دلیل افزایش مهاجرت پرستاران به خارج از کشور چیست؟
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از شهروند، ایران یکی از جوامع هدف این کشورهاست و دلیل آن چیزی جز توانمندی، هوش و کارایی بالا و... پرستاران ایرانی نیست و برای همین ایجاد شرایط کاری بهتر و درآمد چشمگیر و از همه مهمتر ارزش و اعتباری که در این کشورها به کار پرستاران داده میشود، سبب شده ما سالانه شاهد مهاجرت بیش از هزار پرستار باشیم. مهاجرتی که دلیل آن را باید در شرایط فعلی پرستارانمان نیز جستوجو کنیم؛ فشار کاری بالا، دستمزد کم، عوامل اجتماعی و... فشارهایی که با اجرای طرح تحول نظام سلامت چند برابر شده و در مقابل حقوق و مزایا تغییر چندانی نیافتهاند و نوعی بیانگیزگی را در میان پرستاران بسط دادهاند. مینا ٢٩سال دارد و در یکی از بیمارستانهای دولتی تهران پرستار است. «پرستاری از شغلهای بسیار مقدس است که اجر الهی دارد اما ما پرستاران در دوران کاری خود و با شرایط سخت کاری واقعا دچار فرسودگی جسم و روح میشویم اما کسی به فکر ما نیست که نیست.»
اهلم نیز با ١٦سال سابقه کار در بیمارستانهای مختلف میگوید: «درواقع قطع امید پرستاران از تحقق مطالبات پرستاری باعث سرخوردگی و نارضایتی ما شده است و حاکمشدن چنین شرایطی بر حرفه پرستاری، آثار زیانباری در حوزه سلامت بر جای میگذارد و نخستین ضرر آن را بیماران میبینند، چراکه پرستار با مشغلههای زیاد و حقوق و مزایای کم دیگر جانی برای درست کارکردن ندارد.» البته مدیر امور بینالملل سازمان پرستاری کشور، تبعیض در پرداختهای نظام سلامت، دریافتی نامناسب در مقابل کار زیادی که پرستاران انجام میدهند و... را انگیزه مهاجرت پرستاران اعلام میکند و با اشاره به افزایش ٣٠٠درصدی مهاجرت پرستاران ایرانی گفت: ٢٥فروردین امسال ٣٠پرستار برای کار در خارج از کشور به سازمان نظام پرستاری مراجعه کردهاند، درحالیکه در فروردین سال ٩٤، ٧ تقاضا وجود داشته که کانادا را اولویت اول پرستاران و استرالیا و کشورهای حوزه خلیجفارس را اولویتهای بعدی آنها اعلام میکند؛ کانادا با ٤٧درصد و امارات متحده عربی با ٣٣درصد بیشترین آمار را به خود اختصاص دادهاند. نکته قابل تأمل این است که ٨٥درصد مهاجران را بانوان و ١٥درصد را مردان تشکیل میدهند. علی ١٠سالی است که در بیمارستانها مشغول پرستاری از بیماران است. «شغل پرستاری درواقع شبوروز و تعطیلی و غیرتعطیلی نمیشناسد، پرستاران همواره درگیر شغل خود هستند، حتی بیرون از بیمارستان هم نزدیکان توقعات خاص از پرستاران دارند. شبهای بیمارستان واقعا طاقتفرساست و انرژی زیادی از پرستاران میگیرد، شاید به همین دلیل است که پرستاری یکی از شغلهای پردرآمد در اروپا و آمریکاست اما در ایران برعکس است!» اما امید از تمایل کم مردان برای پرستار شدن میگوید: «مردان تمایلی برای پرستار شدن ندارند، چراکه هم شب و روز درگیرند و هم حقوق اندکی میگیرند، این درحالی است که نیاز به پرستار مرد در خیلی از بیماریها محسوس است. بسیاری از بیماریهای مردانه وجود دارد که خود بیماران با وجود پرستار زن احساس راحتی نمیکنند و این ریشه در فرهنگ ما دارد اما با این وضع هیچ مردی تمایل به پرستارشدن ندارد.»
معاون سازمان نظام پرستاری معتقد است پرستاران امتیاز بالایی برای مهاجرت به کانادا دارند: «پرستاری اکنون جزو مشاغل پرطرفدار در کانادا است و پرستاران امتیاز بالایی را برای مهاجرت دارند، بهطوری که فاصله دریافت ویزا برای پرستاران بین ٨ ماه تا یکسال طول میکشد که زمان اندکی است. مذاکرات ما با مسئولان پرستاری کانادا نشان میدهد آنان از سطح تحصیلات و توانمندی پرستاران ایرانی بسیار راضی و به پذیرش پرستاران بیشتری از کشور ما مشتاق هستند. پرستاران ما نیز از شرایط کشور کانادا رضایت دارند.»
