پاسخ موسویان به پرسش تحلیلگر مصری درباره بدبینی ادعایی رهبر انقلاب به برجام
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، سید حسین موسویان، در نشستی در دانشگاه اوکلاهما با موضوع نقش ایران در منطقه و جهان، در پاسخ به سامر شهاتا، استاد امور خاورمیانه در دانشگاه اوکلاهما و مجری این نشست درباره این مساله که در توافق هستهای هنوز درباره اینکه کدام یک از دو طرف برنده بود، بحث وجود دارد؛ اخیرا اعلام شد که آمریکا 400 میلیون دلار پول نقد به ایران فرستاده و ایران به 50 تا 100 میلیارد دلار هم دسترسی خواهد یافت. با وجود این، برخی در ایران مخالف این توافق هستند؟ گفت: «این معامله به عنوان یک معامله برد ـ برد در جهان شناخته شده است. قدرتهای بزرگ دو دستاورد داشتند: بسته شدن همه راههای دستیابی به بمب هستهای و قویترین بازرسیها. ایرانیها هم دو دستاورد بزرگ داشتند؛ اول اینکه سالها برای حق غنیسازی جنگیده بودند و آمریکا مخالفت میکرد، بالاخره این حق را به قدرتهای جهانی قبولاندند. دومین برد ایران هم برطرف شدن همه تحریمهای هستهای علیه ایران بود.»
او گفت: «اگر فراتر بنگریم توافق برای جامعه جهانی برد خواهد بود زیرا اگر اصول برجام جهانی شود به جهانی عاری از سلاحهای هستهای محقق خواهد شد.»
معاون پیشین سیاست خارجی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی درباره اتهاماتی که به ایران برای ساخت سلاح هستهای در سالهای گذشته وارد شده است گفت: «آمریکا بنیان ایران هستهای را قبل از انقلاب گذاشت و برنامه آمریکا بود که ایران 20 نیروگاه تا سال 1994 داشته باشد. جرالد فورد، رئیسجمهوری وقت آمریکا در سال 1974 دستور بهرهمندی ایران از چرخه کامل سوخت را صادر کرد. قبل از انقلاب اروپاییها و آمریکاییها برای پروژههای هستهای در ایران مسابقه گذاشته بودند. بعد انقلاب شد. انقلابیون تصمیم گرفتند که آب سنگین و غنیسازی و 20 نیروگاه نداشته باشند. فقط خواستند که آلمانها بوشهر را تمام کنند و آمریکا هم سوخت راکتور تهران را بدهد و ایران هم سوخت خود را از سرمایهگذاری مشترک تولید سوخت در فرانسه تامین کند.»
وی ادامه داد: «آمریکا در یک برخورد دوگانه با خواست حداقلی ایران مخالفت کرد. من خودم در آن ایام درگیر بودم. ما 10 سال به اروپاییها گفتیم که پول بوشهر را گرفتهاید، تمامش کنید. ایران 2.1 میلیارد دلار برای تولید سوخت مشترک در فرانسه پرداخت کرده و از این رو باید سوخت را بدهید، اما ندادند. 15 سال چانهزنی کردیم و اروپا و آمریکا زیر بار حق مشروع ایران نرفتند. ایران مجبور شد برای تامین سوخت خودکفا شود و راهی برای این کار هم به جز مخفیکاری نداشت زیرا اگر میخواست آشکار عمل کند با ممانعت آمریکا مواجه میشد.»
موسویان گفت: «در 2003 دنیا متوجه شد که ایران به غنیسازی دست یافته است. ایران غنیسازی را برای بمب درست نکرد بلکه مجبور بود برای تامین سوخت خودکفا شود. بعد از این که ایران به غنیسازی بومی دست یافت، غربیها گفتند سوخت میدهیم و نیروگاه داشته باشید اما غنیسازی نداشته باشید. ما هم گفتیم که حالا دیگر دیر شده زیرا ایران به خودکفایی رسیده است. اینکه مذاکرات هم 12 سال طول کشید، مقصر آمریکا بود چون حاضر به پذیرش غنیسازی ایران نبود. آخر سر هم همان چارچوبی که ایران در سال 2005 پیشنهاد کرده بود را قدرتهای جهانی در سال 2015 پذیرفتند آنهم چون آمریکا غنیسازی را پذیرفت.»
