کشف شواهدی از گورستان عصر آهن در قره تپه دشت قزوین
وی افزود: به دلیل تمرکز و میزان رسوب گذاری بالا در حاشیه قره تپه عمق بیشتر این گمانهها از چهار متر (با عمق حداقلی 1.70و عمق حداکثری 6 متر) تجاوز کرد.
این باستانشناس اظهار داشت: با توجه به کاوش در این گمانهها و یافتههای به دست آمده از آنها، عرصه مشهود قره تپه از 8.6هکتار به بیش از 25 هکتار در زیر لایههای رسوبی دشت افزایش یافت.
به گفته ده پهلوان، عرصه نامشهود به خوبی نشانگر این است که محوطه در جهت شمال شرقی به جنوب غربی توسعه داشته است.
وی با بیان اینکه لایههای رسوبی در گمانهها به خوبی مورد کاوش، ارزیابی و بررسی قرار گرفتند تصریح کرد: لایههای رسوبی دشت ارتباط معناداری با یکدیگر دارند و جهت شیب لایهای رسوبی و شدت آنها به خوبی دیده میشود.
این باستان شناس گفت: در روزهای آینده این لایه های رسوبی توسط استادان رسوبشناسی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران مورد ارزیابی و شناسایی دقیق تری قرار خواهند گرفت.
وی یکی از شواهد مهمی که در پروژه تعیین عرصه و حریم قره تپه سگز آباد به دست آمد را مدارکی از یک تدفین و یا گورستان عصر آهن 1 یا 2 در حاشیه شرقی تپه و به فاصله 80 متری از عرصه اعلام کرد که کاملا مشهود است.
وی یکی از دستاوردهای این پروژه را افزایش عرصه تپه تا بیش از 25 هکتار ذکر کرد و افزود: در حاشیه شرقی آثار و شواهدی از یک گورستان عصر آهن به دست آمد.
ده پهلوان یکی دیگر از دستاوردهای این پروژه را کاوش در لایههای رسوبی دانست که بر روی لایههای متاخر قره تپه نهشت یافتهاند و بررسی و ارزیابی دقیق آنها میتواند به باستانشناسان در شناخت شرایط محیطی و اقلیمی دوران متاخر محوطه کمک شایانی کند.
وی اظهار امیدواری کرد در کاوشهای آینده و با تمرکز بیشتر بر حاشیه قره تپه بتوان به درک بیشتری از لایههای متاخر عصر آهن در این محوطه رسید و به این پرسش که آیا گور کشف شده نشان از یک گورستان جدید در شرق تپه دارد یا تنها یک گور منفرد است پاسخ داد.
وی گفت: با وجود اینکه کاوش در محوطههای قره تپه و قبرستان وارد دهه ششم خود شده است، متاسفانه تاکنون و به دلایل نامشخص، عرصه آنها به طور دقیق و در یک گمانهزنی هدفمند مشخص نشده بود.
غارت محوطه های تاریخی
این باستانشناس افزود: قرارگرفتن محوطه ها در میانه اراضی کشاورزی و غارت گسترده آنها در سالهای گذشته و به ویژه پس از زلزله ویرانگر سال 1341بوئین زهرا و همچنین نبودحفاظت اصولی از ساختارهای کشف شده از کاوشها، آسیبهای جبرانناپذیری بر پیکره آنها وارد شده است.
ده پهلوان گفت: نکته امیدوار کننده این است که در کاوش و گمانهزنی صورت گرفته برای تعیین عرصه این محوطه، بخش بزرگ و دست نخوردهای از آن کشف شد که میتوان با برنامهریزی هدفمند، علاوه بر کاوش این بخشها، برنامههایی برای حفاظت اصولی از آن پیشبینی کرد.
وی اظهار داشت: تبدیل این محوطه به یک سایت موزه باستانشناسی یکی از مناسبترین گزینهها است که در دستور کار پژوهشکده باستانشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری و میراث فرهنگی قزوین نیز قرار گرفته و برنامه تعیین عرصه و حریم این محوطه در همین راستا صورت گرفته است.
دشت قزوین و تحولات باستان شناسی
دشت قزوین در شمال غربی فلات مرکزی ایران قرار دارد. از شمال به دامنههای جنوبی کوههای البرز، از غرب به ارتفاعات موازی چرگر و مناطق طارم، منجیل و زنجان و از جنوب به ارتفاعات رامند (رحمان) محدود میشود.
این دشت یکی از دشتهای طبیعی ـ فرهنگی است که به موازات فرهنگهای پیش از تاریخ و (رویدادی های دوران تاریخی) دیگر نقاط فلات ایران تحولات باستان شناسی خاص خود را پشت سر گذاشته و در جریان ارتباط فرهنگی با مناطق پیرامونی، شواهدی از روابط فرهنگی درون و برون منطقه ای را در خود بر جای نهاده است.
