت چرا که این واژه در ترمینولوژی سیاسی بسیار مهم است.
مقام معظم رهبری پیش از انقلاب اسلامی موضوع نرمش قهرمانانه را در کتاب صلح امام حسن (ع) مطرح کرده بودند و ایشان صلح امام حسن(ع) را زیباترین نرمش قهرمانانه تاریخ عنوان کردند.
دومین راهبرد ما در مذاکرات هستهای استراتژی برد - برد است که نظام در این دوره از مذاکرات در پیش گرفته است. خروجی این راهبرد این است که دو طرف با رضایتمندی از صحنه مذاکرات بیرون بیایند و به این معنی است که با پایان مذاکرات، ما دغدغه و نگرانی در خصوص آنچه تفاهم شده نداشته باشیم و خواست ما تأمین شده باشد و طرف مقابل هم با رضایتمندی مذاکرات را ترک کند. رضایتمندی طرف مقابل با وجود تأکیدهای فراوان مقامات ارشد ایرانی مبنی بر صلحآمیز بودن فعالیت هستهای ایران این است که مانع دستیابی ایران به بمب اتمی شود؛ البته ایران هرگز به دنبال چنین چیزی نبوده و نخواهد بود و مذاکرهکنندگان ما در این دوره از مذاکرات باید طرفهای مقابل را اقناع کنند و سازوکاری را بر اساس قوانین بینالملل تعیین کنند تا طرفهای مقابل به این اطمینان برسند. به نظر بنده تا اینجای کار یعنی تا مذاکرات لوزان این استراتژی برد - برد عملی شده است اما باید تا زمان توافق نهایی صبر کرد.
بُرد ایران در مذاکرات لوزان بیشتر از طرفهای غربی است
موضوع هزینه و فایده در مذاکرات هستهای مطرح بوده که باید گفت برد در این مذاکرات برای ایران بیشتر بوده؛ چرا که ما از یک اجماع جهانی علیه خودمان خارج شدیم و دنیا ما را به عنوان یک کشوری که اهل گفتوگو و منطق است شناخت و ابرهای تاریک تحریم ایران از بین رفت. این نشان از تغییر فضای سیاسی جهان نسبت به ایران دارد. تا اینجای مذاکره برد اصلی برای ایران بوده است چراکه ما چیزی را از دست ندادهایم و در ازای آن امتیازاتی را دریافت کردیم و امیدواریم این نتیجه برد - برد در توافق نهایی نیز حاصل شود.
آنا: آنچه در تفاهم سیاسی لوزان، محل انتقاد منتقدان است، بحث چگونگی لغو تحریمهاست. بحثها در این زمینه زیاد بوده و انتقادات هم زیاد است. فکر میکنید لغو یکجا و یکباره تحریمها اتفاق میافتد یا اصلا امکان وقوع دارد یا نه؟ انتظارات از توافق نهایی چیست؟
آصفری: اگر ما امروز با کشورهای عضو 1+5 مذاکره میکنیم به دلیل توانمندی نظام جمهوری اسلامی ایران است و اگر غرب امروز ناچار است که با ما مذاکره کند به خاطر این است که غرب متوجه شده است ایران قبل از تحریمها ۱۵۰ سانتریفیوژ داشته که امروز این عدد به بیش از ۲۰ هزار سانتریفیوژ رسیده است و حقیقت این است که تحریمها ما را پای میز مذاکره نکشانده است؛ بلکه ما را به یک توانایی بیشتری رسانده است.