سال ۹۳ قاضیزادههاشمی، وزیر بهداشت اعلام کردند: «بهازای هر تخت در کشورهای مجاور حداقل ۵/۲ پرستار وجود دارد، درحالیکه در ایران این عدد زیر یک است.» با این وجود، سالانه تعداد قابلتوجهی از پرستار ایران را ترک میکنند. درحال حاضر بیشتر پرستاران ایرانی که به کانادا و استرالیا رفتهاند، در آنجا حقوقی به مراتب بالاتر از ایران دریافت میکنند. براساس آماری که در سال ۸۹ ارایه شد، کمترین حقوق پرستاران با کمترین میزان تحصیلات در آمریکا، ۵۲ تا ۵۵هزار دلار در سال است و بالاترین آن ۱۸۶هزار دلار در سال. همچنین بنا به اعتقاد برخی از پزشکان در ایران کارانه پزشکان در اجرا همیشه بالاتر از پرستاران بوده و طبیعی است با افزایش تعداد بیماران، کارانه آنها نیز افزایش پیدا میکند، ولی چون کارانه پرستاران مقدار حداقلی است، افزایش بیماران نیز تغییر چندانی در حقوق آنها ایجاد نمیکند.
در این میان طرح تحول سلامت هم که همزمان با روی کار آمدن دولت یازدهم و از سوی وزارت بهداشت بهعنوان طرحی ملی به اجرا درآمد، نهتنها نتوانست شکاف درآمدی بین پزشکان و پرستاران را کم کند، بلکه در موارد زیادی به آن دامن زد تا جایی که سال گذشته شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار توقف هر چه سریعتر اجرای تعرفههای جدید پزشکان را خواستار شد و گفت: «با اجرای فاز سوم طرح تحول سلامت کارانه ۳۰۰هزارتومانی یک پرستار در مقابل کارانه ۶۰میلیون تومانی پزشک قرار میگیرد و فاصله دریافتیها را باز هم افزایش میدهد. مسئولان وزارت بهداشت یکشبه ۱۶۰۰میلیاردتومان را روانه جیب پزشکان کردند. آیا این واقعا عادلانه است که یک پرستار ۳۰۰هزار تومان کارانه بگیرد و یک پزشک دیگر که همکار اوست ۶۰میلیون تومان؟ کجای دنیا چنین تبعیض ناعادلانهای وجود دارد؟» در تمام دنیا پرستار وضع بیمار را مدیریت و حتی به درمان و تشخیص بیماری کمک میکند اما در ایران پرستار فقط دستورالعمل اجرا میکند. بیشترین میزان مراقبت از بیمار را پرستار انجام میدهد اما تفاوت عمدهای میان حقوق پرستار و پزشک وجود دارد. در کشور ما میانگین حقوق پزشک ۳۷ برابر پرستار است، در صورتی که در کشورهای دنیا این تفاوت بیش از دو برابر نیست.
معاون فنی سازمان نظام پرستاری درباره میزان کار پرستاران در ایران و دیگر کشورها میگوید: «میزان ساعت کار که متوسط جهانی آن ٣٥ساعت است، رعایت میشود. البته ساعات روزهای تعطیل بین ١,٥ تا ٢ برابر یا شبکاری ١.٥ برابر یا زمان تعطیلات سال نو و اعیاد مهم، همگی ٢ برابر حساب میشود، اما در ایران هیچ تفاوتی میان ساعات کاری روز تعطیل و غیرتعطیل پرستاران وجود ندارد و حقوق پرستاران بسیار کمتر از استانداردهای جهانی است.» واقعیت این است که مهاجرت پرستاران به خارج از کشور افزونبر خروج ارز و سرمایههای علمی کشور موجب کمبود نیروی متخصص در بیمارستانها میشود که تنها راه بیرونرفت از این مشکل این است که وزارت بهداشت توجه ویژهای به حرفه پرستاری داشته باشد، چراکه این حرفه بسیار سخت است و کمتر جاذبه دارد و پرستاران با بیماریهای پرخطر مواجه هستند. پس راهحل این است که وزارت بهداشت عدالت در پرداخت و تعرفهگذاری را اجرایی کند.
