موسویان: توافق هستهای تاریخی با ایران، مانع جنگی بزرگ در خاورمیانه شد/ اسرائیل و کره شمالی شبیه به هم هستند
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، سید حسین موسویان، دیپلمات پیشین هستهای کشورمان در برنامه زندهای که همزمان از شبکه سیانان و 1300 شبکه تلویزیونی و رادیویی و اینتنرتی آمریکا و جهان پخش شد به تحلیل نکات مهم تاثیرات توافق هستهای ایران در مذاکرات لوزان پرداخت.
مجری سیانان برنامه خود را اینگونه شروع کرد: «پس از هشت روز مذاکره در لوزان، ایران و قدرتهای جهانی به چارچوب توافقی دست یافتند که به مدت حدود یک دهه برنامه هستهای ایران محدود میشود. در مقابل، ایالات متحده آمریکا و اروپا قصد دارند تحریمهای خود علیه ایران را لغو کنند. در این توافقنامه آمده است که ایران باید تعداد سانتریفیوژهای خود را که در ساخت سلاح هستهای به کار میرود تا بیش از دوسوم میزان فعلی کاهش دهد. ایران همچنین یک سایت خود را بازسازی میکند به گونهای که امکان ساخت سلاح هستهای در آن وجود نداشته باشد، ذخیره اورانیوم غنیشده خود را حذف میکند و به بازرسان بینالمللی اجازه بازرسی از تاسیسات خود را میدهد. بان کیمون، دبیرکل سازمان ملل متحد نیز اظهار کرد که این توافق گامی در جهت برقراری صلح و ثبات در منطقه است اما استقبال از این توافق جهانی نبود. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، این توافق را «تهدیدی برای موجودیت اسرائیل» برشمرده است».
وی افزود: «ما اکنون با «سید حسین موسویان» دیپلمات پیشین هستهای ایران صحبت میکنیم. وی از سال 1990 تا 1997 سفیر ایران در آلمان بود. او اکنون به عنوان محقق دانشگاه پرینستون فعالیت میکند. سال گذشته کتاب «ایران و آمریکا: نگاهی به گذشته شکستخورده و راهی به سوی صلح» را منتشر کرد».
موسویان پس از معرفی توسط مجری سیانان اظهار کرد که بیتردید، این توافق، موفقیتی تاریخی است، راهی به سوی صلح زیرا از بروز جنگی بزرگ در خاورمیانه ممانعت کرد که میتوانست هم برای ایالات متحده و هم منطقه پیامدهایی به مراتب بدتر از جنگ در افغانستان و عراق را در به دنبال داشته باشد. وی گفت: «من معتقدم دیپلماسی موفق شد. آنها به نتایجی عالی رسیدند. آنها باید تا آخر ماه ژوئن به توافقی جامع برسند و پس از آن آمریکا و ایران میتوانند درباره دیگر موضوعات مورد اختلاف نیز با یکدیگر مذاکره کنند».
توافق حاصلشده، این خواست مهم ایران را برآورده میکند که حق دارد از تکنولوژی صلحآمیز هستهای بهره ببرد. |
«گونزالز» مجری برنامه در اینجا از آقای موسویان پرسید: «آقای موسویان میتوانید درباره جنبههای مهم این توافق برای ما توضیح دهید، به نظر شما مهمترین بخش این توافق چیست؟ آیا کاهش این تعداد از سانتریفیوژهای ایران میتواند مهمتریم بخش باشد یا بازه زمانی که از آن صحبت شدهاست؟»
حسین موسویان در پاسخ گفت: «برای تیم ایرانی دو موضوع از روز نخست حائز اهمیت بود. نخست، پذیرفتن و احترام گذاشتن به حقوق ایران جهت استفاده صلحآمیز از تکنولوژی هستهای، شامل غنیسازی در چارچوب قوانین «انپیتی». این اولین موضوع مهم برای تیم مذاکرهکننده ایرانی از روز نخست به شمار میرفت. توافق حاصلشده، این خواست مهم ایران را برآورده میکند. ایران حق دارد از تکنولوژی صلحآمیز هستهای بهره ببرد. دومین موضوع مهم برای ایران لغو تحریمها بود. این توافق شامل لغو همه تحریمهای یکجانبه و چندجانبه علیه ایران میشود. به همین دلیل است که من معتقدم این توافق برای ایران خوب بود زیرا دو عنصر مهم برای ایران را شامل میشود.
