دلنوشته سعید حجاریان برای استاد «شجریان»: آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
چون که گل بگذشت و گلشن شد خراب
بوی گل را از که جوییم، از گلاب
***
در همینجا لازم میدانم دو خاطره شخصی را که از ایشان دارم نقل کنم:
اولی مربوط میشود به پیش از ترور، که به همراه رئیس دولت اصلاحات به تالار وحدت رفتیم تا کنسرت استاد را ببینیم. کنسرت با ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی اجرا میشد، در میانه دو بخش آن، در زمان آنتراکت به اتفاق رئیسجمهور، به پشت صحنه رفتیم تا از نزدیک با استاد ملاقات کنیم، در اتاقی میز عصرانهای تدارک دیده بودند و ایشان ما را به همراهی در عصرانه دعوت کرد؛ در حین صرف عصرانه رئیسجمهور از احوال همایون پرسیدند و استاد در پاسخ گفتند: ایشان در حال تمرین و ممارست است و انشاءالله به زودی در خوانندگی به من خواهد پیوست.
رئیسجمهور خوشحال شدند و گفتند:
از ما که گذشت، جوانان را باید دریافت.
خاطرم هست در آن کنسرت استاد قطعهای خواند با عنوان موج که بسیار دلنشین و تأثیرگذار بود. آن قطعه از آن پس هرگز شنیده نشد. نمیدانم از چه رو آن قطعه در هیچ آلبومی منتشر نشد. امیدوارم این فرصت فراهم شود تا آن قطعه نیز همچون دیگر آثاری که تاکنون مجال نشر نیافته منتشر شود.
خاطره دوم مربوط میشود به زمان بعد از ترور، که به همراه همسرم به کنسرتی از استاد، در تالار بزرگ کشور رفته بودم؛ در آنجا هم در میانه دو بخش کنسرت، موقع آنتراکت به دیدار ایشان در پشت صحنه رفتم. در آن دیدار کوتاه به ایشان گفتم:
استادان بزرگ و مشهور غالباً از خود یادگاری مهمی، سوای آثارشان باقی میگذارند و آن مستندی از زندگیشان است که میتواند، سند ارزشمندی برای آیندگان باشد. از زندگی بسیاری از چهرههای برجسته فیلم مستند ساختهاند. نظیر امکلثوم، بهبودف، وودی آلن و دیگران. ایشان با اشاره به پرویز مشکاتیان که آنجا حضور داشت، گفت: از اجراها کلی فیلم در اختیار داریم، میتوان آنها را تدوین و عرضه کرد.
من گفتم: اینها کافی نیست. مردم میخواهند از زندگی شما تصویر ببینند. زندگیتان برای مردم جذاب است. بگذارید مستندی از شما ساخته شود.
گویا ایشان این امر را به مشکاتیان محول کرد و دیگر مطلع نشدم چنین مستندی بالاخره ساخته شد یا نه؟
میدانم تصویر استاد، همچون صدایشان همیشه جاودان خواهد ماند. تصویری که در حافظه یک ملت حک شده و هرگز فراموش نخواهد شد.
انتهای پیام/