صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

کلاف سردرگم در جناح اصولگرا/ سکوت انتخاباتی یا حمایت از حسن روحانی؟

شنیده می‌شود اصولگرایان به دنبال دستیابی به یک ائتلاف هستند که خروجی آن معرفی یک نامزد برای انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم باشد. اما درحالی اصولگرایان در پی ائتلاف هستند که شرایط مساعدی ندارند و سازهای ناهمگونی از اردوگاهشان به گوش می‌رسد.
کد خبر : 121125

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه شرق شرایط جریان اصولگرا، چند ماه مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری را بررسی کرد و نوشت: سال به نیمه رسید و باز همچون سال قبل انتخاباتی دیگر در پیش است؛ انتخاباتی که از حیث اهمیت، چیزی کم از انتخاباتی ندارد که طی شد و اغلب افراد حاضر در فهرست امید اصلاح‌طلبان به مجلس راه یافتند، چراکه اصلاح‌طلبان در پی تثبیت حضور حسن روحانی در جایگاه ریاست‌جمهوری برای چهار ساله دوم هستند. آنان این نکته را بارها به روشنی بیان کرده‌اند که گزینه‌ای جز رئیس‌جمهور دولت یازدهم ندارند. از سوی دیگر، اصولگرایان به‌ دنبال به‌دست‌آوردن جایگاه از‌دست‌رفته هستند. در این میان اما، اصولگرایان شرایط متفاوت‌تری را پیش روی دارند، زیرا چند سالی هست که شانسشان رویگردان شده و همین سبب نگرانی و احساس خطر در این جریان شده است. ازهمین‌رو، طیف خاص این جریان عزم را جزم کرده‌ است تا حضور حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری را یک‌دوره‌ای کند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزیده است. اما این یک سوی ماجراست، زیرا داستان طرف دیگری هم دارد و آن مراودات درونی اصولگرایان با هم و البته شیوه و منش رفتاری آنان است. چنین است که در فاصله باقی‌مانده تا انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم، برخی از چهره‌ها و بزرگان اصولگرا تأکید دارند که باید وحدت خود را حفظ کنند و درپی ایجاد ائتلاف سراسری باشند. این البته شعاری است که همواره داده شده و بی‌نتیجه مانده است. این‌گونه است که شنیده می‌شود اصولگرایان به دنبال دستیابی به یک ائتلاف هستند که خروجی آن معرفی یک نامزد برای انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم باشد. اما درحالی اصولگرایان در پی ائتلاف هستند که شرایط مساعدی ندارند و سازهای ناهمگونی از اردوگاهشان به گوش می‌رسد.


بزرگان اصولگرا در تلاش برای ایفای نقش
درحالی‌که به نظر می‌رسد در نبود مرحومان عسگراولادی و آیت‌الله مهدوی‌کنی، ریش‌سفیدی اصولگرایان باید برعهده ناطق‌نوری باشد، او هم تمایلی برای شرکت در جلسات جامعه روحانیت مبارز ندارد و همچون هاشمی و روحانی از حضور درجلسه‌های این تشکل روحانی- سیاسی امتناع می‌کند. این درحالی است که کمال‌الدین سجادی، عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری، با اشاره به راهکار ناکام سه‌ضلعی اصولگرایان برای انتخابات‌های گذشته، توضیح داده است که می‌خواهند در انتخابات ٩٦ بر ترکیب دایره‌ای که محور آن جامعه روحانیت مبارز خواهد بود، متمرکز شوند و به این ترتیب است که پرده از اختلاف اصولگرایان برداشته می‌شود و این گفته نشان از این دارد که شاگردان آیت‌الله مصباح‌یزدی قرار نیست نقش خاصی ایفا کنند و جریان پایداری، با ازدست‌دادن تریبون‌های اصلی خود در مجلس، مانند گذشته اثرگذار نیست. ریشه این بی‌اعتنایی را باید در حمایتی جست که از احمدی‌نژاد و یارانش در سال‌های گذشته از سوی مصباح یزدی صورت گرفت. چنین است لابد که آیت‌الله موحدی کرمانی درباره زمان دیدارش با آیت‌الله یزدی، گفته است: هنوز زمان دیدارم با آیت‌الله یزدی مشخص نشده و تاکنون نیز هیچ قرارداد انتخاباتی بین جامعتین صورت نگرفته است. اخیرا اخباری درباره تعیین رؤسای کمیته انتخابات و سخنگو و دیگر ارکان انتخاباتی جامعه روحانیت مبارز منتشر شده است، اما آیت‌الله مرتضی مقتدایی، از اعضای ارشد جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، به صراحت گفته، مانند گذشته ارتباطاتی برای تعیین نامزد انتخاباتی مشترک با جامعه روحانیت وجود نخواهد داشت و شاید جامعه مدرسین فقط در اطلاعیه‌ای، مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کند! قبلا هم شنیده شده بود میان خود اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم اختلافاتی وجود دارد، زیرا درست درحالی که برخی از آنان از دولت حسن روحانی رضایت کامل دارند و مانند آیت‌الله مکارم شیرازی اعلام می‌کنند که روحانی رئیس‌جمهور خوبی است، برخی از آنان نامه شکایت از شرایط به حسن روحانی می‌نویسند. همه اینها در شرایطی است که اعضای جامعه مدرسین بارها طعم تلخ این چنددستگی در درون خود را چشیده‌اند. مانند انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲ که برخی از اعضای این جامعه با صدور بیانیه‌ای از نامزدی ولایتی حمایت کردند و حتی بیانیه‌ای با امضای آیت‌الله یزدی صادر شد؛ ولی برخی از اعضای جامعه مدرسین به سرعت این حمایت را تکذیب کردند.


