صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
امیرحسین شکیبافر*

شخصیت‌های محبوب کربلا (7)/ عاشوراییان حاضر نشدند قدمی از راهشان بازگردند

در یک جمع بندی می توان گفت یاران حضرت سیدالشهدا علیه السلام از جهتی به دو گروه عمده تقسیم می شدند.
کد خبر : 125739

گروهی از شیعیان قبل از این واقعه در زمره تربیت شدگان تحت ولایت اهل البیت بودند که برخی از آنها پروش یافتگان حضرت امیر علیه السلام بودند و بعد از آن هم از یاوران امام مجتبی علیه السلام به حساب می آمدند و سردی و گرمی مبارزه را در شرایط سخت گذشته نیز آزموده بودند و با دانشی کامل و اراده ای راسخ پا در میدانی جدید گذاشته بودند و در این راه تردیدی به خود راه نداده بودند. هرچند شیعیانی هم بودند که با کم کاری لغزیده بودند و نتوانسته بودند به یاری امام بشتابند و حتی بزرگانی از شخصیت های شیعه نیز توفیق همراهی با امام را پیدا نکردند؛ اما آن شیعیان پرسابقه ای که در یاری امامشان درنگ نکردند کسانی بودند که در تربیت و خودسازیشان نقصانی نداشتند تا آن نقصان زمین گیرشان نماید و یا اگر نقصی داشتند با تربیت و ولایت امام آن هم جبران گشته بود.


گروهی دیگر از یاران امام، کسانی بودند که از میانه راه به امام پیوسته بودند و حتی سابقه تشیع نداشتند و یا مانند وهب مسلمان نیز نبودند؛ ولی به خاطر نقاط برجسته تربیتی و اخلاقی که داشتند و آزاد اندیشی و جوانمردی‌شان دل به امام سپردند و مانند لیلة القدری، (خیر من الف شهر) حرکت تکاملی تحت ولایت امام کرده بودند.


بین این دو گروه نیز چه بسا افرادی بوده اند که به طور نسبی از کمالات دو گروه یاد شده بهره داشته اند ولی در اندازه آن بزرگواران نبوده اند؛ اما شاید بتوان ویژگی همه آنها را در آیه 54 سوره مبارکه مائده جمع کرد:



«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»
ﺍﻯ کسانی که ﺍیماﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍید؛ ﻫﺮ کس ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺁیین ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ (ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺯیاﻧﻰ ﻧﻤﻰﺭﺳﺎﻧﺪ) ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺁیندﻩ ﺟﻤﻌیتی ﺭﺍ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩ، کﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ (ﻧیز) ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ کاﻓﺮﺍﻥ ﻧیرﻭﻣﻨﺪﻧﺪ، ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺟﻬﺎﺩ ﻣﻰ کنند ﻭ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻧﺶ کنندﮔﺎﻥ ﻫﺮﺍﺳﻰ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ﺍین ﻓﻀﻞ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ که به هر کس ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ (ﻭ ﺷﺎیسته ﺑبیند) ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻭ (ﻓﻀﻞ) ﺧﺪﺍ ﻭﺳیع ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ.


از آیه یاد شده در موضوع بحث می توان بدست آورد:


1- راز پایداری این گروه که قرآن از آنها یاد کرده است و آنها را در مبارزه برای حق و پیشبرد اهداف عالی دین ستوده است در محبت خداوند به آنها و عشق آنها به خداوند است وقتی آگاهی و بصیرت همراه با عشق شد انسان با علمش در آمیخته می گردد و ارادهاش پولادین.
محبت خداوند که به شایستگی‌ها و کمالات افراد باز می گردد موجب توفیقات فوق العاده در تکامل آن اشخاص و نقش آفرینی‌شان در اجتماع می شود حال آنها چون تسلیم کامل ولایت حق گشته اند تخلق به اخلاق الهی پیدا کرده اند پس محبت خداوند را به خود جلب نموده اند و یا با بعضی از ویژگیهای برجسته دوستی خداوند از آن خویش کرده اند در هر صورت محبت الهی توفیق حرکت در جهت اصلاح خود و جامعه به آنها می دهد و عشق آنها به خدا سبب پایداری و استقامت بی بدیلشان می گردد و این همه در تمام یاران شهید اباعبدالله علیه السلام یافت می گردد و در این باره یاران حضرت در میان اصحاب دیگر اهل البیت به شکلی بی نظیر منطبق با «یحبهم و یحبونه...» می شوند و یا کم نظیر.