توانمندی ایران در موضوع هستهای، قدرت چانهزنی ما را در مذاکرات بیشتر کرد
ما قبل از تحریمها حدود ۱۵۰ کیلو اورانیوم داشتیم که اکنون اورانیومهای ما به یبش از ۱۰ هزار کیلوگرم رسیده است. اینها نشان از توانمندی جمهوری اسلامی ایران دارد و پیام آن این است که نمیتوان پیشرفت ایران را متوقف کرد؛ لذا اگر ما امروز در مذاکرات قدرت چانهزنی داریم به دلیل تواناییهایی است که مرهون شهدایی همچون شهید شهریاری و سایر شهدای هستهای هستیم. امروز چون جمهوری اسلامی ایران این توانایی را در عرصه بینالملل پیدا کرده است و در یمن، سوریه، عراق و لبنان حرفی برای گفتن دارد و غرب هم برای پیاده کردن سیاستهای خود در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه نیاز به مذاکره با ایران دارد؛ لذا ناچار است با جمهوری اسلامی ایران مذاکره کند.
اگر ما در مذاکرات هستهای به توافقی برسیم که در آن حقوق ملت ایران به رسمیت شناخته شود و غرب هم به دنبال فریبکاری نباشد میتوانیم در موضوعات دیگر نیز با آنها مذاکره داشته باشیم. در بحثهای خاورمیانه و در مسائل مختلف.
درباره اینکه لغو تحریمها به چه شکل باید باشد، باید بگویم همان طور که مقام معظم رهبری تأکید کردند خط قرمز نظام در مذاکرات باید رعایت شود و در موضوع تحریمها لغو همه تحریمها چه تحریمهای شورای امنیت چه تحریمهای کنگره آمریکا همگی باید لغو شود و در مقابل درّی که جمهوری اسلامی به آنها میدهد آنها به ما یک شکلات ندهند. نتیجه مذاکرات باید لغو تمامی تحریمها باشد. اکنون اعتمادسازی که آقای قرباناوغلی هم به آن اشاره کردند از سوی جمهوری اسلامی انجام شده و ما گامهای اعتمادسازی را برداشتیم و پذیرفتیم که سانتریفیوژهای ما ۵ هزار و ۶۰ عدد باشد. پذیرفتیم که در سایت فردو تنها فعالیتهای تحقیقاتی انجام شود و کاربری سایت اراک تغییر یابد و طرفهای مقابل آن را تکمیل کنند. اینها گامهای بسیار بلندی است که ایران در جهت اعتمادسازی برداشته است؛ همچنین قرار است اورانیومهای ما از ۱۰ هزار کیلوگرم به کمتر از ۵۰۰ کیلو برسد. اینها دستاوردهایی بوده که به راحتی به دست نیامده و جمهوری اسلامی سالها برای به دست آوردن آن وقت و هزینه صرف کرده است؛ لذا آنچه در مقابل این امتیازهای داده شده باید ستانده شود باید لغو تمامی تحریمها باشد.
ناتوانی آمریکا در توقف پیشرفت صلحآمیز هستهای ایران، آنها را وادار به مذاکره کرد
آمریکا اگر امروز حاضر به مذاکره با ایران شده به دلیل این است که چارهای جز این نیافته است. آنها همه راهها را رفتهاند؛ از ترور دانشمندان هستهای گرفته تا خرابکاری در مراکز هستهای و تحریمها ولی هیچ نتیجهای نگرفتند. به این دلیل حاضر به مذاکره با ایران شدهاند. ایران گامهای خود را در جهت اعتمادسازی برداشته است و اکنون نوبت کشورهای 1+5 است که گامهای عملی خود را بردارند.
انتظار ما این است که توافق نهایی که قرار است صورت گیرد دارای ضمانت اجرایی باشد؛ چرا که غرب تا به حال نشان داده که قابل اعتماد نیست و لغو تمامی تحریمها باید ضمانت اجرایی داشته باشد؛ چه دولت جمهوریخواه در آمریکا روی کار بیاید چه دولت دموکرات که البته همان طور که رئیس جمهوری ما اظهار داشت طرف ما در مذاکرات تنها آمریکا نیست و پنج کشور دیگر نیز با ما مذاکره میکنند؛ اما متأسفانه کشورهای عضو 1+5 نگاهشان به آمریکاست و سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی را دنبال میکنند.
