جزینی: نویسنده در زمان جنگ مانند یک سرباز عمل میکند
به گزارش گروه فرهنگی آنا و به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای رسانه و شبکههای اجتماعی، نشست نقد و بررسی رمان «بی نامی» اثر غلامرضا احمدخانی، عصر روز سهشنبه (3 آبانماه) با حضور حسن محمودی، فرحناز علیزاده و جواد جزینی در فرهنگسرای رسانه و شبکههای اجتماعی برگزار شد.
غلامرضا احمدخانی نویسنده رمان «بی نامی» در ابتدای این جلسه گفت: این رمان به داستان یک سرباز بستری شده در آسایشگاه میپردازد. داستان تجربه شخصی من نیست اما من در منطقهای زندگی میکردم که انسانهای ضربه خورده از جنگ را هر روز میدیدم و بر اساس همین دیدگاهها شروع به نوشتن این اثر کردم.
وی ادامه داد: در این رمان با شخصیتی روبهرو هستیم که میتوانست زندگی بسیار آرامی داشته باشد اما شرایط جنگ او را وادار میکند که هر روز تغییر کند و عوض شود. او باید در فضای شک و تردید باشد و این فضای شک و تردید فضای کل داستان است چراکه آن آدم واقعیت زندگی برایش معنی ندارد و جنگ آرامش و ثبات را از او گرفته است.
این نویسنده با اشاره به نگاهش به جنگ اظهار کرد: نگاه من به جنگ یک نگاه کلی است، ما در این داستان با یک سرباز در ارتباط هستیم که میتوانند اهل هر کجا از این کره خاکی باشد. در این اثر سعی کردم تا داستانی متفاوت را روایت کنم چراکه همیشه دوست داشتم متفاوت باشم.
فرحناز علیزاده نخستین منتقد این نشست در بررسی این اثر گفت: در این داستان ما با پارامترهایی روبهرو هستیم که بر اساس آنها میتوانیم کتاب را در طبقه کتابهای مدرن قرار دهیم. پارامترهایی مانند رعایت نشدن خط زمان، انزوای شخصیت و تاثیر رخدادهای بیرون بر ذهنیت آدم از جمله ویژگیهایی هستند که در این اثر بیان شده است.
وی ادامه داد: از دید احمدخانی جنگ انسانها را بینام میکند و هویت نادرستی را در شخص پدید میآورد که این هویت جعلی باعث نابودی فرد میشود. این کتاب نشان میدهد که اثری جهانشمول است و به همین دلیل شاید اسم کتاب «بی نامی» است.
این منتقد ادبی در توضیح جهانشمول بودن این اثر گفت: این کتاب یک اثر جهانشمول است اما برخی کلمات مانند کوه دماوند، دریا و جنگلهای شمال کلماتی هستند که در میان این بی نامی خودنمایی میکنند و اگر نویسنده این کلمات را در چاپ بعدی حذف کند با کتاب جهانشمولتری روبهرو هستیم.
جزینی دیگر سخنران این نشست، در توضیح ادبیات قبل و بعد از جنگ گفت: کتابهایی که به موضوع جنگ میپردازند را باید به دو بخش تقسیم کرد، نخست کتابهایی که در زمان جنگ نوشته میشوند و دوم کتابهایی که بعد از پایان جنگ نوشته خواهند شد. در دوره نخست نویسندگان مانند سربازها عمل میکنند و تلاش میکنند مردم را به استقامت در برابر دشمن دعوت کنند و این تفکر را به مردم انتقال بدهند که حریف ترسو است تا روحیه مقاوت در بین مردم بیشتر شود.
وی ادامه داد: در دوره اول یک چتر امنیتی بر سر ادبیات است چراکه هر حرفی را نمیتوان زد و باید برخی ملاحظات را رعایت کرد. این ادبیات را باید «ادبیات تشویقی» نامید. بعد از این مرحله وارد بخش دوم میشویم که «ادبیات تحلیلی» است و به جنگ به شکل دیگری نگاه میکند؛ در نتیجه چتر امنیتی از سر قصهها و ادبیات برداشته شده و به برخی مواردی که نمیتوانستیم در زمان جنگ به آنها اشاره کنیم، میپردازیم.
این منتقد با اشاره به جهانشمول بودن یا نبودن این اثر گفت: باید بگویم جهانی شدن از مسیر بومی شدن عبور میکند. برخی دوستان تصور میکنند که اگر فضاسازی و هویت شخصیتها را از داستان بگیریم، داستان جهانی میشود اما این فکر اشتباهی است و راهکار نوشتن یک اثر جهانی نیست.
حسن محمودی دیگر سخنران این نشست در توضیح این اثر گفت: من خواننده و طرفدار پر و پا قرص داستانهای جنگ هستم. احمدخانی در این اثر تلاش کرده که یک موقعیت انسانی را ذکر کند. این رمان میخواهد به ما یاد بدهد که چگونه با تردیدها برخورد کنیم.
این نویسنده با اشاره به صحبتهای علیزاده درباره جهانشمول بودن اثر گفت: من با نظر برخی منتقدان مخالفم چراکه به نظر من داستان جهانشمول نمیتواند بومی نباشد و حذف کردن چند کلمه نمیتواند کتاب را جهانشمول کند و مشکل من با متن درست از زمانی شروع شد که شاهد کم شدن اطلاعات از سوی نویسنده بودیم.
انتهای پیام/