2- دوستی خداوند نسبت به این دسته از افراد همانطور که در آیه مشخص است نسبت به برخی از اعمال و و یا اخلاق و اعتقاد آنها نیست بلکه خداوند تمام شخصیت آنها را به طور مطلق دوست دارند همانطور که آنها هم به خداوند بطور مطلق عشق می ورزند و این گونه نیست که خداوند را تنها در شرایط مثل آسودگیها دوست داشته باشند بلکه در بلاها و رنجها نیز به خدا عشق می ورزند به فرمایش امیر مومنان علیه السلام «نزلت انفسهم فی البلاء کالتی نزلت فی الرخاء :آنها همان گونه که در گشایش ها وارد می گردند در بلاها نیر داخل می شوند.»


اما اینکه خداوند آنها را به طور مطلق دوست می دارد نشان می دهد به نقطه ای از تکامل دست یافته اند که همه چیزشان مورد رضایت خداست و این حاصل تسلیم مطلق در برابر ولایت الهی است و اباعبدالله علیه السلام و یارانش مصداق این عبارت آیه هستند. زیرا ابا عبدالله خود انسان کاملی است که نقصی در عمل و صفات و اعتقادش وجود ندارد و یاران او که رهبری او را پذیرفته اند و با آگاهی و عشق گوش به فرمان او سپرده اند نیز به عصمت حضرت از نقایص تطهیر گشته اند و حماسه اى بی نقص و بی بدیل در انسانیت به امامت سیدالشهدا علیه السلام آفریده اند. زیرا رهبری معصوم برای کسانی که کامل رهبری را پذیرفته باشند طهارت می آورد.
از طرف دیگر می بینیم امام و یارانش چگونه با حوادث روبرو شده اند و چطور به مقدرات تن داده اند و زبانشان به شکایت باز نشده، بلکه عاشقانه شهادت را در آغوش کشیده اند.


3- محبوبان خداوند در این آیه شریفه در سخت ترین میادین مبارزه حاضر می شوند و برای پیشبرد اهداف عالیه دینی انسانی از برترین تلاشها و کوشش ها دریغ نمی کنند و این همه بخاطر آنست که محبت وافر آنها به خدا در این راه مقاوم و شکست ناپذیر ساخته است و باز امام حسین علیه السلام و یارانش از برترین مصادیق چنین جهاد و تلاشی هستند.


4- در آیه در وصف محبوبان الهی می گوید ملامت و سرزنش هیچ ملامتگری آنها را از راهی که برگزیده اند باز نمی دارد زیرا اگر آگاهی و دانش کامل باشد و محبت و ایمان به راه کامل باشد دیگر جو و فضای اجتماع نیز نمی تواند آنها را از مقصود حقشان باز گرداند و عاشوراییان چنین بودند با اینکه بسیار ملامت شدند و مورد طعن و سرزنش جامعه آن روز قرار گرفتند و به آنها تهمت خروج از دین زدند حاضر نشدند قدمی از راهشان بازگردند.


5- این بزرگ انسانهای محبوب مورد تفضل و لطف ویژه الهی اند که مهمترین اثر این تفضل شخصیتی سلامت است که حیات و مماتش در راه حق مفید و ارزنده واقع شده است و در آخرت و باطن هستی بهشت برایشان قرار داده شده است.


* پژوهشگر دینی


انتهای پیام/

برچسب ها: عاشورا
ارسال نظر