فهرست ٣٠ نفره اصولگرایانه!
همین چندی قبل، کمال سجادی، سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری، از یک فهرست ٣٠نفره برای انتخابات ٩٦ خبر داد و تأکید کرد از این فهرست ٣٠نفره که در دست بررسی است، فقط باید روی یک نفر به اجماع رسید و ممکن است حتی آن یک نفر روحانی باشد و این تنها سجادی نبود، بلکه محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان هم که یک‌سر رهبری این جریان را برعهده دارد، وجود فهرست ٣٠نفره را رد نکرد و احتمال داد اصولگرایان در انتخابات پیش‌ِرو با اما و اگرهایی پشت روحانی قرار بگیرند. به این ترتیب، اینکه بسیاری دیگر از اصولگرایان هم معتقدند حسن روحانی ظرفیت آن را دارد که نامزد اصولگرایان در سال ٩٦ باشد، خود حکایت از شرایط نامناسب اصولگرایان در رسیدن به نامزدی از جنس خودشان دارد. ضمن اینکه همین باور مهر تأییدی است بر اختلاف با دلواپسان.
ساز جدای مؤتلفه
از دیگر سو، خبر می‌رسد که مؤتلفه‌ای‌ها هم در تلاش برای معرفی یک نامزد واحد در این دور از انتخابات هستند و اگرچه هنوز نام آن نامزد مشخص نشده است، برخی از غفوری فرد یا میرسلیم به‌عنوان نامزد احتمالی نام می‌برند و این‌گونه سیاست‌مداران بازاری هم، گویی ساز خود را برای انتخابات ٩٦ جدای از دیگر هم‌جناحی‌های خود کوک کرده‌اند. این سخنان به‌تازگی از سوی اسدالله بادامچیان، عضو شاخص این حزب باسابقه، تأیید شده و او گفته امیدوار است نامزد حزبی آنان، نامزد واحد جریان اصولگرا باشد که با توجه به اسامی‌ای که در میان اصولگرایان مطرح است، این اتفاق بسیار بعید به نظر می‌رسد.


