صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۰۴ - ۰۲ شهريور ۱۳۹۵

راز قتل خواستگار مادر در اتاق خواب دختر

دختر جوان نیمه‌های شب وقتی خواستگار مادرش را در اتاق خواب خود دید، با کارد آشپزخانه این مرد را از پا درآورد، شبانه با کمک مادرش جنازه مقتول را در صندوق عقب خودروی شان از خانه بیرون بردند و در بیابان‌های پاکدشت انداختند. اکنون پرونده این دختر جوان و مادرش به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شده است تا محاکمه آنها به اتهام شراکت در قتل خواستگار مادر آغاز شود.
کد خبر : 112193

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از روزنامه ایران، پرونده این جنایت از دی ماه سال گذشته و همزمان با پیدا شدن جسد مقتول در بیابان‌های اطراف پاکدشت در دستور رسیدگی قرار گرفت.پس از شناسایی هویت کیوان و در بررسی تماس‌های تلفنی‌اش مشخص شد او با زن 48 ساله‌ای به نام «لیلا» آشنا بوده و با هم رابطه داشته‌اند.


سپس این زن به اداره آگاهی احضار شد و در جریان بازجویی‌ها در حالی که از فاش شدن راز جنایتی که شبانه در خانه‌اش انجام شده بود رنگ به چهره نداشت لب به اعتراف گشود و مدعی شد دخترش سارا عامل قتل بوده است.
این زن در شرح ماجرا به کارآگاهان گفت: من و کیوان قرار بود با هم ازدواج کنیم.
شب حادثه کیوان در منزل من بود و چون تازه شیشه مصرف کرده بود حال خوبی نداشت. نیمه‌های شب بود که وارد اتاق خواب دخترم سارا شد تا به او تعرض کند و سارا در دفاع از خودش کیوان را با ضربات چاقویی که از کابینت آشپزخانه برداشته بود، کشت.سارا نیز در بازجویی‌ها ماجرای آن شب را برای کارآگاهان دایره جنایی شرح داد و گفت: کیوان که تازه موادمخدر مصرف کرده بود از بالکن وارد اتاقم شد و به من هجوم آورد در حالی که مادرم هم نمی‌توانست جلویش را بگیرد برای دفاع از خودم چاقویی از آشپزخانه برداشتم تا او را از خودم دور کنم.
زمانی که چاقو در دستم بود او ریشخند زنان به من گفت: زود باش بزن، بزن! اما دستانم لرزش داشت و نمی‌دانستم چه کنم. در یک لحظه زمین خورد و به سمت من افتاد و من هم از ترس چشمانم را بستم و نفهمیدم چگونه چاقو به سینه‌اش فرو رفت.
در حالی که کف اتاق آغشته به خون شده بود من و مادرم که حسابی ترسیده بودیم جسدش را داخل پتو پیچیدیم و یک ساعت بعد جسد را پشت صندوق خودرویمان گذاشتیم و به بیابان‌های اطراف پاکدشت بردیم.
در دادگاه
صبح دیروز دادگاه کیفری یک تهران برای رسیدگی به این ماجرای جنایتی تشکیل جلسه داد و سارا برای محاکمه در این دادگاه حضور یافت اما به دلیل نواقضی که در پرونده وجود داشت به تشخیص قاضی مقدم زهرا رئیس دادگاه قرار شد محاکمه به روز دیگری موکول شود.


انتهای پیام/

ارسال نظر