تجارت فراگیر گاز؛ حلقه مفقوده دیپلماسی انرژی ایران
حوری قاسمی، خبرنگار اقتصادی آنا: هرچند تحریم های ناعادلانه توانست اقتصاد ایران را با موانع متعددی مواجه کند اما از سوی دیگر سبب شد تا مسئولان متوجه نکته مهمی شوند که همانا ضعف ایران در تک محصولی بودن صادرات نفت و تمرکز درآمدهای ارزی بر روی فروش نفت خام بود.
بنابراین به دنبال کسب درآمدهای ارزی بجز نفت، نگاه ها به سمت تجارت جهانی گاز معطوف شد.
یکی از دلایلی که باعث توجه به تجارت گاز شد، این بود که بر عکس فروش نفت که در کوتاه مدت و محموله ای انجام می شود، صادرات گاز از طریق خط لوله، قراردادهای بلند مدت و چند ده ساله لازم دارد؛ بنابراین فشار تحریم ها نمی تواند صادرات گاز را با مشکل مواجه کند.
از سوی دیگر، در حال حاضر ایران دومین کشور بعد از روسیه در دارا بودن ذخایر نفت و گاز است و از آنجا که بعد از نفت و ذغال سنگ، گاز سومین منبع تامین انرژی جهان به شمار می رود، لزوم توجه به تجارت این منبع هیدروکربوری بیش از پیش احساس می شود.
با توجه به مسائل زیست محیطی و کاهش ذخایر نفتی جهان، سهم این سوخت در سبد مصرف انرژی در حال افزایش است، به نحوی که طبق گزارش انجمن جهانی انرژی حداقل تا سال ۲۰۲۰ گاز طبیعی به عنوان بهترین گزینه سوخت جایگزین نفت خواهد بود و تقاضای گاز در آسیا و اقیانوسیه در طول ۲۵ سال اینده٬ ۳ برابر خواهد شد.
این مسئله در کنار پتانسیل کشور در حوزه گاز طبیعی، ما را با این پرسش روبه رو می کند که راه استفاده درست از منابع گازی کشور چیست و چگونه می توان در عمل گاز را به ابزاری جهت توسعه کشور مبدل ساخت؟ و آیا می توان با توجه به تجربه صادرات نفت، راهکاری درست برای تجارت گاز در پیش گرفت تا علاوه بر سود حداکثری از محل صادرات، منافع داخلی نیز تامین شود؟
از سوی دیگر گاز طبیعی که می تواند به بیش از ۵۰ محصول با ارزش افزوده بالا از بنزین و گازوئیل مرغوب گرفته تا محصولات با ارزش پتروشیمیایی تبدیل و به بازار بالقوه جهانی عرضه گردد و در نتیجه به ایجاد اشتغال و توسعه صنعتی و اقتصادی کشور منجر شود، تنها در کشور ما عمدتاً به گرم کردن منازل و روشن کردن اجاق گاز خانه ها پرداخته و در نهایت در نیروگاه های با بازدهی پایین برق تولید می کند.
با توجه به نقش تعیین کننده گاز در تامین انرژی آینده جهان و همچنین موقعیت منطقه ای ایران٬ آن را از سایر کشورهای با منابع غنی گاز در منطقه متمایز می کند. ایران در بطن کشورهای تولید کننده عمده نفت و گاز است. ایران با ۱۵ کشور مرز ابی و خاکی مشترک دارد. همچنین ایران با داشتن ۷۰ میلیون جمعیت از نیروی متخصص قویتری برخوردار است. بدین طریق و با در نظر گرفتن حجم عظیم منابع گازی٬ موقعیت جغرافیایی و نیروی انسانی٬ ایران می تواند به سرعت به عنوان یکی از اصلی ترین تامین کنندگان گاز طبیعی در بازارهای جهانی ظاهر شود.
سهم یک درصدی ایران در صادرات گاز از طریق خط لوله
طی سال های اخیر ایران تلاش کرده است سهم خود را در بازار گاز طبیعی جهان افزایش دهد. از همین رو صادرات گاز از طریق خط لوله به ترکیه آغاز شد.
اما بعد از مدتی به دلیل مشکلات فنی و همچنین مسائل سیاسی همسایگان، مشتری دیگری برای گاز طبیعی ایران وجود نداشت.
هرچند که قراردادی با کشور پاکستان به منظور صادرات این محصول بسته شد و در خاک ایران نیز زیرساخت های مناسب برای این امر احداث شد، اما به دلیل کارشکنی های طرف پاکستانی هنوز صادرات به این کشور آغاز نشده است.
همچنین صادرات گاز به عراق نیز در دستور کار قرار دارد و خط ششم سراسری تا مرز عراق، آماده انتقال گاز به این کشور است. البته شرایط سیاسی عراق و درگیری این کشور با داعش سبب شده تا صادرات گاز چند بار به تعویق بیافتد.
صادرات گاز ایران از طریق خط لوله به اروپا نیز در سال های اخیر مورد توجه واقع شده و هرچند هنوز کار عملی در این خصوص صورت نگرفته، اما ایران امیدوار است با نیاز روزافزون قاره سبز به سوخت پاک گاز طبیعی، مسیر صادرات گاز به این قاره فراهم شود. امری که تا کنون انجام نشده است.
همچنین احداث خط لوله دریایی برای صادرات گاز به عمان هم در دستور کار قرار دارد و مراحل مطالعاتی خود را طی می کند. طرحی که تا اجرایی شدن آن چند سال زمان نیاز خواهد بود.
این شرایط حاکی از آن است که با وجود سهم ایران از منابع گاز طبیعی، این کشور تاکنون نتوانسته در بازارهای جهانی جایگاه واقعی خود را کسب کند.
