صادق خرازی: روحانی، امروز بیش از 92 به اصلاحطلبان نیاز دارد
صادق خرازی در گفتگو با روزنامه اعتماد به ساز و کار شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان معترض است و میگوید این اعتراض را طی نامهای به رییس دولت اصلاحات به عنوان رهبر این جریان تقدیم کرده است. او همچنین از اینکه برخی اصلاحطلبان پیشتر رادیکال، امروز پرچم اعتدال بلندکردهاند استقبال میکند و آن را نشانه بلوغ فکری سیاسیون میداند اما معتقد است ایده آنها مبنی بر حمایت بیقید و شرط از روحانی مخالف روح دموکراسیخواهی است و انتخاب کاندیدای اصلاحطلبان برای انتخابات ریاستجمهوری آینده باید برآمده از یک روند دموکراتیک باشد روندی که مذاکره با شخص حسن روحانی در آن نقشی حساس دارد.
کد خبر : 113510
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، بخشی از صحبتهای خرازی در ادامه میآید:
*روحانی سال ٩٦ بیشتر از سال ٩٢ به اصلاحطلبان احتیاج دارد. آقای روحانی در سال ٩٢ نقد جدی نداشته است. برندی بود که باز نشده بود و تجربه نشده بود. اما در سال ٩٦ آقای روحانی با هزاران نقد روبهرو است. نقد در سیاست خارجی، سیاست داخلی، امنیت ملی، فرهنگ، خدمات، بهداشت و درمان، به ویژه برجام و ما باید گروههای سیاسی جدی را طراحی کنیم که بتوانند در عرصه سیاست ایران به گونهای باشند که کمک کار آقای روحانی باشند و بتوانند افکار عمومی را توجیه کنند. آقای روحانی از این منظر خیلی نیاز دارد. آقای روحانی یک برند در بسته بوده است و الان این برند به صورت درباز شده است. امروزه این برند، آمیخته با تشویقها و نقدهای جدی است. راهش هم این است که به این، کمک کنیم.
*دولت آقای روحانی مثل همه دولتهای پیشین دارای محاسن و معایب خاص خودش است. دولت نیاز به بازنگری فوری در بخشهای اجرایی، خدماتی، آموزشی و اقتصادی است، فرسودگی و پیرسالاری در برخی قسمتها برای دولت شایسته نیست؛ دولت نیازمند گام موثر برای حرکت به سوی آینده است.
*من نگران واگرایی که در انتخابات شورای دوم اتفاق افتاد، هستم. این واگرایی شورای دوم چند دلیل داشت. دلیل اول آن، عملکرد اشتباه شورای اول بود. دوم هم بهانهگیریهایی که رقیـب میکرد. سوم هم، ما پیامی یا پاسخی به صورت عملکردی که به طور جدی مردم را قانع کند، نداشتیم که بتوانیم به مردم ارایه دهیم. مردم هم یک شورای شهر فشلی را انتخاب کردند که به قول یکی از بزرگان فتح خیبر شد. بعد از آن انتخاب مجلس و بعد هم انتخاب ریاستجمهوری و بعد هم قافله پردرد و حرمانی که در کشور دیدیم که چه کارهایی که نکرد. من جزو کسانی هستم که با وجود اینکه میگوییم ما باید وحدت جمعی داشته باشیم و با وحدت، فرد و افرادمان را در شورای شهر و در انتخابات ریاستجمهوری انتخاب کنیم اما به صورت اساسی معتقد هستم که باید نظام و سیستمی مبتنی بر ارزشیابی داشته باشیم. اگر این سیستم ارزیابی و ارزشیابی در عملکرد دولت وجود نداشته باشد، جنبههای مختلف سیاست داخلی، سیاست خارجی، امنیت ملی، اقتصاد، واردات، صادرات، تولید، اشتغال، فرهنگ و هزار نکته باریکتر از مو تبدیل به یک واگرایی سنگین خواهد شد و مردم با عقل و تدبیری که سراغ داریم بعید نیست در مشورتی که با نیروهای مرجع خود دارند، اینبار تصمیم دیگری را بگیرند و بعد از این تصمیم گزینه سومی بالا بیاید. لذا مهمترین حرف من این است کسانی که شعار شخص واحدی را در انتخابات میدهند، راه نقد را میبندند ونقض غرض میکنند. کسانی که مدعی هستند «یک فرد و لابد»، کسانی هستند که یک روزی از کسان دیگری حمایت میکردند، فردی بود که بنده اسم او را نمیخواهم ببرم، روزگاری این شخص هر کس بدون وضو اسم آقای عارف را بر زبان میبرد نمیبخشید الان بدون هتاکی اسم آقای عارف را نمیآورد. ما در این دو غایت گرایی چه کار میخواهیم بکنیم. اینقدر به خودمان اجازه میدهیم که حافظه تاریخی مردم ایران را به سخره بگیریم؟ مردم ایران حافظه تاریخی خوبی دارند. از ابتدا هم بنده به این معتقد بوده و هستم که انتخابات اردیبهشت 96 یکی از مهمترین انتخابات سیاسی، شاید از سال 88 به بعد باشد که هست و از انتخابات قبلی مهمتر است. چارهای نداریم به اینکه برای بسیاری از پرسشهایی که در ذهن خیلی از مخاطبان وجود دارد باید آقای روحانی را پاسخگو و مهیا و آماده کنیم.