هیچ تفاوتی میان اسرائیل و کرهشمالی وجود ندارد زیرا کرهشمالی نیز تعداد اندکی بمب هستهای دارد. اسرائیل حدود 400 بمب هستهای دارد. بنابراین، آنها هر دو یکسان هستند. |
با وجود این، توافق به دست آمده برای آمریکا نیز خوب است و همچنین برای قدرتهای جهانی. زیرا برای آنها، خط قرمز به معنی نبود بمب هستهای بود. اگرچه ایران بمب هستهای ندارد و هرگز شواهدی دال بر وجود برنامهای هستهای برای ساخت سلاحهای هستهای در ایران یافت نشد اما به دلیل نبود اعتماد میان آمریکا و ایران و غرب، مهمترین موضوع برای آمریکا و غرب، توافقی بود که نبود امکان ساخت سلاح هستهای در ایران را تضمین کند. این توافق به طور دقیق، آنچه آمریکا به دنبال آن بود را فراهم میکند. زیرا ایران اکنون بالاترین میزان شفافسازی و بازرسی حتی فراتر از تعهدات «انپیتی» را پذیرفته است. و دیگر اینکه، با تمام محدودیتهایی که برشمردید و همانطور که باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا، نیز اعلام کرد اکنون ایران هیچ انحرافی به سوی ساخت سلاح هستهای ندارد.»
موسویان در پاسخ به این سوال که نظرش درباره اظهارات سخنگوی نتانیاهو پس از اعلام بیانیه توافق مبنی بر اینکه ایران تهدیدی برای موجودیت اسرائیل به شمار میرود، چیست؟ گفت: «من فکر میکنم هیچ تفاوتی میان اسرائیل و کرهشمالی وجود ندارد زیرا کرهشمالی نیز تعداد اندکی بمب هستهای دارد. اسرائیل حدود 400 بمب هستهای دارد. بنابراین، آنها هر دو یکسان هستند. تفاوت بزرگی بین اسرائیل و ایران وجود دارد. آنها واقعا به دو جناح مختلف در مقابل پیمان منع گسترش سلاح تعلق دارند. ایران عضو پیمان منع گسترش سلاح هستهای است در حالی که اسرائیل هرگز قبول نکرده آن را بپذیرد. هیچ شاهدی بر (ساخت سلاح هستهای) در برنامه هستهای ایران وجود ندارد. ایران بمب هستهای ندارد. اما اسرائیل 400 بمب هستهای دارد. در طول ده سال گذشته ایران امکان بیش از 7000 بازرسی توسط بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را فراهم آورده است. این امری کاملا بیسابقه در تاریخ آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. هیچ کشوری تا به حال چنین اجازهای را به آژانس نداده است. اسرائیل در طول 50 یا 60 سال گذشته حتی امکان یک بازرسی را نیز به آژانس نداده است. بنابراین، من فکر میکنم دنیا و جوامع بینالمللی باید عادلانه قضاوت کنند که چه کسی خطا میکند و چه کسی کار درست را انجام میدهد. ایران در تمام مراحل، بازرسی ها را پذیرفته و شفاف سازی کرده است. ایران پذیرفته که برنامه هستهایش کاملا باز باشد اما اسرائیل بمب هستهای دارد و کشوری که دارای بمب هستهای است کشوری را که هیچ گونه بمب هستهای ندارد،متهم میکند!»
در اینجا، گونزالز، مجری سیانان از موسویان پرسید که تاثیر تحریمهای چند سال گذشته بر جامعه ایران و مردم ایران چه بوده و آیا به عقیده وی دولت روحانی نسبت به دولت گذشته تمایل بیشتری به توافق با آمریکا دارد؟
موسویان در پاسخ اظهار کرد: «این پرسش بسیار مهمی است، نه به دلیل توافق هستهای بلکه به دلیل مذاکرات آینده میان ایران و آمریکا. کنگره آمریکا معتقد است این توافق به دلیل تحریمها و اعمال فشار از سوی آمریکا حاصل شد اما حقیقت این است که در این توافق اصول اساسی امضا شدند. این چارچوب شامل همان اصول و قوانینی است که ما در سال 2003 تا 2005 به کشورهای اروپایی ارائه دادیم. در آن سالها تحریمی علیه ایران وجود نداشت. پس از هشت سال تحریم و فشار، آمریکا سرانجام همان اصول را پذیرفت. حال اینکه چرا توافق حاصل شد و چطور ممکن شد، تنها و تنها یک دلیل دارد و آن این است که در فاصله سالهای 2003 تا 2005، آمریکا حاضر نبود حق قانونی ایران بر مبنای تعهدات «انپیتی» را بپذیرد. آن زمان خط قرمز آمریکا غنیسازی ایران بود. آمریکا مدعی بود ایران نباید هیچ سانتریفیوژی داشته باشد و نباید هیچ گونه غنیسازی داشته باشد؛ به همین دلیل بود که توافق حاصل نمیشد».
