صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یادداشتی بر رونمایی از ماشین استاد شهریار

شهریار گواهینامه هم نداشت چه برسد به رنو !

شهریار نه تنها به آن ماشین سوار نشد بلکه قیافه آن ماشین را هم ندید، جالب است بدانید که استاد حتی گواهینامه رانندگی هم نداشت. بنابر این حفظ و نگهداری آن ماشین نه تنها نشانگر هویتی از شهریار نیست، حتی ممکن است کسانی را در شناخت شهریار به اشتباه بیاندازد.
کد خبر : 1182

به گزارش آنا، هفته گذشته در رسانه‌ها از خودروی منتسب به شهریار رونمایی شد و این خودرو به موزه‌ای در تبریز هدیه داده شد، اما ماجرا همچنان ادامه دارد و ماشین منتسب به این شاعر از سوی خانواده وی با تکذیب مواجه شده است.


در خبرها آمده بود؛ جواد علیزاده هوشیار، رنو مدل 66 استاد شهریار را که به قیمت 12 میلیون تومان خریداری شده بود، به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان هدیه کرد.


ابوالفضل علیمحمدی، نوینسده ”کتاب “فرهنگ اعلام اشعار شهریار” هم در وبلاگ شخصی خود در این باره اینطور نوشته است: خبرگزاری ها و سایت های مختلف از مراسم رونمایی و اهدای خودروی شهریار به سازمان میراث فرهنگی خبر داده‌اند و در کنار آن تصویر یک (رنو)ی فرسوده و درب و داغون آبی رنگ به شماره ۵۹۸۶۵ تبریز۱۱ را که مسئولان محترم شهرداری اطراف آن را احاطه کرده و همچون ذخیره و گنجینه ای بازیافت شده به آن می نگرند٫مشاهده میشود.


عکاسان هنرمند نیز از داخل و خارج و سقف و حتی از زیرپایی های آن ماشین عکس هایی گرفته و چاپ نموده اند.سخنرانی هایی هم در اهمیت حفظ و نگه داری میراث فرهنگی٫بخصوص موزه ادبی شهریار انجام گرفته و از خیر تبریزی که با ۱۲ میلیون تومان آن ماشین را خریده و به میراث فرهنگی اهدا کرده تشکر و قدردانی نموده اند.خواندن و شنیدن این خبر از ابعاد مختلف قابل تامل است.از سویی خبر خوشحال کننده ای است که خیرین شهرمان در ابعاد مختلف و نسبت به وسع همچون اسلاف بزرگوارشهرمان که شاهد مثال های زیادی بر آن میتوان یافت به این گونه مسائل عنایتی نشان میدهند و حقیقتا هم باید از آنها تشکر کرد و از شهرداری محترم و دیگر نهاد ها هم به جهت استقبال و تشویق این شیوه ها باید سپاسگزار بود. اما از سوی دیگر و باتوجه به کنه قضیه مسئولان محترم پیش از اقدام به هر هزینه و مراسم و… پس از شناخت صحت و سقم یک امر٫بر فرض درست بودن٫اولویت ها را مد نظر قرار دهند.





اصل ماجرا تا آنجا که بنده اطلاع دارم این است که:
در سال ۱۳۶۶ (سال بستری شدن شهریار در بیمارستان و یک سال مانده به فوت) یکی از منسوبین مرحوم ایشان که بنده در کتاب ( سخنی از یار آشنا )ذکرخیری! در مورد برخورد و تذکر شهریار به ان خدا بیامرز را در ارتباط با یک عکاس آورده ام٫دست خطی از شهریار به جهت استفاده شخص خود از سهمیه ی خودرو به قیمت کارخانه گرفته و ماشین رنو ای که سندش را به نام شهریار میزنند تحویل میگیرد.شهریار نه تنها به آن ماشین سوار نشد بلکه قیافه آن ماشین را هم ندید٫جالب است بدانید که استاد حتی گواهینامه رانندگی هم نداشت… بنابر این حفظ و نگهداری آن ماشین نه تنها نشانگر هویتی از شهریار نیست٫ حتی ممکن است کسانی را در شناخت شهریار به اشتباه بیاندازد. از این جهت امیدوارم که آن ماشین به موزه راه نیابد و به جای آن اسناد و وسایل و تابلو های خانه شهریار٫ بخصوص تابلو استاد امیرخانی که از هویت های اصلی آن خانه است هر چه سریعتر به آن خانه برگردند و دست خط های و تحریر های قرآنی استاد به شیوه های مدرن موزه داری نگه داری شوند.


بوقدر دفتر و اسناد ایله٫بیر حقه چاتان یوخ
حق و ئرنلرپیتیگی میرزه قلمدان ایله گئتدی



انتهای پیام/

ارسال نظر