برای ساختارهای اقتصادی چارهاندیشی کنیم
مصطفی تبریزی، روانشناس اجتماعی
اگر آمار مربوط به مهاجرت پرستاران صحت داشته باشد، چیزی جز تاسف نمیتوان گفت. این مهاجرت هم بیشک دلیلی همانند سایر مهاجرتها دارد. به گمان من این مهاجرتها چندین دلیل دارد؛ یکی اینکه این تصور بین مهاجران وجود دارد که در کشوری دیگر از امنیت روانی و آزادیهای بیشتری برخوردارند و همچنین به لحاظ مالی تامین هستند. در اکثر کشورهای پیشرفته تقریبا همه افراد از لحاظ مالی تامین هستند؛ اگر کسی بیکار باشد حقوق بیکاری دریافت میکند و بیماران از خدمات درمانی گسترده برخوردار هستند، البته ما نیز بیمه بیکاری و خدمات درمانی را داریم با این تفاوت که میزان پشتیبانیها ضعیف هستند و در برخی مواقع دردی را درمان نمیکنند. از طرفی حقوق دریافتی در این کشورها به تناسب داخل بالاتر است. شاید با درآمد یکساله در آن کشورها فرد بتواند نیازهای بیشتری را تامین کند، در حالی که گمان نمیکنم پرستاری در داخل بتواند با حقوق دریافتی خود پاسخگوی نیازهایش باشد. گاهی اوقات این افراد با این احساس روبهرو میشوند که شأن و منزلت واقعی آنها نادیده گرفته میشود و شاید در این مهاجرتها به دنبال کسب آن هستند. پرستار همردیف با پزشک است و گاهی کارهایی که انجام میدهد اهمیت بیشتری از کار پزشک دارد. پزشک تشخیص میدهد و یک توصیه درمانی دارد، در حالی که پرستار تمام مراقبتها را بهعهده دارد؛ بیماران به موقع داروهایشان را مصرف کنند، دلجوییهای لازم را از بیمار داشته باشند. به اعتقاد من اکثر مردم روشنفکر ایران شأن و منزلت پرستاران را میدانند و برایشان احترام قائل هستند. اما با همه اینها نباید از نظر دور داشت که تامین اقتصادی بهخصوص در میان کارمندان جزء بهدرستی انجام نمیشود. به عنوان نمونه شما یک منطقه متوسط شهر را درنظر بگیرید، اجاره یک آپارتمان ٧٠-٦٠ متری چه هزینهای دارد؟ نکته قابلتأمل دیگر این است آیا افرادی که امروز مهاجرت میکنند در سالهای آتی نیز رضایت امروز را خواهند داشت؟ به اعتقاد من اینطور نخواهد بود، چون بسیاری از افرادی که مهاجرت میکنند به دلایلی همچون فشارهای اقتصادی یا آزادیهای فردی، سختی مهاجرت را به جان میخرند و در ابتدای امر چیزهایی را به دست میآورند ولی بهقدری وابستگی به وطن و خانواده و ... در ما ایرانیان شدید است که بعد از مدتی دلتنگی آزارشان میدهد، بنابراین مسئولان اجتماعیمان باید به فکر باشند و برنامه درستی را برای ساختار اقتصادی در نظر بگیرند، البته این با افزایش حقوق و... انجام نمیشود و نتیجه مطلوب به دست نمیآید، چون ساختار بهگونهای است که یک اقلیت کوچک درآمدهای بالایی دارند و یک گروه بزرگی حداقلهایی را به دست میآورند. برای همین ما دوشغله بودن را شاهدیم که بر بازدهی کارایی افراد تاثیر منفی میگذارد که این امر در مورد شغل حساس پرستاری مسألهساز خواهد بود. دیدن موج مهاجرت در میان پرستاران بیشک بر همکارانی که قصد مهاجرت ندارند، تأثیر منفی خواهد داشت، چون خودشان را با آنها و شرایط جدیدشان مقایسه میکنند. اگرچه شاید شرایط مطلوب بهواقع هم وجود نداشته باشد اما ذهنیت آنها به این نکته تاکید دارد همکارانی که مهاجرت کردهاند شرایط مطلوبی دارند و آنها از موقعیتهای مناسب محروم هستند، در نتیجه شرایط موجود برای آنها سختتر میشود. این در هر شغلی صحت دارد و مهاجرت در هریک از شغلها میتواند آثار سوئی را در جامعه بهوجود بیاورد، چون مهاجرتهایی که حالت صعودی به خود میگیرند، جامعه را با کمبود نیروی کار موردنظر مواجه میکند؛ این کمبود را گاهی میتوان بحران هم نامید. حتی مهاجرت مکانیکها، رفتگران و... همگی جامعه را با بحران و نابسامانی روبهرو میکند، چه رسد به پرستاران که جان و سلامت افراد به دستان آنهاست. در این شرایط شاید راهکار، استخدام افراد جدید و آموزش نیروی موردنظر باشد اما باید گفت جذب و آموزش افراد موردنیاز پروسهای طولانی را میطلبد و بعد از جذب این نیروها این امکان وجود دارد که دوباره این نارضایتیها به وجود بیاید و ما با مهاجرت و آمار مربوط به آن روبهرو شویم. پس راهکار درست این است که نقاط ضعف را بیابیم و برایشان راهکار درست، اساسی و ماندگار بیابیم.