تحریمها تنها باعث افزایش برنامه هستهای ایران شدند. پیش از تحریمها، ایران تنها چند صد سانتریفیوژ داشت اما پس از تحریمها تعداد سانتریفیوژهای ایران به بیش از 22 هزار رسید. |
وی افزود: «در سال 2013 توافق اولیه امضا شد. آمریکا تغییر و جایگاه خود را متعادل کرد. اکنون آمریکا میگوید ایران میتواند در راستای قواعد پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای به برنامه غنیسازی خود البته با محدودیت نیازهای کاربردی خود ادامه دهد اما ایران باید این اطمینان را ایجاد کند که بمب هستهای نمیسازد.
بنابراین، عامل حصول به توافق، اعمال فشار و تحریمهای وارد شده بر ایران نبود بلکه این بود که آمریکا دریافت باید به قوانین منع گسترش سلاح احترام بگذارد. تحریمها دو تاثیر متفاوت داشتند. نخست، در زمینه هستهای بود، تحریمها تنها باعث افزایش برنامه هستهای ایران شدند. پیش از تحریمها، ایران تنها چند صد سانتریفیوژ داشت اما پس از تحریمها تعداد سانتریفیوژهای ایران به بیش از 22 هزار رسید. پیش از تحریمها ایران تنها چند کیلوگرم ذخیره غنیشده اورانیوم در اختیار داشت اما پس از تحریمها به حدود 9000 کیلوگرم دست یافته است. پیش از تحریمها، میزان غنیسازی اورانیوم ایران 5 درصد بود اما پس از تحریمها این میزان به 20 درصد رسید. بنابراین، سیاستهای کنگره و اسرائیل درباره تحریمها تنها به توسعه ظرفیت برنامه هستهای ایران منتهی شد. تا جائی که آمریکا دریافت تنها سه ماه تا پایان ضربالاجل باقی مانده، بنابراین برنامه غنیسازی ایران را پذیرفت و تصمیم گرفت برنامه هستهای ایران را تایید کند و خط قرمز خود را از نقطه صفر در غنیسازی به نقطه صفر برای بمب هستهای تغییر دهد.
اما دومین موردی که باید ذکر کنم تاثیر تحریمها براقتصاد ایران بود، بر مردم ایران. بیتردید، تحریمها به اقتصاد ایران آسیب بسیاری وارد کرد، شکی در آن نیست. اما اگر هدف تحریمها، محدود کردن برنامه هستهای ایران بود، این امر 100 درصد معکوس شد. این درس خوبی برای آمریکا، کنگره آمریکا و اسرائیل شد. فشار بیشتر، تهدید بیشتر، ایران تهاجمیتر. اما اگر شما خواهان احترام متقابل، مذاکره با ایران بر مبنای احترام متقابل و قوانین بینالملل و قواعد موجود باشید با ایرانی بسیار بسیار خواهان مشارکت و انعطافپذیر روبرو خواهید شد.»
دیگر مجری برنامه در اینجا از آقای موسویان پرسید نظرش درباره موضع کنونی کنگره چیست؟ وی با اشاره به سفر رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، جان بینر و رهبر اکثریت سنا، مک کانل به اسرائیل برای ملاقت با نتانیاهو و نگرانی آنها درباره سه ماه باقی مانده پرسید و افزود چرا جان کری به همراه ظریف متن بیانیه را نخواند و آنها کنفرانسهای خبری جداگانهای برگزار کردند. وی پرسید شانس تایید این بیانیه چقدر است؟
موسویان در پاسخ اظهار داشت: «این برعهده آمریکا و دفتر اجرایی کاخ سفید است که مشکلات داخلی خود را حل کند. ایرانیها بسیار متعجب هستند که چطور آمریکاییها به رهبر یک کشور بیگانه یعنی نتانیاهو بیش از رئیسجمهوری خودشان، باراک اوباما اعتماد دارند. این چیزی است که اصلا برای ایرانیها قابل درک نیست. چطور ممکن است کنگره آمریکا به نخستوزیر اسرائیل اعتماد کند اما به رئیسجمهوری خودش اطمینان نکند! با وجود این چارچوب توافق حاصل و ایالات متحده آمریکا متعهد شده است به آن عمل کند. مشکلات داخلی چیزی است که خودشان باید به حل آن بپردازند. این امر ربطی به ایرانیها ندارد و ایرانیها نیز به مسائل داخلی آمریکا کاری ندارند.»
