صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

مهریزی: در واقعه عاشورا نام هیچ زنی در جبهه تاریکی و ظلمت ثبت نشده است/ شعر لطیف همسر سیدالشهدا در رثای امام

در اکثر نامه‌ها و گفته‌های امام حسین(ع) بحث خانواده مطرح است. نقش زنان نیز در حادثه عاشورا به وفور مشاهده می‌شود، نام ۴۰ زن در حادثه عاشورا ذکر شده که نقش‌های مثبت داشتند.
کد خبر : 124945

به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، این استاد دانشگاه با بیان این مطلب گفت: حادثه عاشورا دارای دو جبهه ظلم و نور است، در جبهه تاریکی و ظلمت آن نام هیچ زنی ثبت نشده، ولی در جبهه نور زنان فراوانی از خاندان بنی هاشم گرفته تا اصحاب و زنان دربار یزید و دیگران حضور دارند. اکثر زنانی که در واقعه عاشورا حضور دارند در موقعیت های مختلف بیاناتی بسیار عمیق داشتند.


سه رویکرد متفاوت نسبت به واقعه عاشورا


حجت الاسلام و المسلمین مهدی مهریزی در هفتمین نشست از سلسله نشست‌های «عاشورا، از نگاهی دیگر» که به همت بنیاد اندیشه و احسان توحید و انجمن اندیشه و قلم برگزار شد، در بررسی موضوع «زن و خانواده در عاشورا» رویکردهای متفاوت نسبت به حادثه عاشورا را بیان کرد و گفت: با توجه به نگاه و تحقیقاتی که نسبت به حادثه عاشورا انجام شده می‌توان سه رویکرد متفاوت را بیان کرد، رویکرد اول، عاطفی – احساسی است، در این رویکرد بیشتر غم، اندوه و مصیبت خاندان پیامبر(ص) محور است و از سوی دیگرستمگری، خشونت، ددمنشی و قساوت گروه مخالف مورد توجه قرار گرفته است؛ تا صد سال پیش آثاری که درباره عاشورا نوشته شده عمدتا متمرکز بر روی این مسایل بوده و کتبی اختصاصی با عنوان مقتل یا عناوین دیگر منتشر شده است. به عنوان مثال طریق البکاء، طوفان البکاء، امواج البکاء، بحرالدموع، عین الدموع، ریاض الاحزان و مهیج احزان از جمله عنوان کتاب‌هایی هستند که به بُعد عاطفی – احساسی توجه بیشتری داشته اند و مضمون کتاب ها به گریه، حزن، غم و اندوه ختم می شود. در همین راستا برخی از فقها معتقد بودند که حادثه عاشورا یک حادثه منحصر به فرد و غیرقابل الگوبرداری است و نمی توان از آن به عنوان زمینه ساز یک حرکت اجتماعی و مبارزه با ظلم بهره گرفت به همین دلیل بیشتر بُعد غم، اندوه و مصیبت آن مورد توجه قرار گرفته است.


وی ادامه داد: رویکرد دوم، رویکردی حماسی است، در صد سال اخیر نمود یافته و در ایران از دهه ۴۰ به بعد بسیار قوی و غلیظ شد. در دوره معاصر تحولاتی در دنیا صورت گرفت و جنبش ها و انقلاب هایی از جمله انقلاب های کمونیستی، آمریکای لاتین و غرب به وجود آمد که ادبیات جدیدی از جمله انقلاب، آزادی و مبارزه با ظلم را وارد عرصه کرد. پس از آن شیعه به خود آمد که در این زمینه منبع عظیمی دارد و در این فضا می تواند به خوبی عرض اندام کند لذا ادبیات جدیدی تحت عنوان نهضت، آزادی و آزدگی به وجود آمد و کتاب هایی در همین زمینه ها تحت عنوان حسین بزرگ مرد آزاده، حسین مظهر آزادگی، حماسه حسینی، حماسه عاشورا. حماسه کربلا، مردان انقلاب، رسالت انقلابی، رستاخیز حسین و غیره نوشته شد و برای مبارزه توده های ستم دیده و گرفتار با ظلم بسیار مفید بود. در انقلاب اسلامی ایران نیز تاثیر حادثه عاشورا، راهپیمایی روز تاسوعا و عاشورا سال ۵۷ و مراسم اربعین قابل انکار نیست؛ واقعه عاشورا در جنگ ایران برای رزمندگان بسیار منبع انرژی و تغذیه روانی بود.


