کام تلخ طبیعت از سوءتفاهم سمی انسان و پلنگ
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا، مرگ پلنگ رویدادی است که به تدریج به اتفاقی معمول در ایران تبدیل میشود. پلنگ آسیایی بزرگترین گربهسان گوشتخوار باقی مانده در ایران است که از نظر در معرض خطر انقراض بودن و تعداد جمعیت تنها اندکی وضعیت بهتری نسبت به دیگر گربهسان بزرگ گوشتخوار ایران یعنی یوزپلنگ دارد.
در همین رابطه خبرنگار آنا درباره مرگ و میر پلنگ با محمدصادق فرهادی نیا و ایمان معماریان که هر دو نفر در حفظ این جانور منحصر به فرد در ایران فعال هستند گفت و گویی انجام داده است.
فرهادی نیا: بسیاری از بومیها از پرداخت خسارت دامهای شکارشده خبر ندارند
محمد صادق فرهادی نیا، عضو موسس انجمن یوزپلنگ ایرانی که پروژه دکترای او تحقیق بر روی زیست پلنگ است درباره تاثیر مرگ و میر پلنگها بر جمعیت آنها در ایران میگوید: ما درباره پلنگها و آمار آنها اطلاعات خیلی زیادی نداریم و نمیدانیم به خاطر این مرگ و میرها چند درصد از جمعیت آنها کاهش یافته است. مرگ ماده پلنگها به خاطر زادآوری آنها آسیب بیشتری از مرگ نرها وارد میکند.
او درباره تصادف خودروها با پلنگها هم میگوید: دو تصادف در همین چند روز از سال نو گذشته رقم بالایی است. در حالی که در دهه 80 تنها 5 یا 6 مورد از مرگ پلنگ به خاطر تصادف گزارش شده بود. در حالی که در سالهای اخیر تعداد مرگ و میر پلنگها به خاطر تصادف به سرعت رو به افزایش است.
این محقق فعال در زمینه حفاظت از پلنگ و یوزپلنگ آسیایی درباره حفاظت از پلنگ و رفتار این جانور که آن را آسیبپذیرتر میکند اینگونه توضیح میدهد: به هر حال مناطق حفاظت شده با کمبود نیرو روبرو هستند. پلنگ نیز جانور فرصتطلبی است و ممکن است گاهی قوچ و گاهی هم گوسفند شکار کند. این جانور ممکن است از منطقه خود خارج شود و به نزدیکی محل سکونت انسان وارد شود. این خصوصیات آسیبپذیری این جانور را هم بالاتر میبرد.
فرهادی نیا درباره آگاهسازی مردم بومی برای حفاظت از پلنگ نیز میگوید: برنامه پرداخت خسارت به دامهای مردم بومی باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. بسیاری از بومیان مناطق گوناگون ایران اصلا از موضوع پرداخت خسارت به خاطر دامهای آسیبدیده از پلنگ هیچ اطلاعی ندارند. علاوه بر این گاهی اوقات جریان اداری پرداخت خسارت به افراد بسیار طولانی میشود.
این محقق جانورشناس درباره افزایش تعداد موارد تصادف نیز میگوید: وسعت مناطق جادهکشی شده کشور بیشتر شده است و این توسعه ادامه دارد و به سختی میتوان جلوی آن را گرفت. این فرضیه هم وجود دارد که پلنگها با کاهش طعمه برای تامین غذایشان مجبورند مناطق وسیعتری را زیر پا بگذراند و این میتواند باعث افزایش تعداد تصادفها شود.
او درباره آخرین مورد مرگ پلنگ که گفته میشود به خاطر مسمویت کشته شده است هم میگوید: تلفاتی که مربوط به سم هستند باید خیلی دقیق و سریع مورد بررسی قرار گیرند. در بسیاری از موارد لاشه حیوان به خوبی مورد بررسی قرار نمیگیرد و در نتیجه شناسایی علت مرگ هم به خوبی انجام نمیشود.
معماریان: کالبدگشایی موارد مسمویت باید در 24 ساعت اول انجام شود
ایمان معماریان، دامپزشک حیات وحش، درباره اینکه آیا لاشه پلنگی که در ارتفاعات پشتکوه جلیل کشته شده برای آزمایش به تهران آورده میشود یا خیر، میگوید: امیدوارم که لاشه این پلنگ را به تهران بیاورند. اگر این اتفاق روی ندهد برای بررسی موضوع کاری نمیشود کرد. در واقع مدیرکل محیط زیست استان باید در این باره اقدام کند.
در حال حاضر لاشه این پلنگ به اداره محیط زیست استان فارس منتقل شده و هنوز خبری از علت مرگ آن و یا انتقال آن برای انجام کالبدشکافی منتشر نشده است. علاوه بر این مهلت زمانی 24 ساعته برای کالبدشکافی موشکافانهتر نیز درباره این پلنگ کشته شده گذشته است.
ایمان معماریان درباره اینکه بررسی لاشه تا چه زمانی ممکن است هم میگوید: این موضوع بستگی به نوع سم دارد. اما به طور کلی کالبدگشایی 24 ساعت پس از مرگ حیوان ارزش بیشتری دارد. البته در مورد مسمومیت با آرسنیک امکان بررسی موضوع در زمان طولانیتری پس از مرگ حیوان هم وجود دارد.
این دامپزشک حیات وحش میگوید: اگر برای مسمویت حیوان از ترکیب آرسنیک و مرگ موش استفاده شود مرگ همراه با خونریزی داخلی خواهد بود. مساله شناسایی سم استفاده شده موضوع حساسی است. زمانی سموم کشتن حیواناتی مانند پلنگ در داروخانههای دامپزشکی هم فروخته میشد.
انتهای پیام/