روزنامه اعتماد: لجبازی و ناآگاهی علل علنی شدن توصیه رهبری بود
اول اینکه سیاست محل لجبازی نیست و مرغ سیاست یک پا ندارد. سیاستمدار باید انعطاف داشته باشد. وقتی فردی که هیچ چیزی نداشته و هرچه دارد از نظام و رهبری دارد تا این حد در برابر یک توصیه مشفقانه لجبازی میکند، باید دید که در دوره ریاستجمهوریاش در برابر سایر سیاستمداران داخلی و حتی خارجی چه لجبازیهایی انجام داده و چه هزینههایی را بر کشور تحمیل کرده است؟ متاسفانه عموم نیروهای اصولگرا با این ویژگی وی آشنایی داشتند ولی از بغض اصلاحطلبان منافع مردم را نادیده گرفته و از حضور انتخاباتی او استقبال کردند. مساله اگر در حد یک رفتار شخصی بود، به خودشان مربوط بود و ربطی به ما نداشت، ولی مشکل اینجاست که این لجبازیها هزینههای مادی و معنوی فراوانی را بر کشور و مردم تحمیل کرده است.
وقتی که کسی در این سطح از سیاست لجبازی میکند، به طریق اولی در سطوح پایینتر هیچگونه سعه صدر و تفاهمی را برنمیتابد. همواره در برابر مجلس، در برابر قوه قضاییه، در برابر نیروهای سیاسی دیگر لجبازی کرد. اگر لجبازی نبود، نباید سعید مرتضوی را پس از برکناری از صندلی قضاوت به مقامات مهم دولتی میگمارد. اگر لجبازی نبود نباید درباره رحیم مشایی و نیز معاون اول دیگرش رحیمی آنطور برخورد میکرد. این لجبازیها در سیاستهای اقتصادی نیز خود را نشان داد. در جریان مونوریل تهران هزینه سنگینی را روی بودجه شهرداری تحمیل کرد ولی خوشبختانه پیش از آنکه کار خیلی جلو برود برچیده شد. ولی پس از ریاستجمهوری این کار را در شهر قم و کرمانشاه با هزینههای بسیار سنگینتر انجام داد و امروز آن دو طرح به نماد ورشکستی سیاست توسعه شهری و اتلاف منابع ملی تبدیل شده است. اگر این لجبازی نبود، طرح پرداخت یارانهها مطابق قانون انجام میشد و کشور را درگیر بدترین تورم دو دهه اخیر خود نمیکرد و سیاست ارزی کشور را در سال ١٣٩١ به نابودی نمیکشاند.
لجبازی نه فقط برای پیشرفت پایدار شخصی ضرر دارد، بلکه مهمتر از آن در توسعه اجتماعی و کل جامعه نیز زیانآور است. ولی نکته دوم که میتوان از این واقعه نتیجه گرفت نیز مهم است؛ ناآگاهی مفرط. اینکه یک نفر تا این حد از مسائل بیاطلاع و ناآگاه است که بدیهیات موردنظر نظام را متوجه نمیشود، چگونه میتوانسته است مسائل پیچیده سیاست بینالملل و داخلی و اقتصادی را متوجه شود؟! بهطور قطع میزان آگاهیهای وی از سایر امور نیز همین اندازه یا کمتر بوده است. او کسی است که با چنین بینشی ٨ سال بر صندلی قدرت ایران نشست و بهطور کامل در همه زمینهها بینش و رفتار او در همین اندازه حتی کمتر بود و ساختار مدیریتی او نیز همین طور لجبازانه بود. خسارتی که این دو ویژگی مخرب به هر مدیریتی میزند، غیرقابل تصور است. یکی از این ویژگیها برای ویران کردن جامعه کفایت میکند، چه رسد به اینکه هر دو ویژگی با هم جمع شوند.
امیدواریم که طرفداران او از گذشته و نیز این واقعه درس عبرت بگیرند و بیش از این برای کشور و مردم هزینهتراشی نکنند.
انتهای پیام/