صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در حوزه فلسفه دین و کلام جدید منتشر شد؛

فصلنامه علمی پژوهشی «قبسات» شماره هشتاد ویژه تابستان سال 1395

فصلنامه قبسات با صاحب امتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سر دبیری محمد محمدرضایی و با همکاری قطب علمی فلسفه دین پژوهشگاه منتشر شد.
کد خبر : 136699

به گزارش گروه فرهنگی آنا و به نقل از اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، فصلنامه علمی پژوهشی قبسات در حوزه فلسفه دین و کلام جدید، شماره 80 منتشر شد.


چکیده برخی از مقالات این شماره جهت اطلاع بیشتر خوانندگان ارائه می‌شود:


مبانی خداشناختی الگوی پیشرفت اسلامی/ محمدحسن قراملکی


چکیده: پیشرفت به دو قسم سکولار و دینی تقسیم می‌شود که در مغرب‌زمین مدل سکولار آن رایج و حاکم است. اسلام با ادعای جامعیت [آیین دنیوی و اخروی] در صدد تشکیل حکومت دینی و اداره جامعه است که برای این منظور ارائه الگوی پیشرفت متناسب جامعه دینی، امری لازم و ضروری است. این الگوی پیشرفت مبانی گوناگونی (خداشناختی، هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی، انسان‌شناختی، جامعه شناختی) دارد. در این مقاله مبانی خداشناختی الگوی پیشرفت اسلامی در دو بخش صفات معنویه خدا و صفات فعلیه خدا [ناظر بر عالم تکوین و انسان] و نقش آن بر الگوی پیشرفت تحلیل و بررسی می‌شود.


برایند مبانی جهان‌شناختی الگوی اسلامی پیشرفت/ قاسم ترخان


چکیده: بی‌گمان الگوی اسلامی پیشرفت، از جهاتی با الگوی سکولار پیشرفت، تفاوت و از جهاتی دیگر تشابه دارد. ابتنای این الگو بر مبانی فراوانی که در حوزة معارف اسلامی تولید می‌شود، مانند مبانی خداشناختی، هستی‌شناختی، انسان‌شناختی و ارزش‌شناختی، به تفاوت‌های چشمگیری می‌انجامد که نقطة فارق الگوی اسلامی از سکولار خواهد بود. ازآنجایی‌که از مهم‌ترین مبانی الگو، مبانی جهان‌شناختی است، نوشتار حاضر ضمن اشاره به مبنای جهان‌شناختی از منظر اسلام، تلاشی را سامان داده تا برونداد این مبانی را در نظریة پیشرفت به نظاره بنشیند و از این جهت رعایت آن مبانی را بر تدوین‌کنندگان الگو لازم بشمارد. برخی از مهم‌ترین نتایج که ضروری است بر اساس مبانی جهان‌شناختی در الگو اشراب شود، عبارت‌اند از: 1. هدف ‌گذاری به سوی ترقی دینی و معنوی، قرب الهی و زندگی عابدانه، خیر و سعادت دوجهانی، ارتقای معادباوری و حاکمیت ارزش‌ها به‌ویژه عدالت؛ 2. لحاظ رشد علم و تفکر، فقه، عمل صالح، ایمان و اخلاق به مثابه عرصه‌های پیشرفت؛ 3. شریعتمداری الهی و مدیریت فقهی و علمی؛ 4. سمت‌وسودهی پژوهش‌های علمی بر اساس بنیاد فاعلیت الهی و خدامحور، کشف و بررسی علل مادی و معنوی؛ 5. ایجاد ساختار اجتماعی وحدت‌گرای ارزشی و توحیدی؛ 6. بسترسازی به‌منظور شکوفایى استعدادها و ظرفیت‌ها در رویارویی با مشکلات.


مبانی ارزش‌شناختی الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت/ محمد جداری عالی


چکیده: بی‌گمان هر الگوی توسعه یا پیشرفتی- به رغم انکار برخی اندیشمندان- در پی اهداف و آرمان‌های خاصی است که بر یک سری پیش‌فرض‌ها و زیرساخت‌های نظری و بنیادین ارزشی مبتنی است. در این مقال برآنیم مبانی ارزش‌شناختی‌ای را که در تدوین اصول و قواعد نظری و راهبردی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و در راستای نیل به اهداف و آرمان‌های متعالی انسان اسلامی مؤثر است، تبیین کنیم. از نظر این نوشتار مبانی فرااخلاقی همچون معناداری مفاهیم و گزاره‌های اخلاقی، وجود رابطة منطقی باید و هست، اطلاق احکام اصلی اخلاق و نظریة اخلاقی خوددوستی، ضمن توجیه امکان الگوسازی، دربردارندة پیشرفت پایدار و همه‌جانبة جامعة انسانی اسلامی است.


نقد و بررسی مدل‌های علم دینی مبتنی بر الگوهای علم‌شناختی پساپوزیتیویستی/ جعفر مروارید، رضا اکبری


چکیده: در سال‌های اخیر مدل‌های مختلفی برای تولید دانش دینی از سوی استادان و صاحب‌نظران دانشگاه و حوزه ارائه شده است. بین این گروه، شمار درخور توجهی از نظریه‌پردازان، نقدها و دیدگاه‌های پساپوزیتیویستی درباره علم و فعالیت علمی را نقطه‌ عزیمت مناسبی برای حرکت به سمت تولید علم دینی دیده‌اند. پساپوزیتیویسم بر پایه دیدگاه ما طیف متنوعی از نظریه‌ها را تشکیل می‌دهد که درباره مدعیاتی همچون عینیت، بین‌الاذهانیت و عقلانیت تردید کرده و به نوعی از نسبی‌گرایی گذر کرده‌اند که یکی از تأثیرگذارترین نمونه‌ها را می‌توان در نظریه پارادایم‌های کوهن مشاهده کرد. مدل‌های علم دینیِ یادشده در این مقاله که اساس کار خود را با پذیرفتن چنین دیدگاه‌هایی آغاز نموده‌اند، به جز نمونه علم مقدس نصر و دیدگاه زیباکلام، از یک سو به دلیل پذیرفتن چنین دیدگاه‌های نسبی‌گرایانه و از سوی دیگر تمایل به مدعیات پوزیتیویستی با مشکلی اساسی مواجه‎اند. این مشکل را می‌توان ناتوانی در سازگاری بین ادعاها و نتایج نظری دو پارادایمِ ناسازگار دانست.


انتهای پیام/

ارسال نظر