لذا باید در موضوع لغو تحریمها یک اقدام همهجانبه از سوی طرفهای مقابل شکل بگیرد و راه برگشت تحریمها نیز وجود نداشته باشد؛یعنی همان طور که ما قرار است در موضوع فعالیتهای هستهایمان، تحت راستیآزمایی باشیم و آژانس هستهای بر فعالیتهای ایران نظارت داشته باشد، در اجرای لغو تحریمها نیز باید راستیآزمایی صورت گیرد و مرجعی وجود داشته باشد که اگر طرفهای غربی نیز به تعهدات خودشان عمل نکردند به این موضوع رسیدگی کند.
آنا: همین جا، آقای آصفری بفرمایید که نظر مجلس نهم درباره پروتکل الحاقی چیست؟ پذیرش پروتکل آیا از سوی مجلس امکان دارد یا نه؟
مجلس فعلا قصد بررسی پذیرش پروتکل الحاقی را ندارد
آصفری: درباره پروتکل الحاقی بحثهایی مطرح است؛ اولا اینکه مجلس فعلا قصد ورود به این موضوع را ندارد، ما حمایت جامع و کامل خود را از تیم مذاکرهکننده کشورمان اعلام میکنیم اما اگر در بازرسیهای هستهای بخواهد اتفاقی خارج از پادمان شکل بگیرد مجلس به طور جدی جلوی این موضوع میایستد؛ به عنوان مثال آژانس انرژی اتمی حق بازدید از مراکز غیرهستهای را ندارد و اینکه آنها بخواهند به خودشان اجازه بدهند که از پادگانهای نظامی ما بازرسی کنند هرگز اتفاق نخواهد افتاد.
ایران با عراق متفاوت است. ایران نیروهای مسلح بسیار قوی و پیشرفتهای دارد که هیچگاه کشورهای دیگر فکر تجاوز به کشور ما را هم نمیتوانند در سر داشته باشند. آنها با این روش وارد مراکز نظامی عراق شدند و به بهانه وجود مواد شیمیایی، مراکز حساس و پادگانهای عراق را بازدید کردند و اطلاعات نیروهای مسلح آنها را به دست آوردند و ظرف ۲۱ روز دولت عراق را سرنگون کردند.
البته در نظام جمهوری اسلامی ایران هیچ قوارهای برای پیاده کردن سیاست آنها وجود ندارد؛ چراکه مدافع اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران مردم هستند و با ملت ایران کسی نمیتواند مقابله کند اما اینکه آنها بخواهند از اسرار نظامی ما اطلاع پیدا کنند و دوربینهای آنلاین در سایتهای هستهای نصب کنند اجازه نخواهیم داد. ما پیش از این سابقه خرابکاری و ترور دانشمندان هستهای را از آنها دیدهایم. ما میگوییم باید بر اساس معاهده ان.پی.تی با ایران رفتار شود، در معاهده ان.پی.تی به هیچ کشوری نمیتوانند اجبار و تحمل کنند که پروتکل الحاقی را بپذیرد؛ بر همین اساس با ایران هم باید به صورت عادی برخورد کنند. هیچ اتفاقی در ایران نیفتاده است و هیچ مورد مشکوکی در فعالیت هستهای ایران نبوده و نیست.
اگر مورد مشکوکی از فعالیتهای هستهای ایران وجود دارد کشورهای مدعی میتوانند اعلام کنند اما زمانی که هیچ چیزی نیست و آنها هم هیچ سندی ندارند، باید به صورت عادی با ایران برخورد کنند و بند ۷ منشور ملل متحد، شامل بازرسی از مراکز هستهای و نظامی ایران نمیشود. اگر بخواهند پروتکل الحاقی را به ایران تحمیل کنند این موضوع با عزت ملی ما در تضاد است و ما آن را نخواهیم پذیرفت؛ اما اگر بببینیم روند مذاکرات به خوبی پیش میرود و تحریمها لغو و پرونده ایران از شورای امنیت خارج میشود، در آن زمان پذیرش پروتکل الحاقی را بررسی میکنیم و پذیرش پروتکل الحاقی در آخر کار است و اکنون زمان بحث کردن در مورد این موضوع نیست.
