داعش پس از موصل به کجا میرود؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، داعش در موصل به آخر خط رسیده است. خروج 2 هزار نیرو از این شهر در هفتههای گذشته به سوی استان رقه در شرق سوریه، بیانگر این حقیقت بود که رهبران داعش خود نیز به این موضوع معترف هستند. احتمالا طی روزهای آینده، حملات نیروهای هوایی ائتلاف بینالمللی، مواضع داعش در داخل شهر را هرچه بیشتر تضعیف خواهد کرد و به تدریج، نیروهای زمینی ارتش عراق و پیشمرگهها به همراه نیروهای محلی وارد شهر خواهند شد.
محورهای عملیاتی برای حمله به داعش از سمت شرق، شمال و جنوب موصل طراحی شده است. نیروهای حاضر در عملیات آزادسازی موصل عامدانه برنامهای برای محاصره کامل این شهر ندارند و در نتیجه بخش شرقی مصون از حمله خواهد ماند تا داعش زیر فشار به جای آن که مقاومت کند و باعث کشتار مردم غیر نظامی شود، راهی برای ترک شهر داشته باشد.
حالا پرسش اساسی این است که با از دست رفتن این پایگاه اصلی داعش که به مراتب بزرگتر و مهمتر از پایگاه آنها در سوریه یعنی رقه است، نیروهای آنها به کجا خواهند رفت.
1- رقه سوریه
راحتترین مکان برای نقل و انتقال نیروهای داعش شهر رقه در سوریه است. سرزمینهای میان استان الانبار در غرب عراق و استان رقه در شرق سوریه همگی در کنترل داعش هستند. اگر حملات هوایی ائتلاف بینالمللی شدت نداشته باشد آنها به آسانی خود را به رقه خواهند رساند. داعش مطمئن است از آن جا که حداقل اکنون برخلاف عراق، ارادهای اساسی و جهانی برای اخراج نیروهای داعش از سوریه وجود ندارد بنابراین می توانند تا هفتهها یا ماه های قابل توجه در رقه باقی بمانند. این عملی ترین نقشه داعش است و قطعا آن را اجرا خواهند کرد. اما این پایان کار نیست. هر زمان وضعیت شهر حلب مشخص شود، داعش باید فکر جای جدیدی برای خود باشد، با این تفاوت که دیگر در همسایگی سوریه، محل امنی برای نقل و انتقال ندارد. بنابراین، نیروهایی که از موصل به رقه خواهند رفت، احتمالا پس از مدتی به مقصد نهایی اعزام خواهند شد.
2- بندر سرت لیبی
زادگاه معمر قذافی، رهبر سابق لیبی، ناامن ترین شهر پس از سرنگونی خاندان قذافی در لیبی بود. طی یک سال اخیر، این شهر به پایتخت داعش در لیبی تبدیل شده بود. سرت میتواند گزینهای برای اعزام نیروهای داعش باشد. اما ائتلاف بینالمللی با آگاهی از همین موضوع، ماهها پیش از آغاز عملیات موصل، در حمایت از نیروهای شبهنظامی ضد داعش و ارتش لیبی، سرت را مورد بمباران قرار داد. بسیاری از نواحی این شهر بندری اکنون از کنترل داعش خارج شده و از بخشهای اصلی این شهر، فقط موارد معدودی در اختیار این گروه باقی مانده است. اما هنوز تکلیف سرت و لیبی مشخص نیست. این کشور همچنان در وضعیت بحرانی به سر میبرد.
3- کشورهای آفریقای مرکزی
با سرنگونی قذافی، فقط لیبی وارد بحران نشد، بلکه شماری از کشورهای قاره آفریقا که با کمکهای مالی دولت قذافی، حفظ شده بودند اسیر موجی از ناآرامیها شدهاند. این نواحی میتواند مناطق مناسبی برای کوچ داعش باشد. مورد نیجریه نیز میتواند مناسب باشد. بوکوحرام که در این کشور فعالیت دارد، مدتها پیش با ابوبکر البغدادی، رهبر داعش بیعت کرده بود. چالش اصلی برای انتقال نیروهای داعش به آفریقا، فاصله جغرافیایی است. داعش باید نیروهای خود را از مدیترانه بگذارند. انتقال دریایی امری محال است. بنابراین، باید از طریق زمینی و از صحرای سینا به آفریقای مرکزی و سپس به نیجریه در غرب آفریقا راهی پیدا شود. این راهی واقعا دشوار برای انتقال یکباره نیروهاست.