دلواپسان هم کاندیدا دارند
تازگی‌ها صادق محصولی که زمانی یار صمیمی و وزیر محمود احمدی‌نژاد بود، درباره نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم اعلام کرد، «درحال‌حاضر فرد اصلحی هست که از نظر ارزش‌های اصولگرایی و انقلابی نمره بالایی می‌آورد و امکان رأی‌آوری و اجماع روی او نیز وجود دارد؛ سراغ او خواهیم رفت و نتیجه هم خواهیم گرفت و در این میان اگر عده‌ای بدون هماهنگی با دیگران خود را محور قرار داده و ادعای دعوت از دیگران برای کار مشترک داشته باشند، مسلما وحدتی شکل نمی‌گیرد یا عده‌ای دیگر اگر از قبل روی نامزدی به قطعیت رسیده باشند و بخواهند با سازوکار دلخواه خودشان، حتی تحت عنوان ائتلاف و وحدت، آن را به دیگران تحمیل کنند، مطمئنا نتیجه لازم را نخواهند گرفت». آنان باز هم برای ائتلاف در میان اصولگرایان خط‌ونشان کشیدند.
ایده معاون‌اولی
چهارسال پیش بود که غلامعلی حدادعادل در شرایطی که اصولگرایان در برابر حسن روحانی دیوار کاندیدا علم کرده بودند، اعلام کرد: «آقایان ولایتی، قالیباف و من با هم رقابت نخواهیم کرد و هر سه وارد عرصه نخواهیم شد، بلکه سازوکاری را طراحی می‌کنیم که براساس مشروعیت و مقبولیت و کارآمدی، هرکس مناسب است بیاید و تعدد کاندیدا اتفاق نیفتد». غلامعلی حدادعادل در واقع خبر از یک ائتلاف داده بود؛ ائتلافی که بنا بود بساط چندگانگی اصولگرایان را جمع کند و بنابر اقوالی محمد‌باقر قالیباف در نهایت از نامزدی انصراف داده و معاون‌اول غلامعلی حداد‌عادل شود. حداد‌عادل آن روزها برای اینکه دامنه اختلافات را جمع کند، تلاش کرده بود به گونه‌ای دیگر این ماجرا را توضیح دهد و به‌این‌ترتیب گفته بود: «ائتلاف ١+٢ به معنای آن نیست که دولت آینده به صورت شرکت سهامی بین ما سه نفر اداره می‌شود. ما سه نفر از احزاب مختلف نیستیم و نمی‌خواهیم تقسیم غنیمت کنیم. اگر یکی از این سه نفر رئیس‌جمهور آینده باشد ما دو نفر دیگر به او کمک می‌کنیم. و حالا دوباره محمدجواد لاریجانی چنین پیشنهادی را مطرح کرده و گفته است: «کاندیدای اصولگرایان در سال ٩٦ معاون‌اول معرفی کند». راه‌حلی که به ذهن محمدجواد لاریجانی خطور کرده، برای ایجاد ائتلاف و یک‌دستی میان اصولگرایان امری است که تاکنون برای این جناح سیاسی جواب‌گو نبوده است.


سرنخ کجاست؟
طبق اعلام شورای نگهبان اردیبهشت ٩٦ که از راه برسد، دوازدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار خواهد شد. در این میانه، احتمالا سرنوشت و برنامه اصلاح‌طلبان مشخص است و قاعدتا نام حسن روحانی باید در فهرست انتخابی آنان باشد، اما اصولگرایان شرایط مناسبی ندارند. بعد از ناکامی در دو انتخابات گذشته، اکنون به کلافی سردرگم تبدیل شده‌اند و اگرچه جناح معتدل آنها به حمایت از حسن روحانی، به ‌عنوان یکی از گزینه‌های پیشِ‌رو می‌اندیشد، ولی اختلاف نظر و ناهماهنگی میان نظرات در این طیف سیاسی موج می‌زند.
نبود حرف مشترک در جامعه مدرسین و جامعه روحانیت از یک‌سو، نبود ریش‌سفید مقبول برای تمامی طیف‌های اصولگرایی از سوی دیگر و تندروهای اصولگرا و محمود احمدی‌نژاد از طرف دیگر همه‌وهمه سبب شده این کلاف روزبه‌روز پیچیده‌تر شود و به نظر می‌رسد راه‌حل‌هایی مانند هجمه به دولت، تخریب رقیب و سیاه‌نمایی و حمله به برجام و... هیچ کمکی به آنها نخواهد کرد. از طرف دیگر برخی از اعضای این طیف با تأکید بر معرفی کاندیدای شناخته‌شده‌ای مانند احمدی‌نژاد یا کاندیدای جدید و ناشناس بازهم مثل احمدی‌نژاد در سال ٨٤، تلاش بر ارائه راه‌حل برای گشودن این گره دارند. معرفی کاندیدای شناخته‌شده که تاکنون دوای درد این طیف سیاسی نبوده و در انتخابات مجلس هم این مسئله خود را نشان داد؛ بنابراین می‌ماند گزینه معرفی کاندیدای ناشناس و جدید که این مسئله هم با توجه به تجربه تلخی که از دولت نهم و دهم در اذهان جامعه مانده، بعید است جواب‌گو باشد؛ بنابراین به نظر می‌رسد باید اصولگرایان جدید و قدیم دنبال راه‌حلی تازه باشند، راه‌حلی که بتواند گره از کار فروبسته‌شان بگشاید. شاید آن راه‌حل، سکوت انتخاباتی یا حمایت از حسن روحانی، عضو شورای مرکز جامعه روحانیت مبارز باشد. به نظر می‌رسد آنان در این دوره از انتخابات، راه‌حلی بهتر از این نخواهند داشت.


انتهای پیام/

ارسال نظر