درباره انتظارات ما از توافق و دیدگاه درباره بیانیه لوزان نیز همینجا باید بگویم که فکت شیت ایرانی هنوز منتشر نشده است که بخواهیم در مورد بیانیه لوزان اظهار نظر کنیم. یک فکت شیت خانم موگرینی، رئیس سیاست خارجه اتحادیه اروپا قرائت کرد و یک بیانیهای هم در پایان مذاکره لوزان از طرف آقای ظریف منتشر شد که این دو بیانیه محتوای خوبی داشت؛ اما بعد از آن دیدیدم که کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا فکت شیتی را برخلاف بیانیه لوزان منتشر کردند. و متأسفانه بعد از لوزان نیز چند مورد تحریم جدید وضع کردند که اینها نشان از این است که غرب واقعا به دنبال چالش ایجاد کردن در روند مذاکرات است و اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند، توافق نهایی با بیانیه لوزان متفاوت خواهد بود.
انتظار ما این است که چارچوب مذاکرات مشخص شود و تعیین شود که در مورد چه مسائلی قرار است مذاکره انجام شود همان طور که مقام معظم رهبری تأکید کردند نباید توافق نهایی به گونهای باشد که غربیها تعابیر و تفاسیر مختلفی از آن ارائه کنند. در جمهوری اسلامی ایران هیچکسی مخالف توافق هستهای نیست اما خواسته همگان، توافق عزتمند است.
قربان اوغلی: در موضوع مذاکره، بنده فرمایش آقای آصفری را قبول ندارم؛ ما ۱۲ سال است که مذاکره کردیم. دورهای آقای حسن روحانی مسئول مذاکرات بود، پس از وی آقای لاریجانی این مسئولیت را عهدهدار شد، بعد از آقای لاریجانی هم حدود شش سال آقای سعید جلیلی مذاکرات ایران را رهبری میکرد. در طول این ۱۲ سال مذاکرات مختلفی در بروکسل، پاریس، ژنو ۱و۲، تهران- ترکیه، ژنو ۳، استانبول ۱و۲، بغداد، مسکو مذاکره میکردیم.
ایران یک کشور قدرتمند در منطقه است ولی اینکه بگوییم طرفهای غربی فقط به این دلیل آمدند و با ما مذاکره میکنند حرف نزدیک به صوابی نیست. طرفهای غربی هم بر اساس مصالح و منافع کشورشان حاضر به مذاکره با ایران شدند و مذاکره هم یک امر دوجانبه و دوطرفه است و هر کشوری که قدرت چانهزنی بیشتر و مهارت در این زمینه داشته باشد، قدرت مذاکره را بالا میبرد.
موضوع مهم دیگر در مذاکرات توانایی افراد مذاکرهکننده است، ما در تاریخ افراد کمی که مذاکره کردهاند را نداریم به عنوان مثال آقای مصدق کار بزرگی در ملی شدن صنعت نفت انجام داد یا قوام السلطنه که یک سیاستمدار غیرمطلوب ماست نیز در قرارداد معروف خود با استالین در مورد مسئله آذربایجان کاری کرد که تنها برگ زرین زندگی اوست.