موسویان تصریح کرد: «اگر ایرانیها بمب هستهای میخواستند آن را میساختند و هیچ قدرتی هم نمیتوانست مانع ایران شود. ایران تصمیم گرفت غنیسازی داشته باشد و دیدید که با وجود مخالفت همه قدرتهای جهانی به این خواسته رسید. من خاطرم هست آقای احمدینژاد در سال 2011 گفت اگر سوخت بدهید ما غنیسازی 20 درصد نمیکنیم. در آن موقع من به آمریکاییها و اروپاییها میگفتم پیشنهاد آقای احمدینژاد را بپذیرید اما آنها میگفتند شماها بلوف میزنید و توان غنیسازی 20 درصد را ندارید. تنها چند ماه بعد از این که با پیشنهاد ایران مخالفت شد، تهران توانست غنیسازی 20 درصدی را هم انجام دهد. بگذارید یک واقعیت تاریخی دیگر را یادآوری کنم. صدام با کمک آمریکا و اروپا علیه ایران سلاح شیمیایی استفاده کرد و حدود صد هزار ایرانی شهید و مجروح شدند، خیلی بیش از سههزار نفری که در سپتامبر 2001 در حادثه برجهای دو قلو نیویورک کشته شدند. اما امام خمینی (ره) با مقابله به مثل مخالفت کرده زیرا از نظر شیعه نسلکشی حرام است و سلاح کشتار جمعی یک اقدام نسل کشی است از این رو وقتی که ایران در دوران جنگ به خاطر ارزشهای دینی از مقابل به مثل در استفاده از سلاحهای کشتار جمعی استفاده نکرد، بهترین دلیل صداقت ایران است.»
شهاتا پرسید که آیتالله خامنهای در مورد برجام بدبین است و شک دارد که نفعی برای ایران داشته است. آیا ایران شاهد آثار مثبت اقتصادی بعد از برجام هست؟ که موسویان پاسخ داد: «تحریمهای هستهای بینالمللی و یک جانبه و چند جانبه بر اثر برجام برداشته شد. شما به 400 میلیون دلار و 50 میلیارد دلار اشاره کردید. فروش نفت ایران به 2 برابر افزایش یافته، تولید نفت ایران هم بسیار افزایش یافته، 30 تا 40 میلیارد دلار توافقات اقتصادی توسط کشورهای خارجی با ایران امضاء شده است. در عین حال مشکل بانکی چرخش دلار یکی از موانع مهم است. این تنها رهبری ایران نیست که گلایهمند است، ژاپن و اروپا و بقیه کشورها هم از رفتار آمریکا گلایه میکنند.»
معاون پیشین سیاست خارجی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی خاطرنشان کرد: «ما کاری با مراکز مالی و بانکی آمریکا نداریم. اروپاییها در معامله با ایران دلار حواله میکنند. دلار از نیویورک عبور میکند. آمریکا حق ندارد جلوی آن را بگیرد. به همین خاطر رهبر ایران میگوید به آمریکا نمیشود اعتماد کرد. سایر کشورها هم با نظر ایران موافقند.»
او درباره اختلافات مهم بین ایران و آمریکا از جمله سوریه و اینکه برجام تا کجا میتواند در حل این مشکلات موثر باشد؟ گفت: «برجام برای حل همه اختلافات ایران و آمریکا نبود بلکه فقط در مورد هستهای بود. در یک مورد آمریکا و قدرتهای بزرگ با ایران نشستند و در قالب دیپلماسی توافق شد. طولانی شدن مذاکرات هم تقصیر آمریکا بود که حق مشروع ایران را نمیخواست بپذیرد. من یادم هست که در دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد، مذاکرهکنندگان ایرانی پیشنهاد گفتوگو در مورد مجموعهای از مسایل منطقه و بینالمللی را دادند اما طرف مقابل نپذیرفت و اصرار کرد که فقط در مورد هستهای مذاکره میکنیم. الان که در مورد هستهای توافق شده باید درست اجراء شود. ایران و آمریکا اختلافات زیادی دارند. برجام یک واقعیت را ثابت کرد و آن این که برای رفع اختلافات بدون توسل به جنگ و تحریم میتوان از راه دیپلماسی به نتیجه رسید. ایرانیها اصولا باور ندارند که آمریکا دنبال دموکراسی در منطقه است چون آمریکا در چند دهه گذشته از رژیمهای دیکتاتور فاسد در منطقه حمایت کرده است.»