وی ضمن اشاره به رویکرد انسانی به عنوان سومین رویکرد نسبت به حادثه عاشورا، تصریح کرد: در سال‌های اخیر یک نگاه جدیدی به حادثه عاشورا در حال شکل‌گیری است، اما هنوز گسترده نشده و بیشتر در فضای دنیای جدید که براساس حقوق بشر، کرامت انسان و مسایل زنان است، در حال نضج یافتن است که من آن را به رویکرد انسانی تعبیر می‌کنم. براساس این رویکرد به حادثه عاشورا از منظر قیام، نهضت، مبارزه، خون و شمشیر نگاه نمی شود بلکه این گونه تحلیل می‌شود که اگر چه یک امری به امام حسین(ع) تحمیل و آن حادثه آفریده شد، اما در این حادثه تمام ملاک های یک حرکت و رفتار انسانی دیده می‌شود.


مهریزی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا مجاز به چنین استفاده هایی از واقعه عاشورا هستیم؟ گفت: حتی اگر به تفسیرهایی که از قرآن در طول تاریخ انجام شده، نگاه کنید این تحول را می‌بینید مبنی بر اینکه تفسیرهای دوره‌های اول کاملا سطحی و آسان بود، در دوره‌های بعد بحث های کلامی مطرح شد، در دوره‌های جلوتر بحث‌های عرفانی مطرح شد و در دوره‌های معاصر بحث‌های حقوق بشر و کرامت در حال مطرح شدن هست. اصل این کار، اشتباه نیست، اما با دو شرط یکی اینکه درستی این متون با قواعد تاریخی احراز شود و ثابت شود که آن فعل اتفاق افتاده یا آن سخن را گوینده بر زبان جاری کرده است. شرط دوم اینکه گوینده یا فاعل آن فعل در جایگاهی باشد که به یک علم برتری متصل باشد؛ با این دو فرض می توان برداشت های جدیدی را به عنوان ایده هایی از این متون، وقایع و حوادث داشت.


جایگاه خانواده در قرآن


او با این مقدمه نگاه و جایگاه قرآن به خانواده را بیان و اظهار کرد: از آموزه های دینی اینطور استفاده می کنیم که خانواده یک مجموعه بزرگ و کلان است، دو قانون در فقه اسلامی داریم که به همه این مسایل پرداختند، قانون ارث و قانون محرمیت؛ این دو نشان می دهد جایگاهی که آموزه های دینی ما برای خانواده ترسیم کرده، یک خانواده بزرگ است.


مهریزی ادامه داد: قرآن راجع به تمام انبیاء این تعبیر را دارد مبنی بر اینکه تمام پیامبران ازدواج و ذریه داشتند از جمله کسانی که فراوان روی آن تاکید کرده، حضرت ابراهیم است که بسیار به فکر خانواده و اهلش است، وقتی خداوند می فرماید که تو را به عنوان امام انتخاب کردم، حضرت ابراهیم می فرماید: خدایا مرا و نسل ما را مسلمان و تسلیم خودت قرار بده. خدایا خانواده ام را در یک منطقه دور گذاشتم تو از آنها مراقبت کن.» انبیا در قرآن نه چریک هستند و نه در قالب حزب کار می‌کنند. بلکه کار هدایت خود را از کانال طبیعی و با همراهی خانواده انجام می‌دهند و این حقیقت در جای جای سرگذشت انبیا در قرآن مشهود است.


او افزود: در سوره فرقان نیز که خداوند عبادالرحمن را ذکر می کند، می فرماید: عباد الرحمن کسانی هستند که متواضع راه می روند، فروتن هستند، به یاد خداوند هستند و کسانی هستند که وقتی آیات قرآن تلاوت می شود چشم و گوش بسته کرنش نمی کنند» در ذکر ویژگی عبادالرحمن در حقیقت خداوند پس از اینکه یک انسان متواضع، اهل تعقل و اندیشه و تفکر را معرفی می کند، بحث خانواده و پس از آن امام متقین را مطرح می کند و این نشان دهنده مرتبه و جایگاه بالای خانواده است.



