صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۸:۰۰ - ۱۶ مرداد ۱۳۹۵

استرداد فتح‌الله گولن چقدر برای اردوغان آب می‌خورد؟

روابط ترکیه و آمریکا اوضاع مساعدی ندارد. ترکیه اصرار دارد که فتح‌الله گولن، رهبر مذهبی مقیم آمریکا به اتهام دخالت در کودتا باید به ترکیه مسترد شود. ضمن اینکه اردوغان در گفت‌و‌گوهای رسانه‌ای اخیرش بارها علیه غرب و به ویژه آمریکا مواضع تندی اتخاذ کرده است. هفته‌نامه نیوزویک، در گزارشی ضمن بررسی مناسبات آنکارا و واشنگتن به دلایل اصلی اصرار اردوغان بر استرداد گولن از آمریکا پرداخته است.
کد خبر : 107499

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، یک هفته قبل از وقوع کودتا در ترکیه، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه تصمیم گرفت تا لفاظی علیه روسیه را کنار بگذارد و بابت سرنگونی بمب‌افکن سوخو عذرخواهی کند. این عذرخواهی به یکباره یخ روابط دو طرف را شکست. پوتین که گویا منتظر این عذرخواهی بود، بلافاصله دستور داد تا بخش گسترده‌ای از تحریم‌های روسیه علیه ترکیه برداشته شود و رسانه‌ها از دیدار قریب‌الوقوع رهبران دو کشور خبر دادند.


برخی از تحلیلگران با یادآوری رفتارهای متکبرانه اردوغان، از این عذرخواهی اظهار تعجب کرده بودند. آن‌ها موضع آنکارا در قبال جنگ داخلی در سوریه را یادآوری می‌کردند که با وجود آنکه کل دولت ترکیه متوجه اشتباه بودن آن شده است، اردوغان حاضر نشد دست از این مواضع بکشد یا آن‌ها را معتدل کند.


چگونگی تعامل با ایران نیز بخشی از استدلال این عده بود. اردوغان حتی پس از روی کار آمدن دولتی میانه‌رو در تهران مجددا برخی از شعارهای خود علیه تهران را تکرار کرده است. ماجرای مواضع خصمانه علیه مصر نیز همچنان پابرجاست.


اما این تحلیلگران چند موضوع مهم را فراموش کرده‌اند. نخست ماجرای مناسبات آنکارا- تل آویو. در سال 2010 وقتی ترکیه، کشتی ماوی مرمره را با سر و صدای زیاد به آب‌های غزه ارسال کرد یا چندماه بعد زمانی که اردوغان در برنامه‌ای پر زرق و برق میزبان رهبران حماس در استانبول شد، تقریبا هیچ دولتی نبود که بتواند در مقابله با اسرائیل با ترکیه برابری کند. اما شش سال بعد همه چیز عوض شد. این بار هیچ کشوری در منطقه خاورمیانه وجود ندارد که در تلاش برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل بتواند در حد ترکیه ظاهر شود.


درباره موضوع روابط با ایران نیز همین وضع وجود دارد. درست است که ترکیه همچنان سعی دارد نشان دهد که نمی‌خواهد مناسبات همه‌جانبه‌ای با ایران داشته باشد اما به وضوح مناسبات تیره آنکارا با تهران کاسته شده است. در سال‌های 2015 و 2016، ترکیه چند هیات اقتصادی و دیپلماتیک مهم به تهران اعزام و در مقابل میزبان هیات‌هایی مشابه بود. موضوعی که در اواخر دوره احمدی‌نژاد عملا دیده نمی‌شد.


برخی از تحلیلگران با یادآوری رفتارهای متکبرانه اردوغان، از عذرخواهی اردوغان از پوتین اظهار تعجب کرده بودند. آن‌ها موضع آنکارا در قبال جنگ داخلی در سوریه را یادآوری می‌کردند که با وجود آنکه کل دولت ترکیه متوجه اشتباه بودن آن شده است، اردوغان حاضر نشد دست از این مواضع بکشد یا آن‌ها را معتدل کند.

این موارد به‌خوبی نشان می‌دهد که اردوغان چندان درباره برخی از سیاست‌های خود اصولگرا نیست و باید منتظر چرخش‌هایی ناگهانی در برنامه‌های او بود.


این حقایق می‌تواند محکی برای پیش‌بینی روابط ترکیه و آمریکا باشد که در ماه‌های اخیر به‌شدت ضربه خورده است. ظاهرا اردوغان قصد ندارد در آینده‌ای نزدیک مناسباتش با آمریکا را سر و سامان بخشد. عذرخواهی وی از پوتین – که قطعا خدشه‌ای به پرستیژ ترکیه به شمار می‌آید- خبر می‌داد که آنکارا در حال ارسال پیامی روشن به واشنگتن است. اگرچه ماجرای مقاومت آمریکا در برابر درخواست ترکیه مبنی بر استرداد فتح‌الله گولن، ناراضی ترک، به اتهام دست داشتن در کودتا، پرده از روابط تیره دو طرف برداشت، این موضوع، سابقه دیرینه‌تری دارد.


اردوغان احساس می‌کند که به ویژه در سال‌های اخیر، از سوی آمریکا به اندازه کافی حمایت نشده است. این همان احساسی است که حکام سعودی نیز در آن با اردوغان اشتراک نظر دارند. وی تصور می‌کرد در حالی که غرب بر سر بحران اوکراین با روسیه درگیر شده است، در نتیجه در تنش با روسیه تمام‌قد پشت ترکیه خواهد ایستاد. البته بلافاصله پس از سرنگونی بمب‌افکن روسی، مقامات ناتو و آمریکا فورا از ترکیه حمایت کردند. اما مواضع اخیر اردوغان نشان می‌دهد که او توقع بیشتری داشته و به این حمایت‌ها راضی نبوده است.