او اضافه کرد: «قبل از انقلاب آمریکا از دیکتاتوری شاه حمایت کرد. بعد از انقلاب هم از تجاوز صدام و از دیکتاتورهایی مثل مبارک در مصر حمایت کرد. عمده متحدان امروز آمریکا هم رژیمهایی هستند که نه دمکراسی دارند و نه حقوق بشر را رعایت میکنند. از این رو ادعای آمریکا و غرب در مورد حقوق بشر و دموکراسی در قضیه سوریه یک دروغ است. دومین دلیل ایران در مخالفت با سیاستهای منطقهیی آمریکا، تجاوزات نظامی آمریکا به کشورهای منطقه است. حمله نظامی آمریکا به لیبی و عراق و افغانستان منطقه را بیثبات کرد و آن را به بهشت گروههای تروریستی تبدیل کرد. حالا با درک این مقدمه به موضوع سوریه بپردازیم. ببینیم چه کسی مسوول فاجعه امروز سوریه است.»
این دیپلمات پیشین کشورمان تصریح کرد: «وقتی در مورد بهار عربی صحبت میکنید، فراموش نکنید که آمریکا تا آخرین لحظه از دیکتاتورها در مصر و تونس حمایت کرد. اما در این کشورها مردم تظاهرات کردند و رژیمها را ساقط کردند. در جریان تظاهرات مردمی علیه دیکتاتورهای مصر و تونس، گروههای تروریستی و سلاح از خارج به این کشورها صادر نشد. مردم خودشان تکلیف حکومت را روشن کردند نه کشورهای خارجی. همچنین لیبی را ببیند. ایران کمترین دخالتی نداشت و آمریکا و عربهای خلیج فارس و اروپا به لیبی حمله نظامی کردند و رژیم را ساقط کردند و کشور لیبی را از هم پاشاندند و حالا هم بیصاحب رهایش کردند و آن را به بهشت تروریستها تبدیل کردند. ایران کمترین دخالتی نداشت و این فاجعه را آمریکا و اروپا و متحدان عربشان درست کردند.»
موسویان گفت: «حالا با درک این واقعیتها وارد مساله سوریه شویم. بله این درست است که اسد در برخورد با تظاهرکنندگان با خشونت عمل کرد و اشتباه بزرگی کرد. اما تا به امروز، حکومت اسد تنها حکومت قانونی سوریه است. شما ممکن است بگویید که مشروعیت ندارد. یک تفاوت حقوقی مهم بین قانونی بودن و مشروع بودن است. سازمان ملل متحد تا به امروز نماینده دولت اسد را به عنوان دولت قانونی سوریه به رسمیت میشناسد. پس از نظر نرمهای بینالمللی، دولت اسد، دولت قانونی سوریه است. حالا ببینیم چه اتفاقی افتاد. بلافاصله سعودیها، ترکیه، اعراب خلیج فارس و اروپاییها و آمریکاییها با فرستادن تروریستها و دادن اسلحه و پول برای سقوط اسد وارد عمل شدند. جو بایدن معاون اوباما گفت که مشکل ما با متحدان خودمان امارات متحده عربی، ترکیه و سعودی و ... است که با ارسال اسلحه و پول برای تروریستها میخواهند به هر قیمتی اسد را ساقط کنند. این یک مداخله غیرقانونی برای ساقط کردن یک دولت قانونی است.»
