حس سلاح مخفی روابط عمومی
حسها در علم ابن سینا و ارسطو به دو دسته حس درونی و بیرونی تقسیم میشوند. در واقع حسهای بیرونی همان 5 حس لامسه، شنوایی، بینایی، چشایی و بویایی هستند و حس درونی به حس مشترک، تصور، تخیل، توهم و حافظه گفته میشود که این تقسیمبندی حس درونی در بین دانشمندان با تفاوتهایی همراه بوده است و برخی از این تقسیمبندیها بهطور مشخص مربوط به کارکرد بخش خاصی از مغز و مشخصا لایه سلولهای خاکستری و با توجه به میزان فعالیت آنها در زن و مرد متفاوت است.
در تقسیم بندی دیگری از حس درونی، آن را به حس ششم تعبیر کردهاند و بر سه قسم است؛ الهام قبل از اتفاق که همان پیشگوییهای اتفاقات کوچک و بزرگ را در بر دارد و معروفترین آنها نوستراداموس پیشگو است که برخی وقایع قرنها بعد از خودش را پیشگویی کرده بود.
نوع دوم که تله پاتی گفته میشود، همان توانایی ارسال و دریافت تصاویر ذهنی است و یا به قولی خواندن ذهن دیگران که برخی معتقدند سرعت تلهپاتی و ذهنخوانی از سرعت نور بیشتر است. برای مثال اهرام ثلاثه مصر و یا کهکشان راه شیری را تصور کنید، فاصله شما با آنها چند ساعت است؟ و شما در چند صدم ثانیه ذهن خود را آنجا فرستادید؟
و نیز ارتباط بین قلبها، بسیار اتفاق افتاده که از دوستی، مدتهای طولانی بیخبریم و به ناگاه تصویر، اسم و یا خاطرهای از وی در ذهن به مانند نوری جرقه میزند؛ جای شک نیست که وی هم در آن لحظه یاد ما را در ذهن مرور میکند. این نوع از حس ششم برای همکاران روابط عمومی بسیار پرکاربرد است، زیرا از طریق انتقال و دریافت حس مخاطب میتواند بیشترین تاثیرگذاری را بر او داشته باشد و منظورش را به قولی با تمام وجود به او منتقل کند. این تبادل حس در دنیای تکنولوژی مجازی گاه درست و دقیق و گاه کاملا اشتباه به مخاطب منتقل میشود و در برخی از موارد بسیار دردسرساز خواهد شد؛ برای رهایی از اینگونه مسائل پیشنهاد میشود از ارتباط کلامی بهره گرفته شود زیرا صدا همیشه حس را بهتر انتقال میدهد تا نوشتار. گاهی نیز در هنگام تایپ متن مورد نظر در فضای مجازی آنچنان حس، قوی درک میشود که ارسال کننده پیام خود نیز دچار تردید صحت حس خویش است.
نوع سوم از حس ششم، بصیرت یا بینش روشن نامیده میشود که منظور، داشتن دیدی ورای بینایی جسمی و متفاوت با سایران است.
گفته میشود؛ جایگاه حس درونی، قلب و جایگاه فکر و تعقل، مغز است. گاهی این دو در تقابل هم و گاهی هم سو با یکدیگر فرد را به سمت هدفی رهنمون میکنند. حال در چه مواردی از حس درون و در چه مواردی از تعقل راهنمایی بگیریم.
وقتی پای اخلاق درمیان باشد، حس درست میگوید، دکتر فری کاسمن که در مسائل اخلاقی تحقیق کرده است، میگوید: «در مسائل اخلاقی نمیتوان صرفا با منطق و استدلال تصمیم گرفت، بهتر آن است که تمام مسائل عقلانی و منطقی را در نظر بگیریم اما در نهایت به ندای درونی گوش کرده و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم.»