در مورد تحریمها مسئلهای که وجود دارد و کمتر به آن توجه میشود، این است که این تحریمها از ابتدا وجود نداشته و برخی عملکردها باعث شد تا این تحریمها ایجاد شود و تبدیل به خط قرمز ما بشود. اول باید به این سؤال پاسخ داد که این تحریمها چگونه ضمیمه پرونده ایران شد. سؤال من از آقای آصفری این است که واقعا چرا در طول هشت سال گذشته که پرونده ایران به شورای امنیت رفت و پشت سر هم قطعنامه علیه ایران صادر شد و آن ادبیات سخیفی که در دولت قبل به کار میبردند، چرا در آن زمان آقای آصفری و دیگر نمایندگان به عنوان وکلای ملت این هشدارهایی را که امروز به آقای ظریف یا آقای روحانی میدهند،در دولت قبل به رئیس جمهوری و تیم مذاکرهکننده نمیدادند؟ آیا نمایندگان در آن دوره نیز گفتند که کاری نکنید که این به قلاب تحریمها و شورای امنیت به پرونده هستهای ایران گیر کند؟ در تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۰۸ شش کشور قدرتمند دنیا نامهای به آقای متکی وزیر خارجه وقت ایران نوشتند و چه امتیازات خوبی به ایران میدادند که با تمام احترامی که برای آقای ظریف قائلم باید بگویم که امتیازهایی که در آن دوره به ایران پیشنهاد شد بسیار بهتر از امتیازهای کنونی است؛ اما این امتیازها را نپذیرفتند و اکنون به دلیل آنکه تحریمهای جدید و شدیدی علیه ایران وضع شد و پرونده ایران به زیر فصل هفتم شورای امنیت رفت، ما نمیتوانیم آن چانهزنی را داشته باشیم و امتیازات بیشتری بگیریم. تمام تلاش مذاکرات ما این است که از زیر فصل هفتم و بند 41 خارج شویم که مرحله بعدی آن جنگ است.
اما در مورد این سؤال که آیا تحریمها لغو میشود یا خیر؛ بنده به عنوان یک کارشناس فهمیدهام که باید در جنگ به فرمانده خودمان گوش کنیم نه به فرمانده دشمن. در زمان جنگ هم گوش ما به بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح خودمان بود که در مورد جنگ چه میگفتند نه ستاد مشترک ارتش عراق؛ در مورد مذاکرات هستهای نیز باید ما به طرفهای ایرانی اعتماد داشته باشیم نه مقامات آمریکایی و غربی.
آقای روحانی به این موضوع اشاره کردند که در اولین روز اجرای توافق هستهای، تمامی تحریمهای هستهای علیه ایران لغو خواهد شد؛ در مورد پروتکل الحاقی نیز من نمیدانم که آقای آصفری از کجا میگویند که کشورهای غربی پروتکل الحاقی را امضا نکردهاند. باید به ایشان بگویم که ۹۰ کشور عضو معاهده ان.پی.تی هستند و پروتکل الحاقی را اجرا میکنند ایران نیز دو سال این پروتکل را اجرا کرد و هیچ مشکلی هم پیش نیامد و اتفاقی نیفتاد؛ این طور نیست که مجامع بینالمللی آنقدر بیحساب و کتاب باشند که بتوانند هر جایی را که دلشان خواست بازرسی کنند. آن اتفاق که برای عراق افتاد به خاطر این بود که عراق رژیم فلاکتزدهای داشت که با وضعیت ایران به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. همین قدرت منطقهای ایران که باعث میشود آقای کری از آمریکا بیاید و مقابل وزیر خارجه کشورمان بنشیند و مذاکره کند همین عامل باعث خواهد شد که هیچ کشوری به خودش اجازه ندهد موضوع بازرسی از مراکز حساس و نظامی ما را مطرح کند. البته بنده با آقای آصفری موافقم که امضای پروتکل الحاقی حق مجلس است و در خصوص این موضوع باید مجلس تصمیم بگیرد و مجلس نیز این حق را دارد که پروتکل الحاقی را امضا نکند.