وی افزود: «همه دنیا امروز میدانند که سعودی و متحدانش حامی داعش و النصره و گروههای تروریستی هستند. چه کسی به سعودی و دیگران اجازه صدور تروریست و اسلحه برای ساقط کردن دولت سوریه را داده بود؟ وقتی شما میگویید اسد یک دیکتاتور است، اکثر کشورهای خاورمیانه رژیم دیکتاتوری دارند. مگر باید به همه تروریست و اسلحه صادر کرد؟ وقتی شما میگویید که حکومت اسد نماینده اقلیت است و اکثریت سنی هستند، چرا در مورد بحرین همین استدلال مطرح نمیشود. در بحرین 80 درصد شیعه هستند و سنیها در اقلیت مطلق اما حکومت دست سنیهاست. حکومت بحرین هم با خشونت و به طور خونین با تظاهرکنندگان برخورد کرد، عربستان لشگرکشی نظامی کرده و الان 5 سال است که بحرین را اشغال کرده تا مبادا اکثریت به خواست خود برسند. آمریکا و اروپا و سازمان ملل هم همه با هم سکوت رضایتمندانه کردهاند. بنابراین مساله آمریکا، اروپا، سعودی و متحدانشان در سوریه نه دموکراسی است و نه خواست اکثریت. آنها به دنبال ساقط کردن اسد هستند چون اسد تابع آنها نیست و سیاست متفاوتی را دنبال میکند.»
موسویان با اشاره به حزبالله و تروریست خواندن این گروه در این نشست اظهار کرد: «اصل اتهامات آمریکا در مورد تروریسم به موضوع فلسطین و حمایت ایران از گروههای جهادی ضداسراییل برمیگردد که علیه اشغالگری اسراییل مبارزه میکنند. اما واقعیت این است که تهدید اصلی و اول امنیت جهانی، تروریسم گروههای تکفیری داعش و القاعده و جبهه النصره و بوکوحرام و احرار الشام هستند. این واقعیت را آمریکا و اروپا هم به رسمیت شناختهاند. منبع اصلی هم عربستان است. اوباما و کلینتون و ترامپ هر سه اعتراف کردهاند که عربستان منبع اصلی حمایت از گروههای تروریستی است. حالا برای چه ایران را سرزنش میکنند؟»
او در پاسخ به مجری این نشست که گفت ایران از حوثیها حمایت میکند. آیا جنگ وکالتی بین عربستان و ایران توسط گروههای وابسته به ایران و عربستان در جریان نیست؟خاطرنشان کرد: «شما مصری هستید. تاریخ یمن را میدانید. 1000 سال زیدیها و حوثیها بر یمن حکومت میکردند. در دهه 60 مصر با تجاوز نظامی به یمن زیدیها و حوثیها را برکنار کرد اما در آن مقطع سعودی از حوثیها حمایت کرد. حالا سعودیها همان تجاوز مصریها را تکرار کردند. از این رو حوثیها یک گروهک وابسته به ایران نیستند. زیدیها هزار سال حکومت کردهاند و چند دهه آن را از دست دادهاند و حالا میخواهند حکومت را پس بگیرند.»
این دیپلمات پیشین کشورمان با بیان اینکه بحران خاورمیانه را فرا گرفته و در آستانه سقوط است گفت: «ایران، عربستان، مصر، ترکیه و قدرتهای بزرگ باید روی چهار اصل برای مدیریت بحرانها توافق کنند: استفاده از دیپلماسی مثل برجام، تعیین آینده کشورهای بحران زده توسط مردم از طریق انتخابات با نظارت سازمان ملل، مشارکت اکثریت و اقلیت در قدرت و یک طرح مارشال پلان برای بازسازی اقتصادی کشورها.»
موسویان درباره وضعیت آزادی و حقوق بشر در داخل ایران گفت: «مهم است بدانید که در 36 سال بعد از انقلاب، 37 انتخابات انجام شده است و فقط در یک مورد اختلاف پیش آمد. ایران قانون اساسی دارد. پارلمان منتخب مردم است. رئیسجمهوری توسط مردم انتخاب میشود. رهبر هم توسط پارلمانی انتخاب میشود که مردم انتخاب میکنند. این فرق اساسی ایران با کشورهای منطقه است که نه رییس کشور منتخب دارند و نه پارلمان و حتی مثل عربستان حتی قانون اساسی هم ندارند. در عین حال وضعیت حقوق بشر در ایران ایده آل نیست اما از سایر کشورهای منطقه بسیار بهتر است و قابل مقایسه هم نیست. وضع داخلی ایران هم مثل وضع داخلی آمریکا است. دو بلوک قدرتمند سیاسی برای کسب قدرت مبارزه میکنند. در ایران و آمریکا هم همیشه بر سر انتخابات دعوا میکنند.»
