صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۱۵ - ۰۸ مهر ۱۳۹۵
متخصص مشاوره و روان درمانی به آنا گفت:

معیار بازنشستگی «سن نشاط» است/ سالمندان قدرت فکری بسیار بالایی دارند

متخصص مشاوره و روان درمانی معتقد است دیگر ورود به دوره بازنشستگی بر اساس سن تعریف نمی شود و هم‌اکنون «سن نشاط» معیار بازنشستگی و سالمندی افراد است.
کد خبر : 121780

مصطفی تبریزی در گفت‌و‌گو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا در مورد جایگاه فعلی بازنشستگان در جامعه که با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و نیز جایگاهی که باید برای آن‌ها تعریف شود، اظهار کرد: افرادی که در هر تخصصی بازنشسته می‌شوند کوله باری از تجربه‌های تلخ و شیرین هستند و در زندگی خود اقدامات درست و نادرست زیادی انجام داده‌اند و سرانجام از این تجربیات به دانش و بینشی بسیار مغتنم دست یافته‌اند. در کشور ژاپن در هر مدرسه‌ای عکس تمامی مدیران بازنشسته را روی دیوار می‌چسبانند و در شوراها از مشورت این افراد بازنشسته استفاده می‌کنند و آن‌ها را به عنوان الگو مد نظر قرار می‌دهند. متاسفانه در جامعه ما این اهمیت و توجه به بازنشستگان و سالمندان مد نظر قرار نمی‌گیرد سازمان یا نهادی را نمی‌بینید که از بازنشسته‌ها به عنوان یک منبع گران‌قیمت استفاده کنند.



وی ادامه داد: ممکن است در سن بازنشستگی قوای بدنی افراد کاهش یابد و به اندازه دوران جوانی نباشد اما این افراد قدرت فکری بسیار بالایی دارند و اگر به نحو مطلوب از تجربه آن‌ها استفاده شود، ذهنشان فعال‌تر شده و به این ترتیب طول عمر خلافیت و تفکر مغزی آن‌ها افزایش پیدا می‌کند. بنابر تحقیقات جدید اگر در کهنسالی مغزمان را به کار گیریم، توانمندی این قسمت از بدن انسان افزایش پیدا می‌کند و همین مساله موجب خواهد شد طول عمر انسان افزایش یابد.


این متخصص مشاوره و روان درمانی به تعریف بازنشستگی اشاره و اضافه کرد: در ابتدا برای سالمندی سن تعیین کرده بودند و 60 سال به بالا را سالمندی می‌نامیدند، اما وقتی امید به زندگی افزایش پیدا کرد به علت پیشرفت در علم پزشکی، علم تغذیه و... دیگر نگاه به سالمندی همانند گذشته نیست و روانشناسان وقتی می‌خواهند سالمندی یک فرد را تایید کنند «سن نشاط» وی را در نظر می‌گیرند.


تبریزی همچنین در مورد تغییر کنش‌های بازنشستگان در این سن نسبت به محیط پیرامون، خانواده و نیز سطح توقعات از جامعه، عنوان کرد: این تحولاتی است که بعد از میانسالی ایجاد می‌شود و بخشی از آن ارگانیک است؛ یعنی این مساله به شرایط فیزیولوژیک بدن ارتباط دارد و بخش دیگر آن مربوط به تحولات روانشناختی است، به طور مثال قاعدتا در سالمندان میزان حساسیت بیشتر است و در آن‌ها میل به احترام بیشتری وجود دارد. آن‌ها تمایل دارند که از تجربه شان به نحو مطلوب بهره گیرند تا احساس مفید بودن به آن‌ها دست دهد.


وی ادامه داد: تغییرات بیش از اینکه وابسته به شرایط فیزیولوژیک باشند وابسته به شرایط محیطی هستند. اگر در یک محیط امکانات تربیتی و روانی آماده باشد قطعا شرایط این افراد با بازنشستگانی که در چنین محیطی حضور ندارند متفاوت است، بنابراین باید تاکید کرد که تحولات روان شناختی این افراد تحت تاثیر عوامل محیطی است.


تبریزی با بیان اینکه اگر زندگی سالمندان در این سن با معنا همراه شود، این موضوع آن‌ها را کاملا سرحال و زنده نگه می‌دارد، خاطر نشان کرد: در سوی متقابل هر چقدر که این قشر احساس کنند که زندگی‌شان فاقد معنا و پوچ است در معرض بیماری‌های مختلف از جمله بیماری افسردگی قرار می‌گیرند و طول عمرشان کوتاه می‌شود، بنابراین باید کمک کنیم هر سالمندی معنای زندگی‌اش را پیدا کند و یا برای زندگی‌اش معنا ایجاد کند که در این صورت بلندترین قدم برای او برداشته شده است.


وی در مورد شرایط خانواده یک بازنشسته و سالمند در تعامل با او نیز، بیان کرد: اگر تفکر و باور یک سالمند این باشد که فرزندانش را بزرگ کرده تا پس از آن به او سرویس دهند یا خدمت کنند قاعدتا دچار مشکلاتی می‌شوند حتی اگر سالمندان تاکید داشته باشند که فرزندانشان همانگونه که آن‌ها می خواهند تربیت شوند باز هم با مشکلاتی رو به رو خواهند شد. در این بین اما عده‌ای از سالمندان به این باور رسیده‌اند که فرزند آن‌ها توسط آن‌ها به دنیا می‌آید اما این مساله بدان معنا نیست که مالک آن ها هستند. آن‌ها پذیرفته‌اند که فرزندان در دنیایی زندگی می‌کنند که با دنیای آن‌ها متفاوت بوده بنابراین انتظار اینکه با آن‌ها همسان‌اندیشی کنند را نخواهند داشت.



انتهای پیام/

ارسال نظر