*من طرفدار تشخیص یک شخص واحد هستم. معتقد هستم که مکانیزمهایی را درست کنیم که به شخص واحد زودتر برسیم. از مقبولیت و مشروعیت اجتماعی او ارزیابی داشته باشیم. فقط گندهگویی نکنیم و بگوییم که فقط فلان شخص خوب است و بس. دلایل اینکه خوب است را برای مردم بازگو کنیم. وجوه مختلف خوب بودن موضوع را برای مردم تشریح کنیم. وجوه مقبول فرد را برای مردم بیان کنیم. مثلا بگوییم آقای ایکس به این دلایل مشروع است که در صحنه داخلی توانسته است وحدت ملی را ایجاد کند. در صحنه داخلی توانسته است نظم مدیریت ملی ایجاد کند. در صحنه خارجی توانسته است مقبولیت و مشروعیت ایران را افزایش بدهد و از تهدیدات خارجی بکاهد؛ کاهش بحرانهای بینالمللی را با سیاستهای منطقی دنبال کرده است ماشین تحریم را متوقف کرده و دهها حسن دیگر یا در حوزه فرهنگ با در نظر گرفتن همه دلمشغولیهای نیروهای انقلاب و متدینین جامعه توانسته این کارها را هم انجام دهد. اگر ما تمام اینها را اندازهگیری و ارزیابی کنیم، فوری به یک شخص واحدی خواهیم رسید. اما اینکه دهانها را ببندیم و لبها را زنخ کنیم، و نگذاریم کسی حرفی بزند، این با روح دموکراسی و روح آزادی بیان سازگار نیست. یکی از نگرانیهای من این است که عدهای دارند به گونهای عمل میکنند که اسم آقای روحانی را نمیشود بدون وضو آورد. آقای روحانی یکی از شخصیتهای مهم امروز انقلاب اسلامی ایران است. آقای روحانی سه سال است که در مسند ریاستجمهوری اسلامی ایران دارد کار میکند و درخشیده است. البته با اخلاص هم کار میکند. همین آقای روحانی بیش از ۴۵ سال است که در ادبیات انقلاب اسلامی نقشآفرین بوده است اما این آقای روحانی عاری از نقد است؟ خیر. اینکه ما بیاییم راجع به آقای روحانی صحبت کنیم و راجع به علت موجده آن صحبت نکنیم، این اشتباه است. این یک نوع استبداد و محصور کردن آزادی بیان و آزادی اندیشه است. اگر به افکار عمومی و دیدگاه مردم اعتقاد داریم، پروسه انتخاب مجدد آقای روحانی در میان قاطبه اصلاحطلبان و کنشگران اصلاحات، باید پروسه دموکراتیک باشد. همان کاری که در کنگرههای سیاسی مهم جهان و در کنگرههای بزرگ احزاب دنیا به طور متعارف انجام میدهند. کنگره حزب سوسیالیست در فرانسه، کنگره حزب دموکرات در امریکا، کنگره حزب جمهوریخواه در کجا و کجا که اینها با قاطعیت میآیند بررسی و نظرسنجی میکنند. مشکل ما این است که ارزیابی از کنشگران نداریم.
*اولویت ما آقای روحانی است. اما در قاعده سیاست همهچیز ممکن است و هیچ چیزی هم غیر ممکن نیست. ما به عنوان یک حزب سیاسی، من نمیتوانم بگویم که الان تصمیم گرفتهایم که کاندیدایمان آقای روحانی باشد. این غیردموکراتیکترین حرفی است که از اعضای ارشد یک حزب بخواهید بزند. ولی من این را میتوانم بگویم که از کسانی که دارای اولویت هستند و در گزینههای اول تصمیمگیری هستند، آقای روحانی است. حزب باید تصمیم بگیرد. ما در کنگره حزب است که تصمیم میگیریم از چه کسی در انتخابات دفاع خواهیم کرد. ولی به صورت ملموس و مشخص از میان همه کنشگران سیاسی که خودشان را دارند عرضه میکنند و از میان کسانی که دغدغه ایران فردا را دارند، فارغ از همه اختلافات فکری و نظری که وجود دارد، آقای روحانی یکی از مهمترین انتخابها است. یکی از مهمترین گزینهها برای تصمیمسازی است. اما این مربوط به شخصیت و ویژگیهای هویتی آقای روحانی میشود که ایشان چگونه میتوانند این کامیونیکیشن را برقرار کنند. در سوالات شما هم بوده است، اگر آقای روحانی احساس امنیت بکند، گردش به راست میکند.
انتهای پیام/