صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۳:۲۵ - ۱۹ مرداد ۱۳۹۵
در گفت‌وگو با آنا

نادر قبله‌ای: مافیای نشر و توزیع برای کتاب‌ها تصمیم می‌گیرند/ کمبود مخاطب، بهانه ‌است!

مترجم آثار نویسندگانی همچون تاب راب‌ اسمیت، مایکل اونداتیه، دیوید سداریس و دیوید میچل معتقد است اینکه می‌گویند مشکل اصلی چرخه نشر، کمبود مخاطب است، نظر درستی نیست چراکه قطعا هر کتابی می‌تواند دستِ کم هزار مخاطب در کشور داشته باشد.
کد خبر : 108502

نادر قبله‌ای در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی آنا درباره آخرین ترجمه خود توضیح داد: «ترجمه رمان «ساعت‌های استخوانی» نوشته دیوید میچل را به اتمام رسانده‌ام و فعلا مشغول بازخوانی آن هستم. صفحه بندی اولیه‌ این رمان، به 800 صفحه رسیده و احتمالا باید سایز فونت را کاهش بدهم.»


وی در پاسخ به این سوال که چه ناشری این رمان را منتشر خواهد کرد، افزود: «راستش آن‌قدر اوضاع بازار نشر خراب است که نمی‌دانم چه‌کار کنم. نمی‌دانم این حجم کار را که زحمت زیادی برای من به همراه داشته، به چه ناشری بدهم که اولا حاضر به انتشارش باشد و ثانیا توزیع مناسبی روی آن داشته باشد.»


این مترجم درباره مشکلات بازار نشر گفت: «اینکه می‌گویند در ایران کسی کتاب نمی‌خواند، حرف درستی نیست چراکه در بدترین حالت، هر کتابی می‌تواند به اندازه تیراژ هزار نسخه‌ای مخاطب داشته باشد. این همه کتاب‌فروشی در کشور هستند که اگر هر کدام از آن‌ها تنها چند جلد از کتاب را بگیرند، تیراژ‌ها چند هزارتایی می‌شود.»


وی ادامه داد:«درست است که در ایران امکان تبلیغات (تلویزیونی و ...) برای کتاب وجود ندارد، اما در همین بازار، برخی از کتاب‌ها خیلی خوب توزیع می‌شوند و فروش خوبی هم دارند. بگذریم که یک‌سری از کتاب‌های خاص شانس خرید‌های بالای سازمانی و دولتی را هم دارند و به نوبت چاپ‌های بالا می‌رسند.»


مترجم سه‌گانه تام راب اسمیت («کودک۴۴»، «گزارش محرمانه»، «مأمور۶») درباره ناشران و شیوه کار آن‌ها گفت: «سراغ هر ناشری که می‌روی، از بد بودن بازار حرف می‌زند؛ طوری‌که انگار همه ناشر‌ها ورشکسته هستند. اگر این طور است، پس چطور به کار خود ادامه می‌دهند و شغل‌شان را کنار نمی‌گذارند؟»


وی با انتقاد از عملکرد وزارت ارشاد، اظهار داشت: «وزارت فرهنگ و ارشاد هم که گویا تنها مسئولیتش ارشاد است، و هیچ کاری برای تغییر شرایط نشر در کشور نمی‌کند؛ فعالیتش را فقط روی ممیزی متمرکز کرده و با ایراد‌های سخت‌گیرانه، مانع از انتشار برخی از کتاب‌ها می‌شود.»


قبله‌ای توضیح داد: «برای شخصِ من و کتاب‌هایی که به انتشار رسانده‌ام، ممیزی در دوره دولت قبلی بهتر از دولت فعلی بوده است. مثلا کتاب «وقتی شعله‌ها شما را دربرمی‌گیرند» از دیوید سداریس را که در دوره دولت قبلی و با معیارهای سخت‌گیرانه ممیزان آن دوره ترجمه کرده بودم، در دوره جدید به ارشاد فرستادم و بیش از 40 اصلاحیه خورد؛ مواردی که به نظر من ممیزان متوجه رویکرد طنز‌آلود نویسنده در آن‌ها نشده بودند.»


وی همچنین درباره جریان‌های مافیایی در عرصه نشر کشور اظهار داشت: «این ناشران هستند که تصمیم می‌گیرند چه کتابی چاپ شود و در ادامه، مراکز توزیع تصمیم می‌گیرند که کدام کتاب را توزیع کنند و کدام را نه. یکی می‌گفت موزعان کتاب و کتاب‌فروشی‌ها اگر از اسم و طرح جلد و نام مولف یا مترجم خوش‌شان نیاید، کتاب‌ها را قبول نمی‌کنند!»


مترجم رمان «میز گربه» نوشته مایکل اونداتیه همچنین با اشاره به خلأ کپی‌رایت در ایران گفت: «پیوستن به کپی‌رایت که از وعده‌های دولت و ارشاد بود، حالا دیگر به شعاری تکراری تبدیل شده است. هرچند اوضاع نشر ما بدتر از این‌هاست.»


وی ادامه داد: «زمانی که رمان «کودک 44» را ترجمه و منتشر کردم، خبر انتشار این رمان را به راب اسمیت دادم. این نویسنده در ابتدا از اینکه بدون اجازه او این اتفاق رخ داده، ناراحت شد اما وقتی شنید تیراژ کتابش در ایران هزار و 100 نسخه است، تعجب کرد و گفت امیدوار است که چیزی از قبل ترجمه این کتاب، گیرِ من (مترجم) بیاید.»


این مترجم افزود: «تعجب راب اسمیت برای ان بود که رمان «کودک 44» در انگستان یک و نیم میلیون نسخه تیراژ داشته و در سایر کشورهای اروپایی نظیر آلمان نیز این کتاب، با شمارگان چندصدهزار نسخه‌ای منتشرش کردند. تازه این ماجرا، مربوط به 4 سال پیش است!»


قبله‌ای که اخیرا رمان خود با نام «صداهای مرگبار» را منتشر کرده، درباره ترجمه تازه‌اش گفت: «رمان «ساعت‌های استخوانی» 6 فصل دارد که هر فصل، روایتی است از یک دوره تاریخی در بریتانیا. به عبارت دیگر این کتاب روایت زندگی دختری 16 ساله‌ای است که از سال 1984 شروع می‌شود و تا زمان مرگ او یعنی سال 2045 ادامه پیدا می‌کند.»


وی ضمن بیان این مطلب که میچل را به عنوان نویسنده آینده می‌شناسند، افزود: «این نویسنده، دغدغه زیادی روی زبان دارد و هر فصل از این کتاب، با زبان خاص و متفاوتی نوشته شده و این مساله، به شدت کار ترجمه را برای من سخت کرد.»


گفت‌وگو از هادی حسینی‌نژاد


انتهای پیام/

ارسال نظر