در ادامه این نشست موسویان درباره این که چرا ایران اجازه نداد حجاج به حج بروند. برخی از مفتیان سعودی هم میگویند که ایرانیها اصلا مسلمان نیستند؟ گفت: «البته بین اسلام شیعی ایران و وهابی سعودی تفاوتی بزرگ است. ما حتما از نوع مسلمان وهابی نیستیم و به آن هم افتخار میکنیم. حتی مصر و یمن و اکثر سنیها از وهابیها متفاوتند. ایران اجازه نداد زیرا سعودی حاضر به تعهد امنیت حجاج نشد. قبلا صدها حاجی ایرانی کشته شدند.»
وی با اشاره به روابط تهران ـ ریاض گفت: «مشکل ایران و عربستان بسیار فراتر از حج است. ما در بدترین شرایط روابط هستیم. سعودیها صبرشان را از دست دادهاند. بعد از انقلاب از صدام حمایت کردند. بعد طالبان را حمایت کردند اما ایران و آمریکا همکاری کردند و طالبان را ساقط کردند. سعودیها از مشاهده این همکاری دیوانه شدند. آمریکا به صدام حمله کرد و زمینه حکومت اکثریت شیعی در عراق فراهم شد و سعودی ها دیوانهتر شدند. بهار عربی اتفاق افتاد و مبارک و بن علی و متحدان آمریکا ساقط شدند و سعودیها بیشتر خشمگین شدند. بحرین وارد بحران شد و مصیبت جدید برای سعودی درست شد. سوریه بحرانی شد و عربستان گفت اسد باید برود، اما در این مورد هم شکست خورد. بعد به یمن حمله کردند و امروز در یمن هم درماندهاند. عصبانیت آنها از توافق هستهای هم که علنی شد.«
او اضافه کرد: «سعودیها 36 سال هر کاری کردند تا ایران را منکوب کنند، اما در نهایت ایران امروز قدرتمند و باثبات در منطقه ظاهر شده است. اینها دلایلی است که سعودیها کنترل خود را از دست دادهاند. سعودیها خطاهای استراتژیک مرتکب شدهاند که در آینده تهدید جدی خود آنها خواهد شد.»
موسویان گفت: «در مورد وهابیهای سعودی باید بگویم که این فقط ایران نیست که مخالف آنهاست. اوباما در مصاحبه با آتلانتیک هم اعتراض کرد که عربستان دهها سال میلیارد دلار برای توسعه وهابیت و افراطگرایی هزینه کرده است.»
این دیپلمات پیشین ایرانی درباره سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز خاطرنشان کرد: «در دوران تجاوز صدام به ایران، اگر سپاه نبود، ایران تجزیه شده بود. وقتی صدام به ایران حمله کرد، شاه رفته بود و ارتش در حال بازیابی و بازسازی بود و در این مقطع صدام حمله کرد و ظرف چند روز خرمشهر را گرفتند. امام خمینی مردم را فراخواند و هزاران جوان بدون تجربه نظامیگری به جبههها رفتند که این خود اساس تشکیل سپاه شد. ارتش خود را سریع بازسازی کرد و وارد عمل شد اما ارتش هم میداند بدون سپاه ایران قادر به موفقیت در جنگ نبود، چون همه قدرتهای جهانی از متجاوز حمایت میکردند. سپاه ایران امروز بخش لاینفک سازمان نظامی و دفاعی ایران است و کسی حق ندارد در این مورد با ایران چانهزنی کند. شما ممکن در مورد سیاستها و اختلافات مذاکره کنید اما در مورد ساختار نظامی و دفاعی ایران به هیچ کشوری اجازه مداخله نمیدهد.»
