صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۳۰ - ۱۶ شهريور ۱۳۹۵

سلیمی‌نمین:‌ احمدی‌نژاد پایگاه اجتماعی ندارد

عباس سلیمی نمین گفت: ظواهر امر نشان می‌دهد که احمدی‌نژاد خیلی علاقه‌مند است که به عرصه سیاست و قدرت در کشور بازگردد اما در کنار کارنامه دولت نهم و دهم برای خود، کارنامه‌ای رقم زد که قابل قبول نیست.
کد خبر : 116023

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا در گفت‌وگو با روزنامه الکترونیکی امید ایرانیان به بررسی وضعیت سیاسی احمدی‌نژاد پرداخته است. در ادامه متن این گفت‌وگو را می‌خوانید.


به نظر شما چرا محمود احمدی‌نژاد می‌خواهد این روزها به عرصه انتخابات بازگردد؟ آیا می‌آید که بماند؟


ظواهر امر نشان می‌دهد که احمدی‌نژاد خیلی علاقه‌مند است که به عرصه سیاست و قدرت در کشور بازگردد اما در کنار کارنامه دولت نهم و دهم برای خود، کارنامه‌ای رقم زد که قابل قبول نیست. طبیعتاً با این کارنامه چون می‌داند که دوباره راه بازگشت به قوه مجریه را ندارد می‌گوید که تمایلی ندارد. والا اگر کارنامه حلقه نزدیک به احمدی‌نژاد، کارنامه روشنی بود، طبیعتاً نشانه‌های فراوانی وجود دارد که او تمایل به بازگشت به مدیریت اجرایی را دارد. اما اینکه می‌خواهد بیاید که بماند یا نه، باید دید که آیا اصلاً او می‌تواند بیاید یا نه.


یکی از گمانه‌هایی که مطرح است اینکه احمدی‌نژاد از فرد دیگری از انتخابات حمایت خواهد کرد و علی‌رغم تمام بحث‌ها خودش وارد انتخابات نمی‌شود.


احتمال حمایتش امکان‌پذیر نیست. چون در حلقه نزدیک به احمدی‌نژاد فقط رحیم مشایی است که او هم در انتخابات قبلی رد صلاحیت شد، بنابراین کسی وجود ندارد. رحیمی و بقایی هم که شرایط حضور در انتخابات را ندارند. بنابراین احمدی‌نژاد این روش را یکبار امتحان کرده است و نتوانست به نتیجه‌ای از این طریق برای استمرار بخشی به مدیریتش در قوه مجریه دست یابد. بنابراین این طرحی است که قبلاً عملی شده و جوابی هم نگرفته است.


شاید دلیلش این باشد که او می‌خواهد با معرفی گزینه‌ای که احتمال رد صلاحیتش وجود دارد، هزینه‌ای را تحمیل کند.


مثلاً چه هزینه‌ای؟ کسی که صلاحیت ندارد، باید رد شود. چون اگر رد نشود، قطعاً آن فرد هزینه تحمیل خواهد کرد. بنابراین این مسئله شوخی بردارد نیست و این‌طور هم نیست که با رد صلاحیت فردی که صلاحیت ندارد، هزینه‌ای تحمیل شود.


ممکن است، این‌طور باشد که دلیل حضور او، حذف حسن روحانی باشد؟ یعنی او علی‌رغم اینکه می‌داند رد صلاحیت می‌شود می‌آید که حسن روحانی هم رد صلاحیت شود به مانند سال 92 که مشایی و آیت‌الله هاشمی رد صلاحیت شدند...


خیر. اول اینکه اگر احمدی‌نژاد بخواهد وارد عرصه شود به عنوان رئیس‌جمهور سابق کشور پا به عرصه نمی‌گذارد و احمدی‌نژاد به عنوان فرد عادی مورد بررسی قرار می‌گیرد و البته که این درباره رئیس‌جمهور مستقر متفاوت است. بنابراین این دو تا مقوله جدا از یکدیگر است. در مورد احمدی‌نژاد، یک کارنامه هشت ساله‌ای شکل گرفته است. من دو دولت را یک هویت برایش قائل هستم که متصل به احمدی‌نژاد است و کارنامه اجرایی دارد اما آنچه بیشتر از همه احمدی‌نژاد را در هاله‌ای از ابهام فرو می‌برد، عملکرد معاونین اوست. یعنی در دولت دهم، هیچ ارتباطی با مجلس و سایر دستگاه‌ها نیست. یعنی در واقع احمدی‌نژاد به خصوص در دولت دهم از طریق حلقه‌ای که در اطرافش شکل می‌گیرد، می‌شود ارزیابی کرد. در آن ارزیابی حلقه اطرافیانش، قطعاً مشکل خواهد داشت. این در حالی است که حسن روحانی این‌طور مورد ارزیابی قرار نخواهد گرفت. بنابراین اگر چنین بحثی مطرح باشد، از اساس اشتباه و نادرست است.


