روایت خیانت در سینمای اجتماعی ایران

شوکران- بهروز افخمی
مدیر عامل یک شرکت که به تهران سفر کرده بود، در راه دچار سانحه می شود. «محمود» ، معاون او برای پیگیری وضعیتش به تهران سفر می کند و با «سیما»، یکی از پرستاران بیمارستان آشنا می شود و او را به عقد موقت خودش در می آورد. پس از مدتی محمود از ترس لو رفتن این رابطه، مهریه سیما را پرداخت و او را ترک می کند. همین زمان است که سیما متوجه می شود باردار است و تنها خواسته اش از محمود، گرفتن شناسنامه برای فرزندش است. اما محمود جواب منفی می دهد و سیما او را تهدید می کند که همسر وی را از این موضوع باخبر می کند و...

سگ کشی- بهرام بیضایی
قهرمان زن فیلم «سگ کشی»، آنچنان در جهانی انباشته از نامردی ها و بی انصافی ها گرفتار می شود که تا مدت ها تاثیر تصویر دلخراش خیانت به او در ذهن مخاطب حک می شود. این فیلم روایتگر زنی به نام «گلرخ» است که پس از یک سال به تهران برمی گردد تا کنار همسرش«ناصر» زندگی آرامی داشته باشد. اما متوجه می شود که شریک همسرش کلاهبرداری کرده و گریخته است و حالا به خاطر چک ها، پای ناصر گیر است. «گلرخ»، خودش را به آب و آتش می زند تا رضایت طلبکاران همسرش را جلب کند و در این مسیر بارها مورد تحقیر و توهین قرار می گیرد. در همین زمانی که گلرخ خودش را به خاطر شوهرش در مخمصه انداخته است، شریک گمشده همسرش به سراغش می آید و به او خبر می دهد که بازیچه ای بیش نیست و همسرش با «فرشته» منشی شرکتش، قصد فرار با پول ها را دارد. «گلرخ»، همسرش را با فرشته تنها می گذارد.

شب یلدا- کیومرث پور احمد

«حامد»، همسر و فرزندانش را به خارج می فرستد تا خودش هم بتواند کارهایش را انجام دهد و به آن ها ملحق شود. در طول مدت دوری از خانواده اش، بسیار اذیت می شود و هر لحظه منتظر تماس آن هاست. اما رفته رفته به رفتار همسرش مشکوک می شود و از طریق آشنایان متوجه می شود که همسرش با یک برنامه ریزی قبلی از ایران خارج شده و حالا هم با دوست صمیمی اش به او خیانت کرده است و قصد دارد از او جدا شود. درست همزمان با این خبر، مادرش به بیماری سختی مبتلا می شود و حامد در هم می شکند و تنها نقطه امیدش، دختر همسایه است که در سکانس پایانی فیلم دیده می شود.

چهارشنبه سوری- اصغر فرهادی

این فیلم سومین فیلم با موضوع خیانت است که «هدیه تهرانی» در آن بازی می کند اما برای اولین بار، او مورد خیانت قرار می گیرد. «مژده» به همسرش مشکوک است و این شک آنچنان در او قوت گرفته که همه زندگی اش را نابود کرده است. تا اواسط فیلم، همه شواهد علیه مژده است مخاطب کاملا مطمئن است که او یک بیمار روانی است و همسرش هیچ خطایی مرتکب نشده است. اما ناگهان مخاطب شوکه و متوجه می شود که شک مژده کاملا درست بوده و همسرش با زن همسایه که آرایشگر است، رابطه دارد.

عصر یخبندان- مصطفی کیایی
«عصر یخبندان» روایت تلخی از خیانت در خیانت است. شاید به جرات بتوان گفت که هیچ فیلم سازی تا این حد جسورانه موضوع خیانت زن به شوهر را در فیلمش مطرح نکرده بود. در «شب یلدا» تصویر مشخصی از خیانت دیده نمی شد و در فیلم «سنتوری» اعتیاد دلیل بر خیانت بود. در «عصر یخبندان»، «منیر» بعد از 13 سال زندگی مشترک و با وجود یک بچه، درگیر رابطه دوستی با «فرید» می شود و توسط او به مواد مخدر آلوده می شود. «بابک»، همسر «منیر» به او مشکوک می شود و از طریق یک تماس تلفنی ناشناس به همسرش، او را تهدید می کند که خیانتش را به همسرش لو می دهد. از طرف دیگر فرید که فردی هوس باز است با چندین زن دیگر رابطه دارد و «منیر» وقتی متوجه خیانت او می شود که دچار وضعیت اسفبار اعتیاد شده و همسرش هم متوجه خیانت او شده است.