نگاه نو نیاز امروز جامعه سلامت
احمد آریایینژاد، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نهم
چند سالی میشود که ما از گوشه و کنار درباره این معضل میشنویم. واقعیت این است که اگر ما نیاز به پرستار داریم و در آزمون سراسری اعلام میکنیم دانشگاهها در این رشته دانشجو پذیرش کنند، قطعا سایر بخشهای دولت باید با این اعلام نیاز هماهنگ و برای آن برنامهریزی داشته باشند. از طرفی جامعه بهداشت و درمان استانداردهایی را باید رعایت کند اینکه بهازای هرچندهزار نفر به چه تعداد پزشک، پیراپزشک، پرستار و ... نیاز است. با توجه به اعلام نیاز و احتیاج داشتن به این نیرو در اینکه چرا ما در جذب آنها ضعیف ظاهر میشویم به نوبه خود علامت سوال بزرگی است. متاسفانه همچنان که بخشهای دیگر اقتصاد و تولید ناخالص و... جای چالش دارند، این بخش هم چالشهایی دارد. اگر ما به نیروی پرستار نیاز داریم ولی عاجز از جذب آن هستیم، چرا اعلام نیاز میکنیم؟ و اگر اعلام میکنیم چرا برنامهای برای جذب آنها نداریم. درواقع با این شرایط مدیریت و برنامهریزی ما زیرسوال میرود. در تقسیم مشاغل جای سوال است، در توزیع بودجه جای چالش وجود دارد، در استانداردهایمان سوال داریم و... درواقع ما با مشکلات زنجیرهوار روبهرو هستیم. هرکدام از ما جزوی از این جامعه هستیم و باید به شکل درست در جایگاه خود قرار بگیریم و نقش محوله را به شکل صحیح ایفا کنیم. در این شرایط است که میتوانیم انتظار داشته باشیم مطابق با برنامهریزی و نظم، کشور پیش برود. مهاجرت پرستاران درواقع محصول چند چالش است؛ اینکه پرستاران مدعی هستند ارزش و جایگاه واقعی خود را ندارند، اگر اینگونه باشد بخشی از عدالت زیرسوال میرود. درست است که پزشکان واحدهای بیشتری میگذرانند اما دلیل نمیشود تلاشهای پرستاران را نادیده گرفت. در حقیقت پزشک و پرستار مکمل یکدیگر هستند و در کنار هم نتیجه حاصله را به دست میآورند برای همین روا نیست گروهی را در رأس قرار داد و عدهای را کف. ما منکر تفاوتها نیستیم اما نباید تا جایی پیش برود که تبعیض را به وجود بیاورد. ما باید دنبال ایراداتمان باشیم و با رفع آنها مسائل و مشکلات را به حداقل برسانیم. در حقیقت از مسئولان جامعه سلامت و کمیسیون بهداشت و درمان انتظار میرود به این مسائل نگاه نو داشته باشند. شاید هنوز آمار ارایهشده از مهاجرت پرستاران زنگخطری برای جامعه سلامت نباشد اما واقعیت این است که مهاجرت یک نفر هم به نوبه خود زنگخطر است و باید با درایت به آن توجه کرد. دید من به این مسأله از بعد جامعهشناسی و جمعیتشناسی است. بزرگترین سرمایه هر کشوری جمعیتش است آنهم جمعیت جوان و تحصیلکرده. زمانی که ما بهراحتی از کنار مهاجرت آنها بگذریم درواقع بیستواندی سال سرمایهگذاری را از دست دادن. بیستواندی سال وقت و سرمایه و انرژی برای تربیت و پرورش یک جوان صرف میشود و درست در زمان بهرهبرداری از نیروی جوانی و اندیشه و تخصصش او را از دست میدهیم. هر فردی وابستگیها و تعلقاتی به کشور، جامعه و خانواده خود دارد و اینکه به دلیل تنگناهای اقتصادی از همه این تعلقات میگذرد باید ببینیم مشکل کار کجاست. این مسأله بعد فرهنگی دارد اینکه ما در بخش آموزشی و فرهنگی چه ضعفهایی داریم. ما نیاز به آسیبشناسی در تکتک این ابعاد داریم؛ آسیبشناسیهایی که نقاط ضعف را روشن کنند تا بتوانیم با تحقیق و مطالعه و برنامهریزیهای دقیق راهکارهای مناسب و اثرگذار را بیابیم.
انتهای پیام/