آصفری: در مورد این ۹۰ کشوری که آقای قربان اوغلی گفتند، باید از ایشان بپرسم که این عدد را از کجا آورده است؟ تنها ۶۰ کشور عضو معاهده ان.پی.تی هستند و من نمیدانم ایشان 90 کشور را از کجا آوردند؟
موضوع دیگر اینکه بحث ما درخصوص مذاکرات هستهای است و اینکه در مورد مذاکرات مصدق حرف بزنیم جای بحث فراوان دارد. در ضمن اینکه آقای مصدق نفت را ملی کرد بعد از آن غربیها مگر اقدامات دیگری را در کشور ما انجام ندادند و منابع مردم را از طریق شرکتهای هفت خواهر به غارت نبردند؟
در توافق سعدآباد نیز مگر قول ندادند که ما سایت نطنز و بوشهر را تعطیل کنیم و در ازای آن پرونده ایران از شورای امنیت خارج شود؟ مگر شش ماه پس از این مذاکرات پرونده ایران به شورای امنیت نرفت و برخورد غربیها با ایران بدتر نشد؟ یک مؤمن نباید از یک سوراخ دو بار گزیده شود.
شما میگویید که باید به فرمانده اعتماد داشت؛ اما فرمانده ما آقای ظریف نیست، فرمانده ما مقام معظم رهبری است و ایشان فرمودند که من به مذاکرات خوشبین نیستم اما میگویم که مذاکره کنید. مگر مقام معظم رهبری نفرمودند که توافق باید به صورت یک مرحلهای باشد؟ ما نیز همین موضوع را میگوییم و از وزارت خارجه میخواهیم که روند مذاکره را به درستی هدایت کند. اینکه خیلی به آمریکا خوشبین باشیم و اظهار خوشحالی کنیم آن هم در برابر بیانیهای که هیچ اتفاقی نیفتاده، شاید بعدتر آمریکا همین امتیازات را هم ندهد و ما باید همان سناریویی را که آمریکاییها انجام میدهند، پیاده کنیم.
شما فکر میکنید بین دولت و کنگره آمریکا اختلافی وجود دارد؟ خیر، در بحث براندازی جمهوری اسلامی ایران هر دو یک سیاست دارند و نباید به این قضیه شک کرد و اوباما نیز پیش از این گفته بود که اگر دست من باشد من دوست دارم تمام پیچ و مهرههای هستهای ایران را باز کنم. پس اینکه فکر کنیم آنها به دنبال اعتمادسازی و مذاکرات صادقانه هستند اشتباه است.
امروز آمریکا فهمیده است که جمهوری اسلامی ایران توانایی هستهای دارد و ناچار است با ایران گفتوگو کند.
مگر مذاکرات مسکو را فراموش کردهاید؟ وقتی در این مذاکرات، طرف ایرانی گفت که ۲۰ درصد اورانیوم غنیسازی شده را برای رآکتور امیرآباد تهران به ما بدهید، در غیر اینصورت خودمان این ۲۰ درصد را میسازیم، خانم اشتون در واکنش به این صحبت ما خندید و گفت اگر میتوانید بروید بسازید و ما در مذاکرات آلماتی ۲ اعلام کردیم که ۲۰ درصد را ساختیم که این موضوع، قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات را افزایش داد.
ما هرچه توانایی خودمان را بالا ببریم قدرت چانهزنی و فشار آوردن برای گرفتن حقمان افزایش پیدا میکند. آنچه سبب میشود که طرفهای غربی را ملزم به مذاکره با ما کند، قدرت جمهوری اسلامی ایران است. امروز آمریکا پنج هزار میلیارد دلار هزینه میکند در عراق، و در نهایت شرایط به نفع ایران میشود. دولتهای غربی و عربستان، با هم پیوند زدهاند تا در مسئله سوریه موفق بشوند اما قدرت ایران در سوریه حرف آخر را زد و در همه عرصههای منطقهای همین اتفاق افتاد.
بحث آمریکا با ما مسئله هستهای نیست؛ آنها با اصل نظام جمهوری اسلامی ایران مشکل دارند و اگر به آنها باشد دوست دارند که اصلا چنین نظامی وجود نداشته باشد ولی این توانایی را ندارند و اینکه میگویند گزینههای دیگری روی میز داریم، دروغ است و هیچ گزینه دیگری غیر از مذاکره با ایران ندارند.