اگر این نظریه صدق کند، به نظر شما، تا چه اندازه احتمال رد صلاحیت روحانی وجود دارد؟


همان‌طور که گفتم بحث رد صلاحیت کسی که رئیس‌جمهور فعلی است، متفاوت است و قابل قیاس با کاندیدای دیگر نیست. اما به هر حال بستگی به نظر دستگاه‌های ارزیابی کننده، دارد.


برخی بر این باورند که احمدی‌نژاد می‌دانست که مشایی در سال 92 رد صلاحیت می‌شود اما او را وارد عرصه کرد تا به این بهانه، بتواند زمینه و یا بهانه‌ای برای رد صلاحیت کاندیداهای دیگر فراهم کند. شخصاً هم آیت‌الله هاشمی مد نظرش بود.


دلیل رد صلاحیت آقای هاشمی با مشایی یکی نبود. اگر هم با این استراتژی مشایی را وارد انتخابات کرد، باز هم اشتباه بود.


به هر روی اما فکر می‌کنید که تا چه اندازه سرمایه اجتماعی برای بازگشت او وجود دارد؟


این سرمایه اجتماعی که او داشت، متعلق به خودش نبود. متعلق به اصولگرایان بود اما به تدریج ایشان هم در رفتار و هم در عملکرد از اصولگرایان فاصله گرفت. به خصوص این فاصله گرفتن در ارتباط با حلقه متصل به خود یعنی رحیم، مشایی، بقایی و ملک‌زاده، به گونه فاحشی با معیارها و اصولی که در اصولگرایی مد نظر است، مغایر بود. بنابراین او پایگاه اجتماعی خود را از دست داد چراکه پایگاه اجتماعی، او را با معیارهای اصولگرایی می‌سنجید. با توجه به این مسئله روز به روز پایگاه و جایگاهش در اصولگرایان تنزل یافت. امروز یا باید کاملاً آنچه را که در گذشته به آن باور داشته و به او نزدیک بوده است را باید از خود براند و هویت جدیدی پیدا کند که با معیارهای اصولگرایی تطبیق پیدا کند و اگرنه بخواهد با همان هویت به قدرت بازگردد، قطعاً تمایلی به او وجود ندارد.


تکلیف اصولگرایان با او چه می‌شود؟


کسی که عنصر پر مسئله را به همه ترجیح دهد و همه او کنند که به دلیل اعوجاجات فکری و عملی را باید کنار بگذارد و نگذارد، قابل‌اعتماد نیست. به نظرم امروز نشانه‌هایی نیست که از آن تفکرات فاصله گرفته باشد و اتفاقاً او همچنان صریحاً در جلسات خصوصی‌اش خودش را مشایی و مشایی را خودش می‌داند. بنابراین حتی اگر ابراز هم کند که پشیمان است نمی‌توان به او اعتماد کرد.


البته درباره بدنه اجتماعی، حامیان احمدی‌نژاد اینطور فکر نمی‌کنند. چراکه آقای حسینیان در مصاحبه اخیرش گفته است که اگر اصولگرایان چیزی هم داشته باشند به خاطر خدمات آقای احمدی‌نژاد است و الا خودشان خیلی سابقه‌ای از خدمت ندارند. اگر اصولگرایان بخواهند نگاهی به عملکرد خودشان داشته باشند حتماً باید دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد را استناد کنند.


منظور آقای حسینیان از اصولگرایان خودش است. بالاخره از نظر مادی چیزهایی که از احمدی‌نژاد دریافت کرده است را می‌گوید که اصولگرایان هر چه دارند از احمدی‌نژاد دارند. چراکه خودش هر چه دارد از احمدی‌نژاد است. بنابراین صحبت‌های حسینیان فقط درباره خودش صدق می‌کند.


البته دولت نهم و دهم یک کارنامه‌ای از خدمت دارد و این قابل نفی نیست ولی هر چه به دولت دهم نزدیک می‌شوید، وزرای احمدی‌نژاد بیشتر مشکل پیدا می‌کنند. وزرایی که خدمات شایسته‌ای داشتند، از دولت محو می‌شوند. می‌بینید که وزرایی که در وزارت بهداشت بودند، بسیار شایسته بودند اما کنار گذاشته شدند. وزیر نیرو و ارشاد هم همین‌طور. به تدریج افرادی آمدند که کارنامه‌ای نداشتند.


انتهای پیام/

ارسال نظر