معاون پیشین سیاست خارجی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با بیان اینکه عملکرد سازمانهای نظامی در ایران و آمریکا متفاوت است تصریح کرد: «آمریکا در اطراف همه مرزهای ایران حضور نظامی دارد؛ در افغانستان، عراق، ترکیه و خلیج فارس. آمریکا و غرب هم حداقل سی سال دنبال تغییر رژیم در ایران بودند و بدترین تحریمها را اعمال کردند. به ناچار سپاه فقط یک سازمان نظامی برای دفاع از مرزها نیست. آنها مجبورند برای حفظ جمهوری اسلامی در مقابل تهدیدها و مداخلههای آمریکا و غرب مثل حملات سایبری و تحریم و نفوذ هم نقش ایفاء کنند. اما اگر تهدیدهای علیه ایران برطرف شود ممکن است سپاه و ارتش ایران هم در مورد ماموریتهای خود بازنگری کنند.»
موسویان درباره اوضاع اقتصادی ایران و منطقه با توجه به وابستگی این کشورها به انرژی (نفت) گفت: «آمریکا دیر یا زود از انرژی منطقه مستقل میشود و سیاستهای متفاوتی در مورد منطقه خواهد داشت چون رقبای اصلی آمریکا هند، چین، ژاپن و امثال این کشورها خواهند بود نه خاورمیانه. بحران در خاورمیانه رو به گسترش است و منطقه هم ممکن است در مورد صدور نفت با بحران مواجه شود. اوپک و قدرتهای صنعتی باید به فکر چارهای باشند.»
این دیپلمات پیشین کشورمان درباره سطح همکاریهای روسیه و ایران در مورد سوریه نیز اظهار کرد: «ایران و روسیه در مورد سوریه با هم همکاری میکنند. اصل کار نظامی را روسیه انجام میدهد و نظامیهای ایران هم کمکهای مشورتی میدهند. از نظر ایران و روسیه، آینده سوریه به این بستگی دارد که شما کدام از دو طرف را انتخاب کنید. یک طرف اسد و ارتش و سیستم امنیتی سوریه و طرف دیگر هم تروریستهای القاعده و داعش. ایران و روسیه معتقدند که حمایت از مثلث اسد ـ ارتش ـ سیستم امنیتی سوریه تنها راه جلوگیری از فروپاشی سوریه و حفظ تمامیت ارضی سوریه است. کشورهای غربی و عربی متحد آنها روی دسته دوم یعنی تروریستها حساب باز کردند. البته آمریکا و اروپا در حال تجدید نظر هستند. از این رو اول باید با اسد همکاری کرد که تمامیت ارضی سوریه حفظ شود و از سقوط تمام عیار سوریه جلوگیری شود و تروریسم از صفحه سوریه حذف شود. بعدا باید مردم سوریه با انتخابات آزاد در مورد آینده خود تصمیمی بگیرند. دنیا هم سپس باید در مورد مسایل انسانی و بازگشت آوارهها و بازسازی اقتصادی سوریه کمک کنند.»
وی تاکید کرد که اگر امروز اسد برود هیچ جناح و گروهی قادر به حفظ سوریه نخواهد بود مثل اوضاعی که در لیبی داریم.
او درباره اعتماد مردم و جامعه جهانی به استقلال ارتشهای سوریه و عراق با توجه به نفوذ و حضور کشورهای منطقه و فرامنطقهیی تصریح کرد: «با حمله داعش، ارتش عراق قادر به دفاع نبود. داعش بخشی از خاک عراق را تصرف کرد. بعد از این که معلوم شد که ارتش قادر نیست، مردم به کمک آمدند. این همان ارتش مردمی مشابه بسیج ایران بود که به کمک آمد. آزادسازیهای اخیر خاک عراق هم با کمک همین نیروهای مردمی انجام شد. راهحل این است که بسیج مردمی به ارتش عراق و سوریه کمک کند بعد از حذف تروریسم، خود کشورهای عراق و سوریه در مورد نقش نیروهای مردمی تصمیمگیری کنند.»
انتهای پیام/