باز هم تأکید میکنم که هیچکس در ایران مخالف با توافق هستهای نیست و تنها کسی که مخالف این توافق است رژیم صهیونیستی است؛ اما ما میگوییم که توافق نهایی باید توافق عزتمند باشد. یک مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود، ما تجربه قرارداد سعدآباد را داریم، بنابراین نباید برخوردهای قبلی آمریکا و طرفهای غربی را فراموش کنیم.
مگر ما در یک سال و نیم گذشته در ژنو توافق نکردیم که تحریم جدیدی علیه ایران وضع نشود، اما چرا اتحادیه اروپا ۹ شرکت و شخصیت ایرانی را در طول این یک سال و نیم به لیست تحریمها اضافه کرد و چرا آمریکا نیز ۱۵ شرکت و شخصیت حقوقی ایرانی را تحریم کرد؟
ما نباید باور کنیم که آمریکا از سر دلسوزی با ایران مذاکره میکند و دشمنی آنها را توهم بدانیم. در مذاکرات باید جلوی باج دادن به طرفهای مقابل گرفته شود و از استفاده از واژههایی که قابل تأویل و تفسیر گوناگون در متن مذاکرات باشد، جلوگیری شود.
پذیرش پروتکل الحاقی جزو اختیارات مجلس است و مجلس هم همگام با نظام از تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان، حمایت کرده و حمایت خواهد کرد و در گذشته هم همین بوده است، اینکه آقای قربان اوغلی میگوید چرا ما تیم قبلی را به مجلس نخواندیم، اتفاقا در دور قبل مذاکرات، همین آقای صالحی را که وزیر امور خارجه بود، به مجلس دعوت میکردیم اما همانطور که میدانید در دورههای قبل، مذاکرات به عهده شورای عالی امنیت ملی بود و بر اساس قانون، مجلس تنها میتواند از وزرا سؤال کند و تذکر بدهد و ما نمیتوانستیم دبیر شورای عالی امنیت ملی را به مجلس دعوت کنیم و درباره روند مذاکرات توضیح بخواهیم.
اکنون هم اگر از آقای ظریف و معاونین وی دعوت میکنیم تا به مجلس بیاید، برای این است که غرب بفهمد مذاکراتی که در حال انجام است از سوی نظام رصد میشود و مجلس، نظام و دولت ایران، حاضر نمیشود در ازای دادن و گرفتن هر امتیازی توافق صورت گیرد. خواسته کل نظام این است که به رسمیت شناختن حقوق هستهای ملت ایران و لغو تمامی تحریمها در توافق نهایی محقق شود.
فرمانده همه ما مقام معظم رهبری است و ایشان در سخنرانیشان در مشهد و در دیدار اخیر با مداحان، تأکید کردند که نتیجه مذاکرات باید لغو همه تحریمها باشد.
قربان اوغلی: درخصوص مسائل بینالمللی و سیاسی نمیشود با استفاده از واژههای احساسی مسائل را مطرح کرد.
هر کشوری در دنیا به دنبال منافع خودش هست و از هیچ کشوری نمیتوان خواست که به خاطر دلسوزی امتیازاتی را بپذیرد یا بدهد. آن کشورهایی که مقابل ایران پشت میز مذاکره نشستهاند به دنبال منافع خودشان است. اصل حفظ منافع ملی موضوع مذاکرات است.
درباره موضوع فرمانده هم که آقای آصفری به بنده خرده گرفتند، منظور بنده از فرمانده، فرماندهانی هستند که در خط مقدم حضور دارند. در زمان جنگ تحمیلی هم امام فرمانده کل قوا بود؛ اما همانطور که در جبهه جنگ، فرماندهان میدانی داریم، مقصود من نیز از فرماندهان، فرماندهان میدانی مذاکرات است که امروز آقای ظریف عهدهدار آن است.