در بخش صادرات گاز طبیعی به وسیله خطوط لوله ، منطقه خاورمیانه دارای سهم بسیار اندک ٤,١ درصدی است. این در حالی است که باوجود ذخایر عظیم پارس جنوبی و نیاز همسایگان این کشور به سوخت، ایران باید دارای سهم بالایی در صادرات گاز به وسیله خطوط لوله باشد.
عقب ماندن ایران در صادرات گاز طبیعی به وسیله خطوط لوله در سالهای گذشته در حالی است که روسیه و نروژ به ترتیب رتبه های یکم و دوم را در صادرات گاز به وسیله خط لوله دارا می باشند.
صفر درصد؛ سهم ایران از بازار ال ان جی جهان
از سوی دیگر، در گذشته ای نه چندان دور، بازارهای گاز طبیعی تنها به مصرف داخلی و یا صادرات از طریق خط لوله به همسایگان محدود می شد، امری که اکنون تجارت گاز ایران نیز به آن محدود می باشد. اما صنعت مایع سازی گاز یا همان ال ان جی، محدودیت صادرات این منبع زیر زمینی را از میان برداشت.
در واقع، پراکندگی منابع گاز طبیعی جهان و دور بودن ذخایر عمده از بازارهای عمده مصرف گازطبیعی، صادرات از طریق ال ان جی به عنوان یکی از روش های حمل گاز به بازارهای دوردست را اقتصادی می کند.
براساس برآورد آژانس بینالمللی انرژی، خاورمیانه میتواند تا دو دهه آینده نزدیک به ۲۱۰ میلیارد مترمکعب از گاز اروپا را تامین کند. این آژانس برآورد کرده که در بدبینانهترین شرایط، سهم خاورمیانه در بازار گاز اروپا به ۴۰ میلیارد مترمکعب خواهد رسید. در این چشمانداز، ایران این امکان را دارد که سهم و نقش خود را در بازار گازی اروپا ارتقا دهد.
بخش زیادی از تجارت گاز به وسیله افزایش عرضه ال ان جی تامین خواهد شد؛ تولید ال ان جی در باقیمانده دهه جاری افزایش می یابد و رشد عرضه این سوخت تا سال ٢٠٢٠ سالانه حدود ٨ درصد رشد خواهد یافت که به این معناست که تا سال ٢٠٣٥ میلادی تجارت ال ان جی از عرضه گاز با خط لوله پیشی می گیرد.
نکته تامل برانگیز در بازار ال ان جی این است که قطر به عنوان شریک ایران در میدان عظیم گازی پارس جنوبی، در سال ٢٠١٣ همچنان موقعیت خود را به عنوان بزرگترین عرضه کننده LNG جهان حفظ کرده و به تنهایی ٣٢,٥ درصد از کل صادرات LNG جهان را در اختیار دارد در حالی که سهم ایران از این تجارت پر سود صفر می باشد.
حضور نیافتن ایران در بازار LNG جهان (سهم صفر) و نیز سهم ناچیز آن در صادرات گاز طبیعی به وسیله خطوط لوله در حالی است که هم اکنون بازار گاز جهان، چه در بخش LNG و چه در بخش خطوط لوله با رشد فراوانی روبروست.
بنابراین ایران برای ارتقای جایگاه خود در بازار جهانی گاز علاوه بر انتقال از طریق خط لوله باید از روش ال.ان.جی نیز بهره بگیرد. امری که تا کنون مغفول مانده و تنها واحد مایع سازی گاز ایران یعنی ایران ال ان جی نیز نیمه کاره رها شده است.
تا کنون ورود ایران به صنعت ال ان جی با تاخیر و تعلل همراه بوده و هرچند ایجاد واحد های مایع سازی از اوایل دهه 80 در دستور کار قرار گرفته اما به دلایل مختلف مانند توجه به توسعه داخلی صنعت گاز و غیر اقتصادی دانستن صادرات گاز مایع در مقایسه با خط لوله، و همچنین عدم دسترسی به تجهیزات مورد نیاز به دلیل تحریم ها، هنوز هیچ واحدی به بهره برداری نرسیده است.
تقاضا برای ال ان جی در جهان رو به افزایش است و طبیعی است ایران هم باید خود را برای این رشد تقاضا آماده کند. در حالی که بیش از 30 درصد تجارت گاز دنیا از طریق ال.ان.جی صورت میگیرد و این صنعت پیوسته در حال گسترش است، روند اجرای پروژههای ال.ان.جی ایران به بنبست خورده است.
در مجموع می توان گفت، هرچند از گوشه و کنار صنعت نفت، زمزمه هایی برای جایگزینی تجارت گاز به جای فروش نفت خام به گوش می رسد اما فعالیت های مناسبی برای کسب بازار جهانی صورت نگرفته است. صادرات ایران از طریق خط لوله بسیار محدود است و سهم این کشور از صادرات گاز مایع نیز صفر می باشد، بنابراین بسیار ساده انگارانه است که امیدوار باشیم در کوتاه مدت ایران بتواند منابع ارزی خود را از محل فروش گاز به جای نفت تامین کند.
با توجه به شرایط کنونی ایران در عرصه بینالمللی و سهم بسیار اندک آن در تجارت بینالمللی گاز، هدفگذاری برای افزایش سهم ایران در تجارت بینالمللی گاز از 2 درصد به 10 درصد در سال 1040، تقریباً یک هدف بلند پروازانه به نظر میرسد که دستیابی به آن نیازمند بینش ومدیریت علمی است.
انتهای پیام/