4- وزیرستان پاکستان و افغانستان
خطرناکترین مکان برای انتقال نیروهای داعش، وزیرستان پاکستان و افغانستان است، جایی که القاعده و طالبان، دو جریان تروریستی دیگر نه تنها حاضر نشدند با داعش بیعت کنند بلکه شدیدا علیه این گروه موضعگیری کردهاند. ورود داعش به این منطقه احتمالا یک جنگ خونین میان بزرگترین گروههای تروریستی را رقم خواهد زد. سرویس امنیتی پاکستان (آیاسآی) برخلاف طالبان، هیچ ارتباطی با داعش ندارد. بنابراین، با ورود داعش به پاکستان و حتی افغانستان، ارتش در اسلام آباد به یاری طالبان خواهد رفت. اما تاریخ را نمیتوان پیشبینی کرد. شاید نتیجه یک معامله بزرگ اما بسیار عجیب و غریب، حضور داعش به جای القاعده در وزیرستان پاکستان و افغانستان باشد.
5- آسیای میانه
رشد تفکرات بنیادگرایانه در آسیای میانه در سالهای اخیر، نشانه بدی برای امنیت این منطقه است. ضمن این که شمار قابل توجهی از نیروهای داعش نیز در همین منطقه رشد کردهاند. کوچ داعش به آسیای میانه، سودمندترین انتخاب داعش برای غرب خواهد بود. در این حالت نه تنها فاصله این گروه با غرب حفظ و حتی بیشتر میشود بلکه، روسیه را این بار در نزدیکی مرزهای خود، رو در رو با داعش خواهند دید. حضور داعش در آسیای میانه، حتی میتواند بخش مهمی از توانایی امنیتی ایران را نیز به آن منطقه جلب کند. تاکنون، دولتهای آسیای میانه و قفقاز از بیم رشد تفکرات بنیادگرایانه با مشت آهنین با هر گونه جریان اسلامی در کشورهایشان برخورد کردهاند. این دولتها حتی ظرفیت تحمل جریانهای اسلامی کم خطرناکتر از داعش را نیز از خود نشان ندادهاند. به هر حال، پیش شرط ورود به این منطقه – همانند سوریه و عراق- وجود یک ناامنی است. چه کسی میداند، شاید طی ماههای بعدی یک درگیری مرزی میان دو کشور و قبل از آن که روسیه فرصت آرام کردن منطقه را داشته باشد، پیش شرط مورد نظر را ایجاد کند.
6- بازگشت به اروپا
کشورهای اروپایی از زمان رویش داعش، یک بیم گسترده داشتهاند: بازگشت اروپاییهای داعش به موطنشان. این میتواند یک راهکار برای داعش باشد. تفاوت این راهکار با راهکارهای قبلی در این است که برخلاف موارد سابق، در مورد بازگشت به اروپا، داعش نمیتواند خلافتی همانند آنچه که در عراق و سوریه برپا کرده و احتمالا میتواند در آفریقا یا آسیای میانه ایجاد کند، پدید آورد. بنابراین استراتژی داعش در این مورد، بازگشت پراکنده اعضا به کشورهای مختلف از جمله آلمان، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا و... خواهد بود. انجام حملات تروریستی منفرد همچون بمبگذاری یا حمله با کامیون همانند آن چه که در نیس فرانسه شاهد بودیم، به الگوی رفتاری داعش تبدیل خواهد شد. سرویسهای امنیتی کشورهای منطقه از ماهها پیش، تلاش کردهاند تا فهرست دقیقی از اتباعشان که به داعش پیوستهاند تهیه کنند تا مانع از بازگشت آنها شوند. اگر این سرویسها همچون سرویس امنیتی بلژیک باشند، باید از حالا گفت، بازنده این راهکار، کشورهای اروپایی خواهند بود. راهکار شماره 6 با راهکار شماره 7 در ارتباط است.
7- نفوذ به کشورهای خاورمیانه
همه اعضای داعش از غرب نیامده اند. برای این عده، هیچ جایی در غرب وجود ندارد. بنابراین، یک راهکار مشابه برای داعش میتواند این باشد که این اعضا را به کشورهای خودشان در خاورمیانه یعنی اردن، ترکیه، مصر، سومالی، عربستان و ... بفرستد یا حتی آن ها را همچنان به صورت پراکنده در سوریه و عراق باقی نگه دارند. آنها حتی این فرصت را خواهند داشت که در برخی از ااین کشورها – همچون منطقه صحرای سینا در مصر- خلافتهای چند ده نفره راهاندازی کنند.
ترجمه هانا اسمخانی
انتهای پیام/