سوال دیگر مجری برنامه از آقای موسویان این بود که اکنون عربستان که ایران را بزرگترین دشمن خود میداند بر مبنای این ادعا که ایران دارای سلاح هستهای است و از احتمال گام برداشتن خود در جهت دستیابی به سلاح هستهای سخن به میان آورده، زیرا ایران را تهدیدی برای خود بر میشمارد.
موسویان در پاسخ گفت: «توافق با ایران انجام شده است. اگر عربستان سعودی میخواهد برنامه هستهای مانند ایران داشته باشد، میتواند، زیرا این حق هر کشوری است که از برنامه صلحآمیز هستهای برخوردار شود. هدف توافق، نبود بمب هستهای است. این توافق به معنای امکان سختترین بازرسیهای آژانس در طول تاریخ در 60 یا 70 سال گذشته است.
اگر عربستان میپذیرد تحت چنین بازرسیهایی قرار بگیرد، جنین سطحی از شفافسازی را ارائه دهد و برنامه هستهای آن کاملا روشن باشد، میتواند از آن برخوردار شود. تمام کشورهای خاورمیانه میتوانند از چنین برنامه هستهای برخوردار شوند. این همان پیمان منع گسترش سلاح هستهای است. اما به عقیده من توافق با ایران، به معنای خط قرمزی برای تمام خاورمیانه در زمینه عدم دستیابی به سلاح هستهای است. اسرائیل نیز باید سلاحهای هستهای خود را تحویل دهد تا خاورمینه تبدیل به منطقه بدون سلاح هستهای شود.
دیگر پرسش مجری برنامه از آقای موسویان درباره اوضاع خاورمیانه بود. وی پرسید از زمان انقلاب ایران در سال 1979 و فرار شاه ایران که از حمایت واشنگتن برخوردار بود، دولت جمهوری اسلامی ایران مهمترین عامل بی ثباتی در خاورمیانه به شمار آمده، زیرا حامی گروههای تروریستی مانند حزبالله و حماس و نظامیان شیعهای که نیروهایی آمریکایی در عراق را کشتند بوده و اکنون نیز از شورشیانی که علیه رئیسجمهوری یمن قیام کردهاند، حمایت میکند. چگونه به این پاسخ میدهید؟
موسویان اظهار داشت که این چیزی است که آمریکا درباره ایران می گوید، اما باید بدانید که ایران نیز همین تصور را درباره آمریکا دارد. آنها معتقدند آمریکا حامی و عامل بیثباتی در خاورمیانه است، در طول 60 سال گذشته از دیکتاتورهای منطقه حمایت کرده، از شاه ایران گرفته تا «مبارک» در مصر و «بن علی» در تونس، همه مورد حمایت آمریکا بودند. شواهد موجود نیز نشان میدهد حتی امروزه نیز متحدان آمریکا در منطقه، دیکتاتورهایی هستند که حقوق بشر و دموکراسی را رعایت نمیکنند اما از حمایت کامل آمریکا برخوردار هستند.
نقاط اشتراکی بین آمریکا و ایران در حوزههایی چون بیثباتی در عراق، افغانستان، مبارزه با داعش، امنیت و انرژی وجود دارد که باید به طور مفصل به آنها نیز پرداخته شود. |
ایران معتقد است حمله آمریکا به عراق موجب بیثباتی در این کشور شد. آنها معتقدند حمله آمریکا به افغانستان موجب گسترش تروریسم در منطقه شد. آنها معتقدند صدام با حمایت آمریکا از بمبهای شیمیایی علیه ایران استفاده کرد و بیش از 100 هزار ایرانی را به شهادت رساند و این آمریکا بود که چنین تسلیحاتی را برای صدام فراهم آورد. من معتقدم نارضایتیهای دوطرفهای وجود دارد اما ما باید اوضاع را تغییر دهیم. بی اعتمادی دو جانبه وجود دارد اما ما چه بخواهیم در گذشته بمانیم یا اینکه به چشم انداز روشنی در آینده نگاه کنیم و به امکان وجود صلح میان واشنگتن و تهران بپردازیم. به عقیده من راه دوم پیش روی ما قرار دارد و به همین دلیل من آن کتاب را نگاشتم.
موسویان در پایان اظهار کرد که نقاط اشتراکی بین آمریکا و ایران در حوزههایی چون بیثباتی در عراق، افغانستان، مبارزه با داعش، امنیت و انرژی وجود دارد که باید به طور مفصل به آنها نیز پرداخته شود.
انتهای پیام/