صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۲۸ - ۰۳ آذر ۱۳۹۵
در گفت‌وگو با آنا تشریح شد؛

روایتی از آنچه ۳۰ سال پیش در تیم ملی فوتبال اتفاق افتاد/ مهاجم اسبق تیم ملی: شیطنت کردند تا دهداری نماند/ بازیکنان در رستوران رعایت نمی‌کردند

مهاجم اسبق تیم ملی فوتبال گفت: از زمانی که مربی شدم، فهمیدم همه حرف‌های پرویز دهداری درست بود.
کد خبر : 136722

به گزارش خبرنگار ورزشی آنا، امروز سوم آذرماه سالگرد درگذشت پرویز دهداری است، سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال که بسیاری او را معلم اخلاق می‌دانند به طوری که امروز هر بار که از آن مرحوم یاد می‌شود، روایت اخلاق‌مداری‌های این معلم اخلاق مطرح می‌شود.


اما به رغم این مسئله یکی از نقاط تاریک فوتبال ایران در دوران مربیگری مرحوم دهداری و بعد از بازی‌های آسیایی 1986 سئول رخ داد. زمانی که 15 بازیکن تیم ملی در نامه‌ای به صورت رسمی استعفای خود را از طریق روزنامه ابرار ورزشی اعلام کردند. در همین رابطه با «مرتضی یکه» مهاجم آن زمان تیم ملی که جزو امضاء کنندگان نامه معروف است، گفت‌وگویی انجام دادیم.


* امروز بیست و چهارمین سالگرد درگذشت مرحوم دهداری است.


- بله می‌دانم. مربی اخلاق‌مداری که ما قدرش را ندانستیم و در این سال‌ها جای خالی او را همواره حس می‌کنیم.


* چرا قدرش را ندانستید؟


- اسمش را جوانی یا هر چیز دیگری می‌توان گذاشت. ما هیچ‌وقت خودمان را جای او نگذاشتیم.


* یکی از اتفاقات تلخ فوتبال ایران در زمانی افتاد که مرحوم دهداری سرمربی تیم ملی بود.


- دقیقا.


* و نام شما هم در میان امضاءکنندگان نامه‌ای دیده می‌شود که از تیم ملی استعفا دادید و حاضر نشدید زیرنظر مرحوم دهداری کار کنید.


- بله، من هم جزو کسانی بودم که اشتباه کردم و پای آن نامه را امضاء کردم.


* چرا اشتباه؟


- ما بعد از آنکه مربی شدیم، فهمیدیم که مرحوم دهداری حق داشت و حرف‌ها و نکاتی که به ما می‌گفت همگی درست بود.


* به هر حال نام شما در پای نامه حک شده است و پاک شدنی هم نیست.


- بالاخره اتفاقی است که افتاده و به قول شما کاری هم نمی‌توان انجام داد.


* امروز که به سی‌سال قبل نگاه می‌کنید دلیل اینکه با 14 بازیکن دیگر همراه شدید را در چه می‌بینید؟


- خواستم نگویند کم آورده است. فردین بازی درآوردم. من هیچ مشکلی با پرویز دهداری نداشتم. فرشاد پیوس در جریان همه چیز است. یک عده شیطنت کردند تا پرویز دهداری در تیم ملی نماند و من هم پشت سر آنها قرار گرفتم و نامه را امضاء کردم.


* چه کسانی شیطنت کردند و ماجرای نوشتن نامه را راه انداختند؟


- اسم از کسی نمی‌برم اما آنهایی که نامه استعفا را تنظیم کردند خودشان اگر دوست دارند بیایند اعتراف کنند. من باعث و بانی نبودم ولی اشتباه کردم و نامه را امضاء کردم. پای امضای خودم هم ایستادم.


* کسی که استارت نامه نوشتن را شروع کرد،‌ محمد پنجعلی بود؟


- ببینید دامن زدن به این موضوع پرویز دهداری را زنده نمی‌کند. هر کسی آن داستان را به‌راه انداخت بیاید اعتراف کند. من اسم از کسی نمی‌برم.



