صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۴۷ - ۱۳ شهريور ۱۳۹۵
شاهرخ زبردست*

به دانشگاه‌ها اجازه بدهیم رقابت کنند

رقابت می‌توانداساس پیشرفت دانشگاه‌ها و در نتیجه توسعه علمی کشور باشد؛ اما رقابت بین دانشگاه‌های کشور و بین آن‌ها با دانشگاه‌های خارجی در حوزه‌هایی محدود انجام می‌شود.
کد خبر : 114574

«هیات رئیسه دانشگاه آزاد اسلامی تخفیف تا 50درصد در شهریه رشته‌های کم‌متقاضی را با تایید هیات‌های امنای استانی تصویب کرد.» رقابت برای جذب دانشجو از مدت‌ها پیش آغاز شده است، از همان زمانی که دوره ورود به دانشگاه انبوه دهه‌ 60‌ای‌ها که حاصل سیاست‌های ازدیاد جمعیت دوران جنگ بودند تمام شد و نوبت به 18ساله‌های دوران «فرزند کمتر زندگی بهتر» رسید؛ جوان‌هایی که برای پر کردن صندلی‌های خالی همه دانشگاه‌ها کافی نیستند و برای اولین بار در تاریخ آموزش عالی ایران، این دانشگاه‌ها بودند که باید برای جذب دانشجو رقابت می‌کردند.


اگرچه کنکور باقی بود و هنوز هم باقی است، اما به هر حال تعداد داوطلبان ‌آن‌قدری نبود و نیست که دانشگاه‌ها مثل گذشته خیال راحتی برای پر کردن کلاس‌هایشان داشته باشند. رقابت دانشگاه‌ها به معنای واقعی از همین جا آغاز شد. آغاز رقابت هم نقطه عطفی برای دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی است. اما آیا رقابت، جز تا حدی در شهریه‌ها برای دانشگاه‌ها و آموزش عالی امکان‌پذیر است؟


نظام آموزش عالی ایران، نظامی از بالا به پایین است. نهاد نظارتی شورای عالی انقلاب فرهنگی بالاترین مرجع برای قوانین دانشگاه‌ها محسوب می‌شود و اختیاراتش را حتی از آغاز فعالیت‌اش گسترش هم داده است. وزارت علوم به عنوان مجری سیاست‌های کلان تعیین شده و اداره‌کننده دانشگاه‌ها در بدنه دولت قرار دارد. رشته‌های دانشگاهی کاملا از نهادهای بالاتر از دانشگاه تدوین و بازنگری می‌شوند، درس‌های هر رشته از جایی خارج از دانشگاه، اگرچه از سوی دانشگاهیان، برنامه‌ریزی می‌شوند، وظیفه هر دانشگاه آموزش به شیوه‌ای است که از پیش تعیین شده است و خود دانشگاه در تعیین آن نقشی ندارد. همه چیز ساختاری کاملا اداری و از پیش تعیین‌شده دارد. از طرفی بخش مهمی از دانشگاه‌های قدیمی‌تر، دانشگاه‌های رایگان هستند. البته که آموزش عالی رایگان یا پولی بحثی قدیمی است اما رایگان بودن تحصیل در دانشگاه‌های دولتی، برگ برنده آن‌ها برای پر کردن رشته‌های حتی کم‌متقاضی و با کیفیت کمتر است. و برگ برنده دانشگاه‌های بزرگ و باکیفیت در رقابت با دانشگاه‌های باکیفیت غیردولتی برای جذب دانشجویان بهتر و بااستعدادتر است.


