جلائیپور: اصولگرایان امروز باید در خانه ناطقنوری را بزنند
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، امروز دوشنبه (1 آذر) ایسنا در گفتوگو با حمیدرضا جلاییپور فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: او در عین اینکه وضعیت جریان اصولگرا را بحرانی توصیف میکند، میگوید که همه لایههای اصلاحطلبان بر کاندیداتوری حسن روحانی اتفاق نظر دارند و تاکید میکند این اجماع از روی ناچار نیست، بلکه به دلیل داشتن کارنامه قابل دفاع رئیس جمهور دولت یازدهم است.
این عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، محمود احمدینژاد را جریانی جدی و موثر نمیداند و میگوید: او اگر به جای سر و صدا میرفت یک حزب سیاسی درست میکرد خوب بود، زمانی که احمدینژاد صدایی داشت شرایطی بود که اصولگرایان سکوت کردند تا او هر کاری خواست بکند. اما حالا این سکوت شکسته شده و دیگر پدیدهای جدی به نام احمدینژاد وجود ندارد.
در ادامه اهم گفتههای جلاییپور را به انتخاب خبرگزاری آنا میخوانید:
*کارنامه کلان آقای روحانی در مجموع مثبت است؛ چراکه او ایران را از وضعیت نیمه امنیتی و با بحران اقتصادی خارج کرد. در مقام مقایسه او از ونزوئلایی شدن ایران جلوگیری کرد
*به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی فشار آوردند و همین فشارها موجب استعفای او شد، آقای روحانی نیز برکناری دو وزیر دیگر را هم که کارنامه قابل قبولی نداشتند در دستور کار گذاشت.
*آقای روحانی با اصلاحطلبان در یک چیز مشترکند و آن حرکت در جهت شایستهسالاری است.
*نائب رئیسی کسانی همچون مطهری و پزشکیان محصول حضور لیست امید در مجلس دهم است.
*من نسبت به شوراهای شهر آینده نیز خوشبینتر هستم چون در مقایسه با سال ۹۲ در شرایط اعتدال و آرامش کار میکنیم. البته یکسری تندروها دوست دارند بین اصلاحطلبان اختلاف ایجاد شود که این اتفاق نخواهد افتاد.
*اتفاق نظر اصلاحطلبان بر کاندیداتوری حسن روحانی از روی ناچاری نیست بلکه به دلیل داشتن عملکرد قابل دفاع اوست.
*اصولگرایان مشکلاتی دارند و هنوز نتوانستند این مشکلات را حل کنند. دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی به جای اینکه مشکلات کشور را قبول کنند، فقط اصلاحات را تخطئه کردند.
*بعد از آن در دوره آقای احمدینژاد و با حمایت اصولگرایان، تمام ارزشهای اصولگرایی زیر سوال رفت. ارزشهایی همچون راستگویی و حفظ بیتالمال. اصولگرایان در آن شرایط نیز فقط ایستادند و نگاه کردند.
*اکنون من اگر جای اصولگرایان بودم کلاهم را به احترام آقای روحانی برمیداشتم.
*تعدادی از اصولگرایان نیز حاضر نیستند وارد میدان شوند و با آقای روحانی رقابت کنند. نیروی جدی اصولگرایان بخش تندروی آنها است که چون پول و امکانات و امنیت دارند منسجم عمل میکنند.
*همین حزب موتلفه اگر واقعا میخواست کار کند باید میرفت در خانه آقای ناطق نوری را میزد، باید میرفت آقای علی مطهری را لیدر خود میکرد و به دنبال اصولگراهای میانهرو میرفت که میان مردم نفوذ دارند.
*آنها اگر به سمت میانهروها بروند قطعا یکی از نیروهای مهم سیاسی ایران خواهند بود. به خطا حدود ۱۰ سال است که به آقای ناطق نوری پشت کردهاند، آقای ناطق کسی بود که میتوانست این جریان را مدیریت کند. نگاه کنید در طرف مقابل کسی همچون آقای خاتمی جریان اصلاحات را مدیریت میکند لذا این مشکل بزرگی در میان اصولگرایان است.
*در جامعه روحانیت یک روزی افرادی همچون هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و حسن روحانی بودند اما امروز به آنها پشت کردند.
*قطعا اگر به سمت کسانی همچون ناطق نوری و علی لاریجانی و علی مطهری بروند وضع بهتری خواهند داشت اما اکنون چنین علائمی دیده نمیشود.
*اگر در سال ۸۴ آن جریانی که به امکانات عمومی دسترسی داشت به حمایت آقای احمدینژاد نمیآمد، او پدیده جدی و موثری نبود.
