صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۳۶ - ۲۵ فروردين ۱۳۹۴

«قوچ» روی پیشخوان کتاب‌فروشی‌ها

نشر چشمه عنوان تازه‌ای از مجموعه کتاب‌های قفسه آبی با عنوان «قوچ» را چاپ و روانه‌ی بازار کرد.
کد خبر : 12596

به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا رمان قوچ نوشته مهدی اسدزاده در بیست فصل کوتاه به ماجرای دو روز از زندگی سرباز جوانی می‌پردازد که در تلاش برای حل مشکل خود، به سراغ اشخاص متعددی می‌رود، ماجراهای گوناگونی را تجربه می‌کند و در نهایت با از سر گذراندن حوادث مختلف به بینش و دید تازه‌ای می‌رسد.


راوی طی این تلاش‌های همه‌جانبه، نقاط گوناگون تهران را زیر پا می‌گذارد و بدین ترتیب نویسنده موفق می‌شود تصویری نسبتاً جامع را از این کلانشهر به نمایش بگذارد. تصویری که از شمالی‌ترین نقاط شهر تا جنوبی‌ترین نواحی گسترش پیدا می‌کند و آدم‌ها، فضاها و موقعیت‌های متنوع شهری را شامل می‌شود.


بدین‌گونه می‌توان رمان اول مهدی اسدزاده را رمانی شهری دانست که نگاه دقیقی به رابطه‌ی شهروند با شهر تهران دارد. این رویه‌ی کتاب به‌ویژه زمانی اهمیت پیدا می‌کند که محله‌های جنوبی و حاشیه‌ای تهران وارد داستان می‌شوند و به دور از کلیشه‌های رایج، این مناطق و فرهنگ و مناسبات ساکنان آن پیش چشم مخاطب قرار می‌گیرد.


در این راه نویسنده علاوه بر توصیف دقیق فضاهای شهری، به زبان و لهجه‌ی خاص جنوب‌شهر تهران توجه ویژه‌ای داشته است. لهجه‌ای که ضمن فاصله گرفتن از زبان رسمی و معیار، آئینه‌ی فرهنگ، شرایط محیطی و رویکردهای اجتماعی مردم جنوب شهر است. به همین دلیل است که بسیاری از عبارات و اصطلاحات نامأنوس و کمترشنیده شده‌ی جنوب شهری در این کتاب به چشم می‌خورند.


در بخشی از این کتاب آمده است:


" بعد کم عزای عروسی فردا و دل‌درد سه میلیونه رو داشتم، زنجموره‌ی یارو هم چپ شده بود رو مخم. سر همین هم گفتم برم تو خط حسنه که هی داشت لبه‌ی استخرو می‌رفت و برمی‌گشت و هی اون دست آزادش رو تو یقه‌اش می‌چرخوند. حاضر بودم سرم رو بذارم که اون‌وقت‌هایی که زیر برف سگ لرز می‌زده و با سنجاق سر ننه‌اش از تو صندوق صدقات صدتومنی کش می‌رفته . . ."


دومین کتاب مهدی اسدزاده در 112 صفحه و با قیمت هفت هزار تومان راهی کتابفروشی‌ها شده است.



انتهای پیام/

برچسب ها: نشر چشمه
ارسال نظر