در واقع ساختار آموزش عالی کشور از یک طرف دست دانشگاه‌ها را برای تنوع بخشیدن به دوره‌های دانشگاهی بسته است. خلاقیت و بازنگری مداوم در رشته‌های دانشگاهی در چنین شرایطی اتفاق نمی‌افتد و همه دانشگاه‌ها کمابیش به صورت یکسان رشته‌ها را ارائه می‌کنند. تنها تمایز آن‌ها در استفاده از استادان متفاوت است. کیفیت تنها در امکانات دانشگاهی و تعداد و اعتبار استادان خلاصه می‌شود. از استادان هم در همین ساختار کاملا اداری و از پیش تعیین‌شده استفاده می‌شود. پر کردن ساعات موظف تدریس، گرفتن تعداد مشخصی پایان‌نامه، تشویق به اعمالی مشخص برای گرفتن ارتقا و البته وارد شدن در بروکراسی ارتقا، خود دانشگاه‌ها را هم به محیطی اداری تبدیل می‌کند؛ ساختاری که روح رقابت را می‌کشد و کار دانشگاهی را به کاری روزمره و معمول تبدیل می‌کند.


این ساختار بیشتر از همه به ضرر دانشگاه‌های جوان‌تر و کوچک‌تر است. دانشگاه‌هایی که توان رقابت با دانشگاه‌های بزرگ قدیم را در شرایط از پیش تعیین‌شده ندارند. اگرچه دانشگاه‌های بزرگ هم متضرر می‌شوند و اختیار کوچکترین تغییری جدای از دانشگاه‌های دیگر را در برنامه‌ریزی دروس ندارند. البته که زنگ خطر را از مدت‌ها پیش مسئولان شنیده‌اند. تلاش برای بازنگری در رشته‌های تحصیلی بعد از سال‌ها دور ماندن از موضوعات روز در سال‌های اخیر، تشکیل کارگروه‌های مختلف برای انواع و اقسام تحول، برگزاری جلسات مختلف با روسای دانشگاه‌ها به خصوص دانشگاه‌های بزرگ برای تصمیمات مهم و تلاش برای تمرکززدایی، همگی نشانه‌های شنیده شدن این زنگ خطر هستند. اما آموزش عالی برای نهادینه کردن رقابت و پیشرفت هرچه بیشتر در نتیجه آن، نیازمند تصمیمات اساسی‌تری است. نیازمند استقلال بیشتر در آموزش و خارج شدن از شکل دولتی. البته که نظارت وزارت علوم کمک‌کننده است اما آیا تاکنون که وزارت علوم ناظر بر همه چیز بوده است دوره‌های بی‌کیفیت در انواع و اقسام دانشگاه‌های بی‌نشان شکل نگرفته‌اند؟ نظارت ضروری است، اما نباید همه چیز را در چارچوب‌های تنگ اداری دید.


در بازار آموزش عالی، متقاضیان تحصیل بهتر از هر کس می‌دانند که چه دوره‌هایی را باید انتخاب کنند و در چه دوره‌هایی شرکت نکنند. تنظیم این دوره‌ها می‌تواند حتی در به کار گرفتن فارغ‌التحصیلان آن‌ها اتفاق بیفتد. طبیعی است که وقتی دوره‌ای به کار فارغ‌التحصیل‌اش نیاید، متقاضی هم نخواهد داشت. در شرایط طبیعی، هر دوره‌ دانشگاهی مثل هر محصول دیگری، جایگاه خود را در بین متقاضیان پیدا می‌کند یا این که مجبور به ترک بازار آموزش عالی می‌شود.


پیشنهاد استقلال در تدوین دوره‌ها، پیشنهاد هرج و مرج نیست. بلکه باز هم باید با تاکید گفت که نظارت بر دوره‌ها ضروری است. این پیشنهاد در واقع اجازه دادن به دانشگاه‌ها برای پاسخ دادن به نیازهای متقاضیان و کشور است. پیشنهادی است برای اجازه دادن به دانشگاه‌ها برای ایجاد دوره‌هایی مثل دوره‌های یک‌ساله روزنامه‌نگاری، دوره‌های مهندسی‌های تخصصی‌تر و جزئی‌تر. دوره‌هایی که نیاز محیط‌های کار را برای بازآموزی فارغ‌التحصیلان رفع کند. پیشنهاد برای بازگشت خلاقیت به مدیریت نهاد دانشگاه‌ و خلاصه نشدن رقابت در میزان شهریه‌ها. دانشگاه مستقل‌تر خلاق‌تر و رقابتی‌تر هم هست.



*خبرنگار


انتهای پیام/

ارسال نظر