وقتی احساس میکنید بیمارید باید به ندای درونی خود توجه کنید زیرا بدن انسان دارای ساعت بیولوژیک است که قوانین بدن بر اساس آن زمانسنج تنظیم میشود و حالتها و دردهای بدن را بخوبی درک کرده و هشدار میدهد. پس هرگاه احساس بیماری کردید از پزشک خود بخواهید با دقت بیشتری به معاینه و بررسی آزمایشها بپردازد.
نکته دیگر، خرید است؛ در هنگام خرید لازم است به حس درونی خود اعتماد کنید چراکه در تصمیمگیری خرید، حس ششم درست ترین انتخاب را خواهد داشت و در هنگام مسابقات ورزشی بیتردید بهترین راهنما، حس درونی است. در یک بررسی علمی و آزمایش بر روی افراد آماتور و حرفهای، مشخص شد یک فوتبالیست حرفه ای مانند رونالدو در تاریکی محض و با چشمان بسته صددرصد شوتهایش گل میشود اما در شرایط آزمایش یکسان، فرد آماتور توان گل کردن هیچ یک از شوتهایش را ندارد. این آزمایش به وضوح تاثیر اعتماد بر حس درون در مسابقات را نشان میدهد.
و اما در چه مواقعی باید به مغز و عقل تکیه کرد؛ اول سرمایهگذاری، در لحظه سرمایهگذاری در بورس هرگز نباید بر اساس احساسات تصمیم گرفت بلکه فقط میتوان با بررسی و تحلیل نوسانات بازار عملکرد مناسبی داشت. نکته دوم در رابطه با مصاحبه شغلی، حتما باید با عقل و کاملا منطقی پیش رفت و هرگز احساسات و حس درون را در آن دخالت نداد هرچند در زمان مصاحبه میتوان مخاطب و مصاحبهکنندگان را تحت تاثیر حس درون و علاقه خود نسبت به آن شغل مورد نظر قرار داد اما در کل پاسخها کاملا باید منطقی و حساب شده باشد و نیز در ادامه کار، هرگز نباید کاری را از روی احساسات کنار گذاشت زیرا ممکن است در یک آن و لحظه از موضوع سادهای ناراحت شده و بخواهیم آن کار را کنار بگذاریم؛ تصمیم از روی احساسات و با عجله قطعا پشیمانی دربر خواهد داشت.
در مبحث حس به دریافت از محیط اطراف و آدمهایی که در ارتباط هستیم؛ باید توجه کنیم که اگر از بعد حس، فراتر رویم، میتوانیم به ملکوت، کائنات و دنیای ماوراء و متافیزیک نظری بیندازیم چراکه انرژیهای درونی ما به کائنات ارسال شده ذخیره میشود و در زمانی و مکانی که دور از انتظار ماست به یاری ما میشتابد. برای توضیح این مطلب میتوان به حدیثی از امام صادق (ع)پرداخت که می فرماید:« هیچ بندهای نیست که برای مرد یا زن مؤمنی دعا کند، مگر این که خداوند از جانب هر مرد و زن مومنی که در گذشته بوده است یا در آینده تا روز قیامت میآید، مانند آنچه را که دعا کرده است، به او باز میگرداند.»
در واقع حس درونی کمکی است برای دریافت نکات مثبت از محیط و بکارگیری انرژیهای مثبت برای زندگی بهتر و پیش راندن امور، به طوری که داشتن حس درونی مثبت نسبت به مسائل اطراف، زندگی را خوشایندتر میکند و به ما اجازه لذت از زندگی را میدهد، همانطور که میدانیم خوشبختی یک حس درونی است؛ برای مثال کودکی را میبینیم که با شاخه گلی شاد و خوشبخت است و شاید پدرش با وجود لبخندهای فرزندش و میلیاردها میلیارد ثروت، احساس خوشبختی ندارد.
زندگی در نوع نگاه ما تغییر میکند؛ اگر نگاهمان را به مسائل زیبا و شفاف کنیم، حتما از زندگی عادی خود لذت بیشتری میبریم و زندگی میکنیم و خود را مجبور به تحمل آن نمیبینیم.
* مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاداسلامی واحد شیروان
انتهای پیام/