دو عامل اصلی و مهم در دنیای باستان و حتی امروز، دشت قزوین را برای اجتماعات مستقر در فلات ایران مساعد ساخته است.
نخست آنکه این دشت از نظر حاصلخیزی دارای ظرفیت فوق العادهای است و این ویژگی برای استقرار اجتماعات اولیه در دوران آغاز کشاورزی برای مردمان پیش از تاریخ و دنیای باستان بسیار مناسب بوده است.
عامل مهم دیگر، وضعیت خاص جغرافیایی این دشت است که در دامنه های جنوبی البرز و حاشیه شمال کویر مرکزی ایران واقع شده و داد و ستد و ارتباط در دنیای باستان بین تمدنهای شرق و غرب به ناچار از این تنها رهگذر مساعد و قابل زندگی انجام میگرفته است و بیشک محوطههای پیش از تاریخی، تاریخی و اسلامی بسیاری در این دشت شکل گرفتهاند.
تپه سگزآباد در حدود 7 کیلومتری شمال شهر کوچک سگزآباد از توابع شهرستان بوئین زهرا و در مسیر نزدیکی مسیر بوئین زهرا به قزوین و بوئین زهرا به تاکستان در دشت موسوم به دشت قزوین قرار گرفته و در میان مردم بومی به قره تپه شهرت دارد.
با توجه به نقشه برداری های انجام گرفته در سال 1387، این تپه در جهت شمال شرقی به جنوب غربی قرار گرفته است و بخشی از این تپه که نمایان است دارای 400 متر طول و 270 متر عرض است و بین 5 تا 7 متر نسبت به زمین های پیرامونی ارتفاع دارد.
این تپه یکی از سه تپه پیش از تاریخی است که توسط دکتر عزت ا.. نگهبان برای کاوشهای آموزشی دانشجویان گروه باستانشناسی دانشگاه تهران انتخاب و از سال 1349 تاکنون توسط گروه باستانشناسی دانشگاه تهران مورد کاوش قرار گرفته است.
این تپه به شدت در اثر کاوشهای غیر مجاز تخریب شده، ملک شهمیرزادی این حفاریهای غیرمجاز را که لایهها و آثار فرهنگی تپه سگزآباد را حتی تا عمق 6 متری از سطح دشت، مضطرب و نابود کرده است چنین توصیف میکند: «اکثر این گودالها تا حدود 6 متر از سطح تپه حفر شده بودند. در برخی موارد این گودالهای نامنظم به وسیله تونلهایی به هم ارتباط داده شدند. این تونلها معمولا در لایههایی دیده میشوند که از آنها اشیای برنزی بیشتری به دست میآید. ریزش برخی از این تونلها وضعیت گمراهکنندهای به محل داده بود.»
ظاهرا این کاوشهای غیرمجاز پس از زلزله 1341 بوئین زهرا، رکود فعالیتهای کشاورزی و فقر گسترده روستاییان شدت گرفته است.
پیشینه کاوش های باستان شناسی
پیشینه کاوشهای باستانشناسی انجام گرفته در دشت قزوین را به طور مختصر بدین صورت میتوان بر شمرد:
هیأت بلژیکی، پیش از کاوش های 1349 دانشگاه تهران، حفر گمانه های کوچک (طبق گزارش دکتر نگهبان).
هیأت ژاپنی، پیش از کاوش های 1349 دانشگاه تهران، حفر گمانه های کوچک (طبق گزارش نگهبان).
کاوش امیر ماهانی، رئیس وقت اداره فرهنگ و هنر قزوین، در سال 1347.
کاوشهای گروه باستان شناسی دانشگاه تهران، از سال 1349 تا سال 1356 به سرپرستی عزت الله نگهبان در قالب 8 یا 9 فصل کاوش
کاوشهای گروه باستان شناسی دانشگاه تهران، از سال 1376 تا سال 1378 به سرپرستی حسن طلایی در قالب 3 فصل.
کاوشهای گروه باستانشناسی دانشگاه تهران، در سال 1387، به سرپرستی کمال الدین نیکنامی و همکاری حجت دارابی، 1 فصل.
کاوشهای گروه باستانشناسی دانشگاه تهران، در سال 1388، به سرپرستی کمالالدین نیکنامی و همکاری حسن فاضلی و حسین عزیزی، 1 فصل.
کاوشهای گروه باستانشناسی دانشگاه تهران، در سال 1389، به سرپرستی سیما یداللهی و همکاری حسین عزیزی، 1 فصل.
انتهای پیام/