*احمدینژاد معمولا میخواسته با سر و صدا جلو برود و مردمانگیز بوده است؛ حالا اینبار بدشانسی آورد و مقام رهبری او را تنظیم کرد.
*احمدینژاد جریانی جدی نیست. از اول اگر به جای سرو صدا میرفت یک حزب سیاسی درست میکرد خوب بود. ولی او دوست دارد پشت واژه مبهم « مردم» سنگر بگیرد.
*هرکس میخواهد وارد عرصه سیاسی و اجتماعی شود اول اعلام میکند به هیچ حزبی وابسته نیست. گویا طرف عضو قمارخانه است.
*{دلیل احضار شما و شش تن از اصلاحطلبان به دادگاه چه بوده؟ چه توضیحی به شما دادند؟} قبلا ما را احضار میکردند و میگفتند که شما نباید در حوزه عمومی و انتخاباتی فعال باشید. آنها نگران محبوبیت اصلاحطلبان در میان مردماند. البته این پرونده قبل از نهی آقای احمدینژاد برای حضور در انتخابات بود، شاید اکنون فضا تغییر کرده باشد. به نظر میرسد بیشتر میخواهند محکومیتی بدهند تا چندین سال بتوانند با این احکام افراد را کنترل کنند که این هم نوعی شیوه مدیریت این تندروها در بیست سال گذشته بوده است.
*ملاک اصلی پروندههای ما همین مصاحبههایی است که با شما خبرنگاران رسانههای داخلی داشتهایم. ما که با بیبیسی مصاحبه نمیکنیم. تمام مصاحبههای ما را کپی گرفتهاند و پرونده سه هزار صفحهای درست کردهاند. اتفاقاً من به آن آقا گفتم که کاش میگفتید خودمان تمام این مصاحبهها را برایتان میفرستادیم.
*{لطفاً نظر خود را درباره اسامی و عبارات زیر بفرمایید} احمد توکلی: یک فعال سیاسی که بیشتر مصیبت میخواند.
*محمدباقر قالیباف: خیلی به کرسی علاقهمند است.
*اکبر هاشمی رفسنجانی: خیلی فرد جالبی است. مردی است که در سن ۸۴ سالگی در سال ۸۴ هم آماده شد به باسکول رأی مردم برود. ایشان همیشه دومین نفر در این کشور بودند اما نیامد بگوید که من نفر دوم انقلاب بودم، من فرمانده جنگ بودم، من یار غار امام بودم بلکه آماده بوده روی باسکول رأی برود. اصلاً با فردی همچون آقای جنتی قابل مقایسه نیست. چون همیشه خود را در معرض رأی مردم قرار میدهد. ایشان الگوی خوبی برای روحانیت است. من فکر میکنم اگر آقای هاشمی نبود ما در ایران تندروی مذهبی شدیدی تری داشتیم و طالبانیسم شیعی قوی میشد، ضعف این جریان در ایران به دلیل حضور افرادی شبیه هاشمی در حکومت ایران بوده. ایشان هیچوقت بنیادگرا نبوده، ممکن است بگویید مدرنیست نیست. اما ایرادی ندارد، مهم این است که بنیادگرا نبود است.
*سیدمحمد خاتمی: همچنان محبوب و دغدغه مند مردم ایران است.
*محمود احمدینژاد: معمولا در فضا سیر میکند.
*حسن روحانی: سیاستمدار.
*حسین فریدون: او را خوب نمیشناسم.
*محمدجواد ظریف: یک دیپلمات حرفهای.
*احمد جنتی: در دنیای مکتبی خودش است.
*مصباح یزدی: کسی که در مخالفت با دموکراسی برای خود اصولی دارد.
*محمدرضا باهنر: اصولگرایی که در دفاع از ارزشهای اصلی انقلاب هنوز نتوانسته کاری که پسر مطهری برای شهید مطهری کرد، کاری که پسران شهید بهشتی انجام دادند، برای برادرش شهید باهنر انجام دهد.
*سعید جلیلی: اصولگرای رادیکال.
*علی لاریجانی: یک اصولگرای میانهرو.
*جبهه پایداری: یکی از تشکلهای رادیکال و پر مدعای ایران.
*حزب مؤتلفه اسلامی: نیروی سیاسی و اسلامی و مردمی هستند که میتوانستند از احزاب میانهرو و اصولگرا باشند اما هنوز نتوانستند در این نقش وارد شوند.
*حزب اتحاد ملت ایران اسلامی: حزب صادق اصلاحات.
*حزب اعتماد ملی: باید دعا کنیم آقای کروبی از حصر بیرون بیاید.
*قوه قضاییه: در آرزوی استقلال قوه قضاییه و قاضی هستیمخیلی بد است که نماد آن برخی افراد و قضات هستند
انتهای پیام/