* امروز که از آن اتفاق تلخ حدود سه دهه است که می‌گذرد. روایت‌های زیادی در مورد آن گفته می‌شود؛ مثلا اینکه رضا وطنخواه مربی تیم ملی با نوع برخوردی که با بازیکنان داشت باعث شد تا ملی‌‌پوشان علیه سرمربی تیم ملی موضع گیری کنند. در این میان داستان بستنی خوردن ابطحی و برخورد وطنخواه با وی کمی تعجب‌برانگیز است.


- بله، این اتفاق افتاد. وقتی به رستوران می‌رفتیم، بازیکنان تیم ملی رعایت نمی‌کردند. چون غذاها به صورت سلف‌سرویس در اختیارمان قرار می‌گرفت. حرف وطن‌خواه کاملا درست بود. او می‌گفت به اندازه بردارید و زیاده‌روی نکنید. من الان که مربی هستم دور میز بچه‌ها می‌چرخم و اجازه نمی‌دهم کسی غذای اضافی بخورد.


* علت آن زیاده‌روی چه بود؟


- الان وقت پیدا کردن دلایل اشتباهات آن زمان نیست. ولی باید بگویم که نظم و انضباط در فوتبال ما به دلیل حضور دهداری بود. او بود که به ما فرهنگ داد و همه اعضای تیم را یکدست کرد. امروز خود ابطحی به بازیکنش اجازه می‌دهد که با دمپایی سر تمرین بیاید. می‌گذارد کسی با لباس شخصی تمرین کند. ما مقصر بودیم و مرحوم دهداری را اذیت کردیم. در این میان وطن‌خواه هم اذیت شد. او خیلی تلاش کرد تا همه بازیکنان منظم باشند.


* ماجرای اتوبوس چه بود؟


- ما در دهکده بازی‌ها در سئول منتظر اتوبوس بودیم تا همه با هم به هتل برگردیم. آن اتوبوسی که برای تیم ملی در نظر گرفته بودند، دیر کرد و حمید درخشان گفت بیایید با همین اتوبوس‌های شهری برویم. وطن‌خواه با این قضیه مخالف بود ولی ما کار خودمان را کردیم و سوار اتوبوس شدیم. تنها کسی که سوار نشد، کریم باوی بود که وطن‌خواه به او گفت با بقیه سوار اتوبوس شود و در کمپ نماند.


* ماجرای دیگری که نقل می‌کنند این است که وقتی بازیکنان در یک فروشگاه کره‌ای حاضر می‌شوند تا وسایلی خریداری کنند مربی تیم به تندی به بازیکنان می‌گوید تا وقتی دهداری دست به چیزی نزده، شما حق دست زدن به اشیاء داخل فروشگاه را ندارید!


- اصلا دهداری برای خرید نمی‌آمد. او یک کیف سامسونت داشت که در آن وسایل شخصی و یک کتاب داشت. دلارهایی که فدراسیون به او می‌داد را هم خرج نمی‌کرد و دوباره به فدراسیون پس می‌داد. هرچند این روزها باور این حرف‌ها سخت است.


* به نظر می‌رسد هنوز هم بابت از دست رفتن پرویز دهداری خیلی ناراحت هستید؟


- به‌طور حتم خیلی پشیمان هستم. نباید فردین بازی در می‌آوردم. بازیکنان آن زمان تیم ملی هم می‌دانند که من اگر از حضور در تیم ملی انصراف نمی‌دادم، کاپیتان تیم ملی می‌شدم.


* اگر آن زمان برگردد، حاضرید باز هم پای چنین نامه‌ای را امضاء کنید؟


- غلط می‌کنم که بخواهم چنین کار اشتباهی را انجام دهم.


* حرفی مانده که نزده باشید؟


- امیدوارم از اشتباهات گذشته درس بگیریم. مشابه کاری که ما کردیم دیگر رخ نداد و امیدوارم که بعد از این شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم.


* گفت‌وگو از حمیدرضا نقیبی


انتهای پیام/

برچسب ها: محمد پنجعلی
ارسال نظر