صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۲۶ - ۰۱ شهريور ۱۳۹۵

ردپای دبیر و رضازاده در شکست‌های ایران؟

تمام شد. المپیک ریو 2016 با هشت مدال برای ما تمام شد، بردیم، باختیم، خندیدم و اشک ریختیم. اما «چیزی از ارزش های ورزشکاران ما کم نشد». دقیقاً مشخص نیست این ارزش ها چیست و چطور کم یا زیاد می شود؟ اصلاً ورزشکاران دیگر کشورها بعد از شکست چیزی از ارزش هایشان کم می‌شود یا نه؟ این جمله کلافه کننده از سوی مجری های تلویزیونی بیان می شود، وقتی که حرف های دیگرشان را قورت می دهند و می خواهند چیزی بگویند که گفته باشند!
کد خبر : 111872

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، احسان محمدی با این مقدمه در «عصر ایران» نوشت: خیلی به ندرت پیش می‌آید که ورزشکاران ما به ضعفشان اعتراف کنند. اینکه حریف از آنها قوی‌تر و آماده‌تر بوده است. در این المپیک یکی دو ورزشکار مثل کمیل قاسمی گفتند و نوشتند که «زورشان به حریف نرسید» اما جایی دیده یا شنیده‌اید که مدیران اعتراف کنند که ضعیف بوده‌اند؟ مدیریتشان خوب نبوده و باعث شکست تیم شده‌اند؟


رئیس فدراسیون تکواندو که شیب نزولی این تیم در چهار المپیک طی‌شده نشان‌دهنده کارنامه‌اش است به رضا مهماندوست و میلاد بیگی سرمربی و ورزشکار ایرانی که برای آذربایجان به میدان آمده‌اند لقب «مزدور» داد. تنها به جرم اینکه آنها موفق عمل کردند و ما را شکست دادند. واژه‌ای همپای آنها که در فضای مجازی به صفحه ورزشکاران مشهور حمله می‌کنند و دست به فحاشی می‌زنند. او البته نگفت چطور لیلا رجبی با نام اصلی تاتسیانا ایلیوشچانکا وقتی از بلاروس به ایران آمد و برایمان مدال آورد، برایش کمپین «باغیرت» راه انداختیم؟ اگر اینطور باشد پس ولاسکو که با ایران، آرژانتین را می‌برد مزدور بود؟ سیچلو دستیار ولاسکو که ایتالیا را با ایران برد، خائن بود؟ یورگن کلینزمن که با آمریکا مقابل آلمان قرار گرفت خائن بود؟ و ...


این حرف‌ها صرفا مصرف داخلی دارد. درست مثل اعتراض‌ها به ناداوری ژوری در حق بهداد سلیمی و داورها در حق رضا یزدانی. این شیون و زاری و نفرین‌کردن‌ها و حریفان را متهم به پرداخت پول‌کردن‌ها چه فایده‌ای دارد؟ گیرم که حقیقت داشته باشد، چه گرهی باز می‌کند؟ چهار سال پیش در المپیک لندن آن همه شیون کردیم که حق سعید عبدولی را خوردند. دقیقا چه سودی کردیم؟ جز اینکه امسال همان رئیس تشک عبدولی را برای مسابقه یزدانی گمارده بودند؟


دلمان شکست و قلبمان فشرده شد اما همه قصور را نمی‌شود فقط گردن نفوذ ازبک‌ها و روس‌ها و بی‌معرفتی آشکار عراقی‌ها انداخت که نمک خوردند و نمکدان شکستند. بخشی از این شکست‌ها دقیقا تقصیر خودمان است. پیش از این هم نوشته بودم که ورزش مدرن در کنار ورزشکاران چالاک به مدیران کت و شلواری باهوش هم نیاز دارد که در فدراسیون‌های جهانی کرسی داشته باشند و اگر به سودمان کاری نمی‌کنند دست‌کم نگذارند اینطور حقمان آشکارا ضایع شود.


واقعا جای علیرضا دبیر و عباس جدیدی و حسین رضازاده و هادی ساعی، این قهرمان‌های برجسته جهان و المپیک، شورای شهر است یا فدراسیون‌های جهانی؟ اگر آنقدر باهوش هستند و توانمند و مدیر و مدبر چرا انرژی و توانشان را صرف رشته‌هایی نمی‌کنند که سال‌ها در آن عرق ریخته‌اند؟ چرا وزارت ورزش و جوانان روی آنها سرمایه‌گذاری نمی‌کند که کرسی بین‌المللی بگیرند؟ درک اینکه یاد گرفتن زبان انگلیسی برای حسین رضازاده و عباس جدیدی بسیار دشوار است، سخت نیست اما علیرضا دبیر چطور؟ دبیر بعد از مدال طلای المپیک سیدنی 2000 در حالیکه خیس عرق بود گفت: من به رئیس‌جمهور قول داده بودم مدال طلا بگیرم و ایشان هم گفتند اگر این کار را بکنم امکان تحصیل در مقطع دکتری را برایم فراهم می‌آورند. من به قولم عمل کردم. این امکان فراهم شد و آن کشتی‌گیر جسور حالا دکتر علیرضا دبیر است اما آیا واقعا او، عباس جدیدی، هادی ساعی و حسین رضازاده باید وقتشان را صرف فروش تراکم و مدیریت فاضلاب شهر تهران و نحوه اتوبان‌کشی در شهر و نقد کردن چک و بررسی ترافیک شهری و ... کنند؟ اصلا در این خصوص چه سواد و تجربه‌ای دارند؟ این شهر ده میلیون نفری کم مهندس عمران و شهرسازی و مدیریت شهری دارد که کشتی‌گیرها و تکواندوکارها بیایند برای حل معضلاتش؟ اگر رضازاده در فدراسیون جهانی جایی داشت و در ریو حاضر بود آن وقت اینطور اشک‌های بهداد سلیمی روی گونه‌اش سرازیر می‌شد؟


موضوع ساده است. اعتراض و نامه نوشتن و فریاد کردن تا ابد مدال بهداد سلیمی و رضا یزدانی و امید نوروزی را برنمی‌گرداند. در بهترین و البته کم‌فایده‌ترین حالت، داورها یکی دو ماه محروم می‌شوند. همین و بس! ورزش به جواد ظریف نیاز دارد. به دیپلماسی هوشمندانه. به یک تیم حرفه‌ای که به جای شیون‌کردن، از امروز به بررسی ضعف‌هایمان بنشینند، نفرات شایسته را انتخاب کنند و آموزش دهند و با جلب حمایت دیگران آنها را وارد کرسی‌های بین‌المللی کنند تا آقای لالوویچ کشتی و تاماش آیان وزنه‌برداری نتوانند این همه گشاده‌دستانه دلمان را پرخون کنند.


چند روز دیگر مقدماتی جام جهانی 2018 روسیه آغاز می‌شود. ما رابطه دوستانه‌ای با عربستان و کشورهای عربی نداریم. هیچ بعید نیست دوباره گرفتار چالش‌هایی از این دست شویم و باز همان قصه قدیمی را کوک کنیم که ما قربانی مافیای ورزش شده‌ایم و داورها سرمان را بریدند. ما قربانی شدیم ... ما ... ما ... این قصه‌ها، کهنه، خسته‌کننده و ملال‌آور شده است آقایان. لطفا به فکر چاره باشید!


انتهای پیام/

ارسال نظر