ترکیه در بحران سوریه، به نحو گسترده‌ای بر سر سرنگونی بشار اسد سرمایه‌گذاری کرد. از حمایت مالی و احتمالا لجستیک از مخالفان گرفته تا باز گذاشتن مرزها برای نقل و انتقال آسان مخالفان مسلح اسد. به این فهرست، می‌توان موارد متعدد دیگری نیز اضافه کرد. اما این سرمایه‌گذاری کلان به قیمت سرایت ناامنی گسترده به ترکیه، فروکش کردن رشد اقتصادی این کشور، در افتادن جدی با روسیه به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت، از دست دادن تمرکز ساختاری و سیاسی ترکیه و در نتیجه شعله‌ور شدن مجدد مخاصمه مسلحانه با پ‌ک‌ک تمام شد.


اردوغان تصور می‌کرد که در جریان بحران سوریه در حال انجام همان کاری است که غرب می‌خواهد و در نتیجه خیلی زود غرب باید به صف او بپیوندد. حقیقت آن است که در ابتدا نیز تصور اردوغان کاملا صحیح بود. در همان ماه‌های ابتدایی بحران سوریه، واشنگتن و دیگر پایتخت‌های مهم غربی که در منطقه خاورمیانه نفوذ داشتند، آرایشی متناسب با تغییر حکومت در سوریه گرفته بودند.



اما اردوغان در محاسباتش هم قدرت ایران و روسیه را دست‌کم گرفته بود و هم متوجه خواسته‌های عربستان و شرکای عربش نبود که با ترکیه در سرنگونی بشار اسد هم عقیده بودند. ایران و روسیه در ماه‌های بحرانی جنگ داخلی در سوریه به کمک بشار اسد شتافتند و در مقابل در حالی که اردوغان تلاش می‌کرد تا اخوان‌المسلمین جانشین خاندان اسد در سوریه شود، عربستان و شرکای عربش کاملا با اخوان‌السملیمن مخالف و به دنبال جریانی دیگر بودند.


این مواضع مخالف باعث می‌شد تا سرمایه‌گذاری‌های ترکیه در سوریه به هدر برود. اردوغان انتظار داشت که آمریکا در عوض سرمایه‌گذاری گسترده ترکیه بر سر سرنگونی اسد، اندکی خطر و کار بشار اسد را یکسره کند. اما غرب پس از سه جنگ فرسایشی در افغانستان، عراق و لیبی هرگز آماده نبود تا در معرکه‌ای بزرگ‌تر در سوریه پا بگذارد. مضاف بر اینکه ورود به سوریه می توانست به یک جنگ بزرگ با روسیه منجر شود.


مخالفت‌های مستمر اتحادیه اروپا با پیوستن ترکیه به این بلوک نیز همچنان برای اردوغان اذیت‌کننده است. همه این‌ها دست به دست هم داده تا اردوغان به این نتیجه برسد که به اشتباه، بیشتر از آنچه باید روی غرب و آمریکا حساب باز کرده است.


اردوغان در محاسباتش درباره سوریه هم قدرت ایران و روسیه را دست‌کم گرفته بود و هم متوجه خواسته‌های عربستان و شرکای عربش مبنی بر مخالفت با اخوان‌المسلمین که مورد حمایت آنکارا بودند، نبود.

ماجرای دخالت فتح‌الله گولن در کودتای ترکیه که دقیقا مشخص نیست تا چه اندازه صحت دارد، بهانه لازم را به اردوغان داده است تا یک بار برای همیشه در برابر آمریکا ایستادگی کند. او و همکارانش در دولت ترکیه از گفتن این موضوع هیچ ابایی ندارند که آمریکا و افسران ارتش این کشور را متهم به دخالت در کودتا کنند. موضوعی که باعث شد تا پنتاگون، صراحتا موضع‌گیری و این اتهام را رد کند. اردوغان تصور می‌کند که دیگر هیچ دلیلی ندارد در مقابل آمریکا کوتاه بیاید و ماجرای گولن را آخرین فرصت برای گرفتن امتیاز از واشنگتن می‌داند.


بنابراین، ماجرای درخواست استرداد گولن از ترکیه، فارغ از اینکه این ناراضی ترک چقدر در کودتا نقش داشته است، می‌تواند ریشه در گذشته ترکیه و آمریکا به ویژه درباره مساله سوریه داشته باشد. به همین خاطر به نظر می‌رسد که حتی ترکیه، حاضر است درباره استرداد گولن، تا قطع موقت روابط با آمریکا پیش برود. آن‌ها چند ماه قطع رابطه با روسیه را تجربه کرده‌اند و در نتیجه می‌توانند یک قطع رابطه دیگر را نیز به کارنامه خود اضافه کنند. شاید اگر اردوغان (به ظن خودش)، حقش را در ماجرای سوریه از آمریکا گرفته بود، مانند امروز بر سر استرداد گولن اصرار نمی‌کرد. به هر حال در این نتیجه‌گیری نیز باید احتیاط کرد. اردوغان نشان داده است که درباره کمتر سیاستی، موضعی استوار دارد.


ترجمه: هانا اسمخانی


انتهای پیام/

ارسال نظر