او به نمونه هایی دیگری از جایگاه خانواده در قرآن اشاره و اظهار کرد: حضرت ذکریا در تعبیری می فرمایند: «از خدا یک نسل پاک و خانواده پاک را درخواست می کند.» همچنین قرآن در موارد بسیاری از تعبیر زن و مرد استفاده می کند و می گوید: یابن مریم، ام موسی، امراة نوح و امراة فرعون. و در حقیقت هویت خانواده را بیان می کند.


او افزود: از نظر منابع دینی ما و به خصوص قرآن بحث خانواده و اجزای آن و پیوستگی بین آنها، جایگاه بزرگی در سلامت جامعه، تربیت انسان ها و کارکردهای اجتماعی دارد.


کارکرد شش گانه خانواده


این استاد دانشگاه به کارکردهای شش گانه خانواده اشاره کرد و گفت: اول بقای نسل انسانی، دوم آرامش، سوم تربیت نسل، چهارم ارضای غرایز انسانی و جنسی، پنجم مشارکت در حیات معنوی، ششم مشارکت در حیات مادی از اهداف و کارکردهای خانواده هستند.


او به جایگاه خانواده در عاشورا اشاره و اظهار کرد: در اکثر نامه ها و گفته های امام حسین بحث خانواده مطرح است. امام حسین(ع) می فرمایند: یارانی بهتر و سزاوارتر از یارانم ندیدم و خانواده ای که پیوسته تر باشند و نیکوکارتر از خانواده خودم باشند، ندیدم. حرکت جمعی اعضای خانواده نیز خود نشان دهنده توجه به خانواده است.


۴۰ زن در واقعه عاشورا نقش مثبت داشتند


او با بیان اینکه جایگاه خانواده و زن در هر موقعیت و شرایطی مورد توجه است، گفت: زن در حادثه عاشورا و نقش زنان، موارد زیادی است، نام ۴۰ زن در حادثه عاشورا ذکر شده که نقش مثبت داشتند و حادثه عاشورا که دو جبهه ظلم و نور دارد، در جبهه تاریکی و ظلمت آن نام هیچ زنی ثبت نشده، ولی در جبهه نور زنان فراوانی از خاندان بنی هاشم گرفته تا اصحاب و زنان دربار یزید و دیگران حضور دارند.


برخی از مفاهیم امروز را زنان در ۱۴۰۰ سال پیش بیان کردند


مهریزی به سخنان ناب و عمیق زنان در واقعه عاشورا اشاره و اظهار کرد: اکثر زنانی که در واقعه عاشورا حضور داشتند در موقعیت های مختلف بیاناتی بسیار عمیق داشتند، مانند حضرت زینب که در مجلس یزید فرمودند: «آیا عادلانه است که زنان تو بتوانند در حریم باشند و ما نتوانیم» در حقیقت آنچه امروز به عنوان عدالت در ایجاد ظرفیت ها مطرح می شود ۱۴۰۰ قبل زن بزرگی به نام زینب بر زبان آورده است.


مهریزی در پایان به رابطه عمیق و احساسی میان امام حسین(ع) و رباب اشاره کرد و گفت: این احساس را تاریخ به زیبایی ترسیم کرده و گفته شده رباب یک سال بعد از شهادت امام حسین(ع) بیشتر عمر نکرد و از غم و اندوه جان سپرد؛ خواستگاران فراوانی داشت، اما ازدواج نکرد. رباب در فراق حسین(ع) جملات جانسوزی دارد:


آن خورشید درخشانی که از نورش همه بهره مند می شدند در کربلا کشته شد و به خاک سپرده نشد


آن پرتو درخشان آن آفتاب عالم تابی که از نورش استفاده می شد در کربلا کشته شد و به خاک سپرده نشد


ای نوه رسول الله خداوند به تو پاداش نیک از جانب ما عنایت کند که تو از خسران دور شدی و از موازین خسران دور افتادی


برای من یک کوه استواری بودی که به تو پناه می بردم


تو با ما به مهربانی و لطف رفتار می کردی


یتیمان دیگر به چه کسی پناه ببرند، گدایان از چه کسی گدایی کنند، ما به چه کسی حاجت ببریم و نزد چه کسی مأوا گزینیم


به خدا قسم دیگر شوهر نخواهم کرد تا در میان خاک خانه گزینم


انتهای پیام/

ارسال نظر