مذاکرات ایران و ۱+۵ باعث ایجاد اختلاف بین آمریکا و رژیم صهیونیستی شد
درباره اختلافات آمریکا و اسرائیل و اوباما و کنگره هم که آقای آصفری آن را توهم میخوانند و دوستانشان آن را جنگ زرگری میدانند باید بگویم، در تاریخ ۶۷ ساله رابطه آمریکا و رژیم صهیونیستی برای اولین بار، نخستوزیر آن رژیم منحوس، به آمریکا میرود اما رئیس جمهوری آمریکا حاضر به ملاقات با وی نمیشود. از قبل نیز به نتانیاهو اطلاع داده بود که به آمریکا نیاید و اگر بیاید نه رئیس جمهوری و نه وزیر امور خارجه به استقبال و دیدار وی نمیروند. این مسئله کمی نیست. یا اینکه اوباما اعلام میکند که اگر کنگره برای جلوگیری از رسیدن به توافق نهایی وارد عمل شود، تصمیم کنگره را وتو میکند. این موضوع نشان از اختلاف بین رئیس جمهوری و کنگره آمریکا دارد.
همچنین درباره اینکه آقای آصفری میگویند نمیتوانستیم از دبیر شورای عالی امنیت ملی برای حضور به مجلس دعوت کنیم، سؤال من این است که ایشان به عنوان یکی از نمایندگان مردم در مجلس در آن دوره که رئیس جمهوری آن حرفها را درباره تحریمها و قطعنامههای شورای امنیت میزد، چرا اخطار ندادید که این حرفها را نزنند؟
چرا نمایندگان به احمدینژاد هشدار ندادند حرفهایی که ثمری جز تحریم نداشت، نزند؟
بعد از روی کار آمدن دولت آقای احمدینژاد در تیرماه ۸۴، در ۱۵ بهمن همان سال، موضوع پرونده هستهای ایران از آژانس انرژی اتمی به شورای امنیت رفت؛ اولین قطعنامه در نهم مرداد ۸۵ علیه ایران صادر شد و به این ترتیب یکسال پس از روی کار آمدن دولت احمدینژاد شاهد صدور اولین قطعنامه شورای امنیت علیه کشورمان بودیم. پس از آن هم قطعنامهها پشت سر هم صادر شدند. باید تأکید کنم که این قطعنامهها مربوط به فعالیتهای هستهای ایران نبوده است چراکه پیش از آن نیز ما فعالیت هستهای داشتیم بلکه آنچه باعث صدور این قعطنامهها شد نوع رفتار دولت قبل و حمایت نمایندگان آن دولت در مجلس بود.
تحریمهایی که به پروند هستهای ایران ضمیمه شد حاصل عملکرد بیتدبیرانه دولت قبل بود. بله ما سوخت ۲۰ درصد را ساختیم اما در ازای چه هزینهای؟ در تمام مسائل اقتصادی موضوع هزینه - فایده مطرح است. به دست آوردن اورانیوم ۲۰ درصد با هزینه فراوانی برای کشور ما حاصل شد. ما میتوانستیم همین ۲۰ درصد را بر اساس توافقهای قبلی به دست بیاوریم که مذاکره کنندههای ما در آن دوره نپذیرفتند.
آصفری: خب خوب است که آقای قربان اوغلی این موضوع را پذیرفتند که یک سال پس از توافق سعدآباد پرونده ایران به شورای امنیت فرستاده شد. من هم همین را گفتم که بعد از مذاکره سعدآباد در زمان دولت اصلاحات، این پرونده به شورای امنیت فرستاده شد.
قربان اوغلی: اصلا چنین چیزی مطرح نبود و عرض بنده این بود که اتفاقا رفتن پرونده ایران به شورای امنیت، در اثر عملکرد دولت اصلاحات و مذاکره سعدآباد نبود. در آن مذاکرات ما تعلیق را پذیرفته بودیم و قرار بود دور بعدی مذاکرات انجام شود؛ اما دولت نهم روی کار آمد و به دلیل رفتار دولت نهم، مذاکرات به نتیجه نرسید. حتی طرفهای غربی در سال ۲۰۰۸ به آقای متکی نامه نوشتند اما دولت پیشنهادهای آنها را قبول نکرد.
انتهای پیام/